نویسنده: زید 

اخلاق سیدنا خالد رضی‌الله‌عنه در کاروزارهای نبرد

چه خوب است تا در این زمینه از اثر گرانسنگ علامه شلبی رحمه‌الله‌تعالی استفاده نموده و بحث را باز نماییم.
ایشان در کتاب خویش به چهار رفتار مهم حضرت خالد رضی‌الله‌عنه اشاره می‌کند که ما به ترتیب همه را ذکر می‌کنیم:
  1. خالد حق را به خاطر حقانیت آن بسیار دوست می‌داشت؛ ولی گاه‌گاهی در میدان‌های جنگ، به خاطر مصلحت مسلمانان از بعضی کارهای کوچک چشم‌پوشی می‌کرد و تساهل نشان می‌داد که در اصطلاح شریعت به آن «تساهل حکیمانه» گویند که از نظر شرع مورد تأیید می‌باشد.
  2. او معتقد بود که امراء و مسئولان حکومت باید تا اندازه‌ای دارای آزادی عمل و اختیار باشند. به نظر او، دستور خلیفه و کسب اجازه از او در تمام شرایط و احوال لازم و ضروری نیست؛ بلکه آن‌ها می‌توانند در شرایطی که فرصت برای اجازه گرفتن از خلیفه نیست، از مصلحت کار بگیرند و فیصله نمایند.
  3. یکی از اعتقادات ایشان این بود که استفاده از نعمت‌های الله متعال و داشتن زندگی مرفه‌ مادامی که در حدود و دایرۀ دین باشد، هیچ اشکالی ندارد و مباح می‌باشد.
  4. ایشان خوی و شخصیت نظامی داشتند، لذا در اخلاق او مقداری شدت نسبت به دشمن وجود داشت. پیروزی بر دشمن هدف او بود و در بسیاری از جاها به خاطر رسیدن به این هدف از بسیاری از امور چشم‌پوشی می‌نمود.
این بود گزیده‌ای از اخلاق و معتقدات جنگی حضرت خالد رضی‌الله‌عنه که بدان جامۀ عمل می‌پوشاند.

وفات حضرت خالد رضی‌الله‌عنه

امام ابن‌عساکر دمشقی رحمه‌الله‌تعالی در تاریخ خویش می‌نویسد: «خالد برای بجا آوردن عمره از شام به‌سوی مکه حرکت کرد. بعد از ادای عمره از شهر مدینه عبور کرد و با حضرت عمر رضی‌الله‌عنه ملاقات نمود. سپس به شام برگشت و در شهر حمص باقی ماند تا این که در سال بیست و یک هجری قمری در آن شهر وفات نمود.»
او می‌افزاید: «خالد در محدودۀ شهر حمص کناره‌گیری کرد. در آنجا بود که اسب و سلاح جنگی خود را وقف کرد و در همانجا باقی ماند تا در آن مدفون شد. قبر او در حمص قرار دارد. شخصی که خالد را غسل داد و در مراسم جنازۀ او حضور داشت به من خبر داد که وقتی به بدن خالد نگاه کردم، هیچ جای سالمی که ضربه نخورده باشد، در آن ندیدم.»
خلاصه اینکه، اکثر نویسندگان و تاریخ‌دانان اتفاق نظر دارند که حضرت سیدنا خالد رضی‌الله‌عنه، در سال بیست‎و‌یکم هجری در شهر حمص وفات نمودند و در همانجا مدفون گشتند. عمرشان بالغ بر شصت سال بود. وقتی حضرت خالد رضی‌الله‌عنه وفات نمود، زنان بنی‌مغیره بسیار گریستند و صحابۀ کرام رضی‌الله‌عنهم غمگین شدند. حضرت عمر فاروق رضی‌الله‌عنه بر جنازۀ خالد ایستاد و خطاب به او فرمود: «ای ابوسلیمان (خالد)! رحمت خدا بر تو باد. با مرگ تو اسلام به خسارت جبران‌ناپذیری دچار گردید. ای کاش تا سنگی در سنگلاخ‌های مدینه باقی بود، تو هم زنده می‌بودی. به حقیقت، تو همیشه دوست داشتی که شرک و مشرکان خوار و ذلیل باشند. به راستی با سربلندی و سعادت زندگی کردی، محترمانه و بزرگوارانه مُردی و آنچه نزد پروردگارت برای تو آماده شده است، بهتر و ماندگارتر است.»
به راستی که زندگی و مبارزات حضرت خالد رضی‌الله‌عنه در تمام ابعاد برای ما الگو و نمونه است. ما می‌توانیم در مسیر جهاد با کفار، برخورد با رعیت، هوشیاری در جنگ و…، ایشان را اسوه قرار دهیم و بر نقش قدم او قدم بگذاریم تا سعادت دنیا و آخرت را نصیب خود نماییم.
به راستی که او شمشیر بی‌نیام الهی بود که به هر چیزی نهاده می‌شد، آن را می‌برید. گردن صدها مشرک و کافر را الله متعال به وسیلۀ این شمشیر برید و تا آخر کسی جز پروردگار نتوانست بر او غالب آید و او را به شهادت برساند و شمشیر خدا را در غلافش داخل نماید. بلکه مردانه زندگی کرد و جانانه جان خود را فقط به الله متعال واگذار نمود. او تسلیم حق شد و به رفیق اعلایش پیوست. و صلی الله علی سیدنا محمد و آله و أصحابه أجمعین.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version