در بخش گذشته پیرامون منشأ اساسی نظام سیاسی و حکومتی فدرالیسم، پیشرفت سریع آن بین دولتها و کشورهای آمریکا، اروپا و برخی از بلاد عربی، مصطلحاتی که در آن بهکار میروند، تعریف آنها و تفاوتهایی بین همۀ آنها بحث شد. در این بخش، به مراحل رشد نظام فدرالیسم، تقسیمبندی دولتهای جهان، درصد عملیسازی نظام فدرالی در سطح جهان، و خصوصیات مربوط به آن پرداخته میشود.
مراحل سهگانهی رشد فدرالیزم
یکی از سیاستمداران جهان عرب، مراحل رشد و شکوفا شدن نظام فدرالیستی را به سه مرحله تقسیم میکند که ما در این بخش به بیان مختصری از آن میپردازیم.
مرحلۀ نخست: اولین شکل ساختاری دولتهای فدرالی، زمانی که ایالات متحدۀ آمریکا شکل گرفت، مشاهده شد. ایالاتی که به تازگی در سال ۱۷۸۱ میلادی استقلال خود را از بریتانیا گرفته بودند، یک نوع اتحاد کنفدرالی ایجاد کردند؛ ولی این اتحاد به همپاشیده و متزلزل بود و در نتیجه از بین رفت. در سال ۱۷۸۹م. این اتحاد تبدیل به یک نظام فدرالی شد و این روند به همپیوسته ادامه پیدا کرد؛ حتی ایالات و ولایات دیگر نیز از نظامهای سابق خود دست کشیدند و به این نظام پیوستند. به عنوان مثال، یکی از شاخههای بزرگ آمریکا، کشور کانادا، در سال ۱۸۴۸م. به این نظام پیوست. به دنبال آن، کشور آلمان نیز در سال ۱۸۷۱م. این نظام را در کشور خود عملی ساخت و بعد از آن، قارۀ استرالیا با تمام شاخههایش در سال ۱۹۰۱م. این نظام را در سرزمین خود فعال نمود و طبق آن عمل میکرد.
مرحلۀ دوم: این مرحله پس از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز جنگهای سرد و کشمکشهای داخلی شروع شد. در این برهه از زمان، دولت کمونیستی شوروی در رأس قدرتهای فدرالی جهان قرار داشت؛ چنانچه اتحاد جماهیر شوروی مثال زندهای بر این موضوع است. اما تفاوتی که نظام فدرالی جماهیر شوروی با دیگر نظامهای فدرالی داشت، این بود که رهبران کمونیست شوروی در مرکزیت خود بسیار اصرار و شدت داشتند؛ بهطوریکه یک نوع حکومت دیکتاتوری شکل گرفته بود. به همین دلیل بود که اخیراً تمامی این جماهیر از هم پاشید و متفرق شدند.
با فروپاشی نظامهای فدرالی و حکومتهای دیکتاتوری شوروی، بسیاری از دولتها توانستند بهآسانی از چنگال شوم آن شوروی رهایی یابند و دولتهای فدرالی خود را تشکیل دهند. کشورهایی مانند آرژانتین، برزیل، مالزی، پاکستان و امارات متحدۀ عرب از جمله دولتهای تازهتأسیس فدرالی هستند.
مرحلۀ سوم: سومین و آخرین مرحلۀ رشد و پیشرفت نظام فدرالیزمی دقیقاً پس از پایان جنگهای سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است. در نتیجۀ این فروپاشی، چندین دولت فدرالی در جهان شروع به کار نمودند. بهعنوان مثال، خود دولت روسیه که در رأس اتحاد جماهیر شوروی قرار داشت، توسط مردم آن دیار به یک کشور فدرالی تبدیل شد.
همچنین، دولتهای بوسنی و سودان نیز از جمله کشورهایی هستند که پس از شکست اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان، به دولتهای فدرالی تبدیل شدند.
با به قدرت رسیدن نظام فدرالی در اکثر کشورهای جهان، این نظام تجارب مختلفی را به ارمغان آورد؛ از جمله همبستگی و اتحادیههای جدید، رشد شهرها و شهرنشینی، تحولات اقتصادی و دموکراسی، پدید آمدن تکنولوژیهای جدید، پیشرفتهای سیاسی جهانی و محلی، و نهادینه کردن دموکراسی و آزادی فردی در جامعه.