مسلمان نه ستم میکند و نه ستم را میپذیرد، از انسان مؤمن و مسلمان در حق احدى ستم نمیشود و از کسى ستم را نمیپذیرد؛ زیرا ستم با تمام انواع خود در پرتو قرآن و سنت حرام است.
خداوند میفرماید: «لَا تَظلِمُونَ وَلَا تُظلَمُونَ»؛ (نه ستم میکنید و نه ستم را میپذیرید.) و میفرماید: «وَمَن يَظلِم مِّنكُم نُذِقهُ عَذَابا كَبِيرا»؛ (هرکس از شما ستم کند او را به عذابى بزرگ مبتلا خواهیم کرد.) و رسول اکرم صلیاللهعليهوآلهوسلم در حدیث قدسى فرمود: «خداوند میفرماید: اى بندگانم، من ستم را بر خود حرام کردم و آن را در میان شما نیز حرام قرار دادهام؛ پس بر همدیگر ستم نکنید.» و مىفرماید: «اتَّقُوا الظُّلْمَ، فإنَّ الظُّلْمَ ظُلماتٌ يَومَ القِيامَةِ»؛ (از ستم بپرهیزید؛ زیرا ستم، روز قیامت موجب گرفتارى و تاریکیهاى زیادى خواهد شد.)
و میفرماید: «من ظلم قَدْرَ شِبْرٍ طَوَّقَهُ اللّهُ مِنْ سَبْعِ أرْضِيْنَ»؛ (هرکس با اندازۀ یک وجب ستم کند، یعنى یک وجب از زمین کسى را به ناحق ببرد، خداوند یک وجب از هفت زمین را بر گردن او قرار میدهد)، بعد رسول اکرم صلیاللهعليهوآلهوسلم این آیه را قرائت فرمود: «وَكَذَٰلِكَ أَخذُ رَبِّكَ إِذَآ أَخَذَ ٱلقُرَىٰ وَهِيَ ظَٰلِمَةٌ إِنَّ أَخذَهُۥ أَلِيم شَدِيدٌ»؛ «بلی! چنین است گرفت و مؤاخذۀ پروردگار تو، هرگاه اهل قریهها را در حال ستم مؤاخذه کند، همانا مؤاخذۀ او بسیار سخت است».
و رسول اکرم صلیاللهعليهوآلهوسلم میفرماید: «از دعاى بد ستمدیدگان بپرهیزید؛ زیرا در میان دعاى ستمدیده و خداوند مانع و حجابى وجود ندارد».
اقسام سهگانهی ظلم:
الف. ستم بنده در حق پرودگارش؛
یعنى اینکه بنده، کافر و منکر شود، خداوند میفرماید: «وَٱلكَٰفِرُونَ هُمُ ٱلظَّلِمُونَ»؛ «ستمکاران واقعى کافراناند». ستم در حق پروردگار این است که بنده با خداى خود شریک گیرد و عبادت را براى غیر خدا انجام دهد، خداوند میفرماید: «إِنَّ ٱلشِّركَ لَظُلمٌ عَظِيم»؛ ترجمه: «همانا شرک ستم بسیار بزرگى است».
ب . ستم بنده در حق غیر اللّه؛
یعنى در حق سایر بندگان و موجودات، بهاین معنى که در اعراض، ابدان و اموال، بدون دلیل، آنان را مورد اذیت و آزار قرار دهد، رسول اکرم صلیاللهعليهوآلهوسلم میفرماید: «مَنْ كَانَتْ عِنْدَهُ مَظْلمَةٌ لأَخِيه، مِنْ عِرضِهِ أَوْ مِنْ شَيْءٍ، فَلْيَتَحَلَّلْهُ مِنْهُ اليَوْمَ قبْلَ أنْ لاَ يَكُونَ دِينَار وَلاَ دِرْهَمٌ؛ إنْ كَانَ لَهُ عَمَلٌ صَالِحٌ أُخِذَ مِنْهُ بِقَدْرِ مَظْلمَتِهِ، وَإنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ حَسَنَاتٌ أُخِذَ مِنْ سَيِّئَاتِ صَاحِبِهِ فَحُمِلَ عَلَيهِ»؛ (هر کس در حق برادرش ستمى را مرتکب شده است، مثلاً آبرویش را در خطر انداخته یا ضرر دیگرى را به او رسانده است، باید امروز از او حلالى بخواهد، قبل از رسیدن روزى که دینار و درهم در آن به کار نخواهد آمد، اگر ستمکار اعمال شایتسه و نیکى دارد، بهقدر ستمى که مرتکب شده از نیکیهاى او گرفته به ستمدیده داده میشود، اگر ستمگر نیکى ندارد، بدیهاى ستمدیده به حساب او آورده میشوند، یعنى ستمگر با بدیهاى ستمدیده به دوزخ مىرود.) و میفرماید: «هرکس حق برادر مسلمانش را با سوگند دروغین تصاحب کند، آتش دوزخ بر او واجب و بهشت حرام میباشد، شخصى پرسید، حق مسلمان اگر چه اندک باشد؟ فرمود: اگر چه به اندازۀ یک چوب مسواک باشد».
ج. ستم بنده در حق خود
به این معنى است که خودش را با گناهان و خطاها آلوده کند و از خداوند و رسول گرامی او نافرمانى کند. خداوند میفرماید: «وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُم يَظلِمُونَ»؛ «بر ما ستم نکردند؛ لکن بر خود ستم کردند.» کسىکه مرتکب گناه کبیره میشود، در واقع بر خود ستم کرده است؛ زیرا که خویشتن را براى عذاب الهى عرضه داشته است، بدین ترتیب او شایستۀ لعنت خدا و دورى از رحمتهاى او قرار میگیرد.