پيامبر اعظم صلىاللهعليهوسلم و تقويت روحيهی صبر، تحمّل و بردبارى
ويژگى ديگرى كه براى رشد و شكوفايى تمدّنها ذكر شده، وجود روحيهی تحمّل و بردبارى است. عنصر «صبر» يكى از مفاهيم و واژههاى مورد تأكيد در قرآن كريم است، اين واژه با مشتقاتش بيش از 100 بار در قرآن كريم تكرار شده است، در آيات متعددى به پيامبر امر شده است كه در برابر امور گوناگون صبر و بردبارى داشته باشد، از جمله مىفرمايد: «فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ»؛ ترجمه: «صبرکن چنانچه انبیاء اولوالعزم صبر نمودند و از برای ایشان عجله نکن»، «وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ»؛ «بهخاطر رضای پروردگارت صبر کن»، «اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ»؛ «صبر کن بر آنچه کفار راجع به تو میگویند»، (یعنی مسیر خویش را ادامه بده) «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ»؛ «پس صبر پیشه کن و منتظر دستورپروردگارت باش، مانند صاحب ماهی [یونس علیهالسلام] عجله مکن»، «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَاللَّهِ حَقٌّ»؛ «صبر کن وعدۀ الله حق است [یعنی نصرت، فتح و پیروزی از آن مسلمانان است]».
در این مورد آیات قرآنی و احادیث نبوی بیشمار وجود دارد، تنها در اینجا فقط به اساس عملکرد آنجناب صلیاللهعلیهوسلم اشاره میکنیم که چه گونه در برابر هرنوع مشکلات و ناسزاگویی دشمنان شکیبا و صابر بود.
رسولالله صلىاللهعليهوآلهوسلم در ادارهی امور و هدايت مردم، بيشترين بردبارى و شكيبايى را داشت، بالخصوص بعد از اینکه ابوطالب وفات نمود. آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم سفرهایی در قبائل مختلف بهخاطر تحکیم شریعت و تاسیس نظام اسلامی داشتند؛ مانند سفر طائف که خیلی مشهور است که چقدر مشقتها متحمل شده است.
بدون تردید در جامعهای که صبر و تحمل نهادینه شود، نزاع و جدال، یکی از عواملی است که جامعه را از تمدن دور نگه میدارد؛ بناءً با گسترش صبر، یک بُعد جامعه به سوی تمدن در حرکت میشود.
نمونههايى از صبر و بردبارى پيامبر اعظم صلىاللهعليهوآلهوسلم
پيامبر اعظم صلىاللهعليهوآلهوسلم در آغاز حكومت خود در مدينه، اقلّيتهاى غيرمسلمان ساكن آن شهر، مانند يهوديان را گرامى مىداشت؛ بلكه حتى با ايشان پيمان بست و تا وقتى كه ايشان را در عهد و پيمان خود استوار مىديد، با آنان به گونهاى مسالمتآميز رفتار مىنمود.
پس از جنگ «احد»، عدهاى از اصحاب رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم از وى خواستند تا قريش و مشركان را نفرين كند، فرمود: «من براى لعن و نفرين برانگيخته نشدهام؛ بلكه براى دعوت به حق و رحمت برانگيخته شدهام، خدايا! قوم مرا هدايت كن كه آنان نمىدانند.»
صبر و بردبارى حضرت در برابر آزار و اذيت يهوديان [تا زمانى كه عليه مسلمانان توطئه و اقدام نظامى نكرده بودند.]
زمانی که پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم به مدينه هجرت نمود و با ياران مهاجر و انصار خود در آنجا مستقر گرديد، با يهود دشمنى نكرد و روى بدى به ايشان نشان نداد؛ بلكه با ايشان بسى مدارا كرد و مىخواست روابط ميان او و ايشان بر اساس همسايگى مسالمتآميز و کمک دادن و يارى كردن هنگام سختى برقرار باشد.
تحمّل و مدارا با منافقان با وجود كارشكنىهاى منافقان، بهخصوص سركردهی آنها عبداللّه بن اُبى، در راه اسلام تا سال مرگ او «نهم هجرت» همچنان ادامه داشت و حتى نقل شده است كه پيامبر بر سركردهی آنها نماز گزارد.
آزادى پيروان اديان و مذاهب در مدينه و مراجعات مكرّر آنها براى بحث و مناظره با پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم همه نمایانگر صبر و حوصلۀ وی میباشد.