نویسنده: ابوجریر
  1. برداشتن ظلم از جامعه
مسلمان نه ستم می‏کند و نه ستم را می‏پذیرد، از انسان مؤمن و مسلمان در حق احدى ستم نمی‌شود و از کسى ستم را نمی‏پذیرد؛ زیرا ستم با تمام انواع خود در پرتو قرآن و سنت حرام است.
خداوند می‏فرماید: «لَا تَظلِمُونَ وَلَا تُظلَمُونَ»؛ (نه ستم می‏کنید و نه ستم را می‏پذیرید.) و می‏فرماید: «وَمَن يَظلِم مِّنكُم نُذِقهُ عَذَابا كَبِيرا»؛ (هرکس از شما ستم کند او را به عذابى بزرگ مبتلا خواهیم کرد.) و رسول اکرم صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در حدیث قدسى فرمود: «خداوند می‌فرماید: اى بندگانم، من ستم را بر خود حرام کردم و آن را در میان شما نیز حرام قرار داده‏ام؛ پس بر همدیگر ستم نکنید.» و مى‏فرماید: «اتَّقُوا الظُّلْمَ، فإنَّ الظُّلْمَ ظُلماتٌ يَومَ القِيامَةِ»؛ (از ستم بپرهیزید؛ زیرا ستم، روز قیامت‏ موجب گرفتارى و تاریکی‏هاى زیادى خواهد شد.)
و می‏فرماید: «من ظلم قَدْرَ شِبْرٍ طَوَّقَهُ اللّهُ مِنْ سَبْعِ أرْضِيْنَ»؛ (هرکس با اندازۀ یک‏ وجب ستم کند، یعنى یک وجب از زمین کسى را به ناحق ببرد، خداوند یک وجب از هفت زمین را بر گردن او قرار می‏دهد)، بعد رسول اکرم صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم این آیه را قرائت فرمود: «وَكَذَٰلِكَ أَخذُ رَبِّكَ إِذَآ أَخَذَ ٱلقُرَىٰ وَهِيَ ظَٰلِمَةٌ إِنَّ أَخذَهُۥ أَلِيم شَدِيدٌ»؛ «بلی! چنین است گرفت و مؤاخذۀ پروردگار تو، هرگاه اهل قریه‏ها را در حال ستم مؤاخذه کند، همانا مؤاخذۀ او بسیار سخت است».
و رسول اکرم صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می‏فرماید: «از دعاى بد ستمدیدگان بپرهیزید؛ زیرا در میان دعاى ستمدیده و خداوند مانع و حجابى وجود ندارد».
اقسام سه‌گانه‌ی ظلم:‏
الف. ستم بنده در حق پرودگارش‏؛
یعنى اینکه بنده، کافر و منکر شود، خداوند می‏فرماید: «وَٱلكَٰفِرُونَ هُمُ ٱلظَّلِمُونَ»؛ «ستمکاران واقعى کافران‌اند». ستم در حق پروردگار این است که بنده‏ با خداى خود شریک گیرد و عبادت را براى غیر خدا انجام دهد، خداوند می‏فرماید: «إِنَّ ٱلشِّركَ لَظُلمٌ عَظِيم»؛ ترجمه: «همانا شرک ستم بسیار بزرگى است».
ب . ستم بنده در حق غیر اللّه‏؛
یعنى در حق سایر بندگان و موجودات، به‌این معنى که در اعراض، ابدان و اموال، بدون دلیل، آنان را مورد اذیت و آزار قرار دهد، رسول اکرم صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می‏فرماید: «مَنْ كَانَتْ عِنْدَهُ مَظْلمَةٌ لأَخِيه، مِنْ عِرضِهِ أَوْ مِنْ شَيْءٍ، فَلْيَتَحَلَّلْهُ مِنْهُ اليَوْمَ قبْلَ أنْ لاَ يَكُونَ دِينَار وَلاَ دِرْهَمٌ؛ إنْ كَانَ لَهُ عَمَلٌ صَالِحٌ أُخِذَ مِنْهُ بِقَدْرِ مَظْلمَتِهِ، وَإنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ حَسَنَاتٌ أُخِذَ مِنْ سَيِّئَاتِ صَاحِبِهِ فَحُمِلَ عَلَيهِ»؛ (هر کس در حق برادرش ستمى را مرتکب شده است، مثلاً آبرویش را در خطر انداخته یا ضرر دیگرى را به او رسانده است، باید امروز از او حلالى بخواهد، قبل از رسیدن روزى که دینار و درهم در آن به کار نخواهد آمد، اگر ستمکار اعمال شایتسه و نیکى دارد، به‌قدر ستمى که مرتکب شده از نیکی‏هاى او گرفته به ستمدیده داده می‏شود، اگر ستمگر نیکى ندارد، بدی‏هاى ستمدیده به حساب او آورده می‏شوند، یعنى ستمگر با بدی‌هاى ستمدیده به دوزخ مى‏رود.) و می‏فرماید: «هرکس حق برادر مسلمانش را با سوگند دروغین تصاحب کند، آتش دوزخ بر او واجب و بهشت حرام می‏باشد، شخصى پرسید، حق مسلمان اگر چه اندک باشد؟ فرمود: اگر چه به اندازۀ یک چوب مسواک باشد».
ج. ستم بنده در حق خود
به این معنى است که خودش را با گناهان و خطاها آلوده کند و از خداوند و رسول گرامی او نافرمانى کند. خداوند می‏فرماید: «وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُم يَظلِمُونَ»؛ «بر ما ستم نکردند؛ لکن بر خود ستم کردند.» کسى‌که مرتکب گناه کبیره می‌شود، در واقع بر خود ستم کرده است؛ زیرا که خویشتن را براى عذاب الهى عرضه داشته است، بدین ترتیب او شایستۀ لعنت خدا و دورى از رحمت‏هاى او قرار می‏گیرد.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version