تمام شرایع سابقه به حفظ جان و مال، عزت و آبرو اتفاق نظر دارند؛ ولی اسلام آن را با جدیت و قاطعیت بیشتری پیگری نموده است، زنی از قبیلهی بنیمخزوم سرقت کرد، زمانی که قضیه به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم واگذار شد، دستور به مجازاتش داد که عبارت بود از قطع دست وی، قبیلهی بنیمخزوم فردی به نام اُسامه بن زید را که محبوبترین فرد نزد رسولالله بود، نزد رسول الله صلیاللهعلیهوسلم فرستادند، تا شفاعت کند و جایگاه قبیله زیر سوال نرود؛ ولی رسول الله صلیاللهعلیهوسلم به این قاطعیت فرمود: «یا اُسامه اتشفع فی حدٍّ من حدود الله؟! انما هلک الذین من قبلکم انهم کانوا إذا سرق فیهم الشریف ترکوه، واذا سرق فیهم الضعیف اقاموا علیه الحد، وایم الله، لو ان فاطمة بنت محمد صلیاللهعلیهوسلم سرقت لقعطت یدها.»
(ای اسامه! در حدی از حدود خداوند [یعنی عدم اجرای قانون الهی] سفارش میکنی؟ همانا سبب هلاکت آنانی که قبل از شما زندگی میکردند، این بود که اگر فردی دارای جایگاه اجتماعی، دزدی میکرد، رهایش میکردند و اگر شخص ضعیفی [که دارای جایگاه اجتماعی نبود] دزدی میکرد، حد را بر او جاری میساختند، قسم به خدا، اگر فاطمه دختر محمد سرقت کند، [من به حیث پدر] دستش را قطع خواهم کرد.)
چنانچه در نظام سرمایهداری غرب همان رسوم جاهلیت را در لباس تمدن خود پوشانده است و در جوامع بشری عرض اندام میکند.
ب. مساوات و برابری در تطبیق قانون الهی
زن و مردی از یهود مرتکب جریمۀ زنا شدند، درحالیکه حکم زنا در تورات موجود بود، خواستند نزد پیامبر صلیاللهعلیهوسلم بروند و ایشان را معذوریت قرار دهند تا ایشان قانون را اجرا نکند؛ ولی زمانی که نزد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم آمدند، رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: قانون الهی فرقی بین مسلمان و کافر قائل نیست و همه در برابر قانون یکسان هستند و برای ایشان گوشزد کرد و گفت: آیا در تورات چنین حکمی نیست؟ گفتند: نخیر! فرمود: نسخهای از تورات را بیاورید. زمانی که آوردند، چون به زبان سریانی نوشته شده بود، فرمودند: خودتان بخوانید. زمانی که آن شخص میخواند، دستش را بالای آیهی رجم گذاشت و قبل و بعد از آیه را خواند و آیهی رجم را نخواند، عبدالله بن سلام که تازه مسلمان شده بود، زبان ایشان را میدانست و گفت: دستت را بلند کن. زمانی که دستش را برداشت، آیهی رجم زیر دستش بود نمایان بود، اینجا بود که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم دستور داد تا هر دو رجم شوند.
ج. پیامبر اسلام وکیل دعوای غیر مسلمانان، در صورت قانون شکنی مسلمانان
در پاسداری میفرماید: «الا مَن ظلمَ مُعاهدًا، أوِ انتقصَهُ، أو كلَّفَهُ فوقَ طاقتِهِ، أو أخذَ منهُ شيئًا بغَيرِ طيبِ نفسٍ، فأَنا حَجيجُهُ يومَ القيامةِ»؛ ترجمه: «هر که غیر مسلمانی که در پیمان قرار دارد، ستم و حقتلفی کند یا فراتر از توانش از آن کار گیرد، بدون رضایتش مال او را غصب کند، من محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم فردای قیامت وکیل دعوای غیر مسلمانان خواهم بود. و در روایت دیگر آمده است: عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عمر رضياللهعنهما، عَنِ النَّبِيِّ صلیاللهعلیهوآلهوسلم قَالَ: «مَنْ قَتَلَ مُعَاهَدًا لَمْ يَرَحْ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ، وَإِنَّ رِيحَهَا لَيُوجَد مِنْ مَسِيرَةِ أَرْبَعِينَ عَامًا»؛ (حضرت عبدالله بن عمر رضیاللهعنهما روایت میکند که رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: هر کس ذمی را بهقتل برساند، بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید، درحالیکه بوی آن از مسافت چهل سال راه به مشام میرسد.)
د. تدوین قانون اساسی
رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم زمانیکه به مدینۀ منوره به قصد تشکیل حکومت هجرت میکند و یک حکومت اسلامی را تشکیل میدهد، گروهها و جریانهای متعددی از قبیل یهود و نصارا در مدینه زیست داشتند، علاوه از اینکه «قرآن و سنّت»، مسائل روز افزون مردم را حل میکرد، قانونی را زیرنام «میثاق المدینه» تدوین نمود تا روند زندگی مسالمتآمیز میان ادیان متعدد و همچنان انصار و مهاجرین را تضمین کند، در قانون به صراحت گفته شده بود که یهود که جزیه می پردازند دارای مصئونیت میباشند، مادامیکه پایبند قانون الهی باشند، زمانی که تخطی کردند، مطابق قانون الهی مجازات خواهند شد و جرم عمل شخصی است.