نویسنده: محمدالافغانی

آیت:

یَا أَیَّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبتُم وَ مِمَّا أَخرَجنَا لَکُم مِن الأَرضِ وَلَا تَیَمَّمُوا الخَبِیثَ مِنهُ تُنفِقُونَ وَلَستُم بِآخِذِیهِ إِلَّا أَن تُغمِضُوا فِیهِ وَاعلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِیدٌ [بقره: 267]
ترجمه:ای مومنان! از دارایی‌­های پاکیزه [و حلال]ای که اندوخته اید و [نیز از پاکیزه­‌های حلال] آنچه ما برا تان از شکم زمین فرا آورده‌‎ایم، [در راه خدا] خرج کنید؛ و مباد از چیزهای رده­‌پایین و دردنخور بخواهید انفاق کنید: چیزهایی که، خود تان آن‎ها را نمی­پذیرید مگر با کلی محابا [و تقلیل ثمن]. و بدانید که خداوند [از بخشش­‌هاب‌تان] بی‌­نیاز و [همواره] ستوده است.
ای کسانی که به من (خداوند) و رسول من ایمان آورده و پیروی دستورات من را بجای می‎آورید! از آنچه که حلال است و کسب تان می‎باشد در راه خیر انفاق کنید و از چیزی که خود تان از برای تان داده شود نمی‎گیرد به راه من خیرات و صدقه ندهید، اگر چیز نالایق برای تان داده شود هرگز نمی پسندید پس آن را به طور قطع برای راه خیر اختصاص ندهید. و بدانید که خداوند از صدقات شما بی نیاز است و شایسته تقدیر و سپاس است.

حدیث:

«عن عایشة (رضی‌الله‌عنها) قالت: قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم): الماهر بالقرآن مع السفرة الکرام البررة و الذی یقرأ القرآن و یتتعتع فیه و هو علیه شاق له أجران» ترجمه: از عایشه (رضی‌الله‌عنها) روایت است که، گفت: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) فرمود: آن‎که در [تلاوت] قرآن ورزیده است همراه فرشتگان کارنامه‌نویس نیک و ستوده، خواهد بود و آن‎که قرآن را با کمی لکنت می­خواند و خواندن‌اش برای او سخت است، سزاوار دو پاداش است. (روایت بخاری و مسلم)

داستان:

داستانی که خواهید خواند، پندی در خود نهان دارد برای هر انسانی که دچار نومیدی و سرخوردگی ست؛ و نشان از افق‌های [نهفته و ممکن] شفق امید، دارد که می­توان با استلهام از آن، راهی برای چیرگی بر افسردگی نومیدانه یافت و در راستای هدف قامت راست کرد. اینک داستان:گویند: گروهی قورباغه عزم سفر در جنگل کردند. در راه، دو تا از آن­ها در یک چاه عمیق افتادند. همه قورباغه­‌ها پیرامون چاه گرد آمدند. تا به ژرفا و عمق چاه نگاه کردند، برای آن دو قورباغه آواز سر دادند که، دیگر چاره­‌ای نیست و هر تلاشی بی­هوده است. آن دو قورباغه، آیه­‌ی یأس قورباغه‌­ها را نشنیده گرفته، با تمام قدرت و توان کوشیدند از چاه بدر آیند. جمع قورباغه‎‌‌ها اما، همچنان داشتند آیه­‌ی یأُس در گوش شان می‎خواندند که: محنت بیهوده نکنید که در شمار مردگان اید. سر انجام، آیت یأس یاران قورباغه در گوش‌­اش نشسته، دل­ش شکست و از تلاش بازنشست و در اعماق چاه فرو افتاد و جان داد. آن یکی دیگر اما، که گوش­اش بدهکار آیت یأس نبود، همچنان بر تلاش ماند و هی بالا و پایین بر می‌جست. جمع قورباغه‌‎ها نیز، همچنان داشتند آیت یأس تکرار می­‌کردند و بر تسلیم­شدن و دست از تلاش برداشتن، اصرار می‎کرد؛ این یکی اما، نه تنها تسلیم نشد بلکه قوی­تر از پیش، تقلا می­کرد تا سر انجام بر لبه­ [بالای] چاه رسید و بیرون آمد و در میانه‌­ی جمع پرید. قورباغه‌ها از او پرسیدند: ببینیم؛ مگر تو صدای ما را نمی شنیدی؟! قورباغه گفت: من گوش­‌هایم کمی سنگین اند، برای همین وقتی صدای تان به گوش­ام می­خورد گمان می­کردم دارید مرا برای تکاپوی من، تشویق می­کنید [و دلم هی قرص­تر می­شد].

حکمت:

آن را که به تو لطفی می­کند، از تشکر کن و به آنکه تو را تشکر می‎کند، لطف کن.

دعاء:

«رب أدخلني مدخل صدق و أخرجني مخرج صدق و اجعل لي من لدنک سلطانا نصیرا»

درس:

در نیمه­‌ی مانده­‌ی رمضان، بیشتر به اعمال صالح همت گمار؛ که این ماه فرخنده، ماه اعمال صالح است و اگر الآن نکوشی در اعمال صالح که پیشی بگیری، کی خواهی گرفت؟ خدایا! ما را از زمره‌ی کسانی بگردان که همواره در اعمال صالح دست پیش دارند.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version