نویسنده: ابومهاجر

تعریف مسیحیت

واژه‌‌ی مسیحیت به یکی از القاب حضرت عیسی‌ علیه‌السلام‌ برمی‌گردد و آن لقبی است که در میان مسلمانان و مسیحیان برابر بوده و قرآن‌کریم نیز ایشان را با لفظ «مسیح» در هشت جا یاد کرده است؛ بنابراین به پیروان این دین نظر به پیروی ایشان از حضرت عیسی‌ علیه‌السلام‌ مسیحی گفته می‌شود.

نام‌گذاری حضرت عیسی علیه‌السلام به «مسیح»

در مورد ریشه‌ی لفظ «مسیح» اختلاف نظر وجود دارد، عده‌ای گفته‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌اند: مسیح از «ساح یسیح» و به معنی گردش کردن در زمین است؛ ولی جمهور بر این عقیده‌اند که «مسیح» از «مَسَح» به معنی مسح کردن زمین گرفته شده و حرکت کردن بر زمین به منزله‌ی مسح کردن آن در نظر گرفته شده است و ازاین‌رو، حضرت‌عیسی‌ علیه‌السلام «مسیح» نامیده شده است. عده‌ای دیگر بر این باورند که چون هر مریضی را كه مسح می‌کرد، شفا می‌یافت، «مسیح» نامیده شده است.
اما گذشته از تمام بحث‌های لغوی، «مسیح» یکی از القاب شریفه مانند صدیق و فاروق است که اصل عبری آن «مشیحا» و به معنی مبارک است.

تعریف نصرانیت

«نصاری» جمع «نَصْران» است و مسیحیان بدین علت نصاری نامیده شده‌اند که حضرت عیسی را در زمانی که ایشان در مقابل دشمنان از آنان یاری طلب کرد، دوازده نفر به عنوان نصرت‌کننده‌ی ایشان اعلام آمادگی کردند و حضرت عیسی را یاری کردند و دین مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام نیز به واسطه‌ی آنان گسترش یافت.
عده‌ای از محققین بر این نظر هستند که «نصران» نام روستایی است در شام که نصاری به آن نسبت داده می‌شوند؛ اما در جمع‌بندی این مطلب ابن‌عطیه هم در تفسیر خود گفته است: «نصاری» لفظی است که از ماده‌ی «نصر» گرفته شده است؛ همچنین به مردمی گفته می‌شود‌ که قریه‌ی‌شان «ناصره» یا «نصریا» نامیده می‌شد، که همدیگر را در کارها یاری می‌کردند و زمانی‌که حضرت عیسی علیه‌السلام فرمود: «من أنصاری الی الله» (چه کسی یاری کننده‌ی من است نسبت به دین الله) مردمان این روستا ایشان را یاری کردند؛ لذا به پیروان حضرت عیسی‌ علیه‌السلام به‌خاطر نصرتی که مردمان قریه‌ی «ناصره» رسانیده‌اند، نصرانی یا نصارا و دین‌شان را «نصرانیت» می‌نامند.

آشنایی با حضرت مریم علیهاالسلام

حضرت مریم دختر عمران یکی از ساکنان «فلسطین» در خانواده‌ای دین‌دار با کیفیت معنوی خاصی متولد شد و مادرشان در حالت ایمانی خاصی ایشان را درحالی‌که هنوز به دنیا نیامده بود به پیشگاه خداوند به حیث خدمت‌گذار «بیت المقدس» عرضه کرد؛ اما زمانی که مریم متولد شد، مادرش با تعجب به پیشگاه خداوند فرمود: پروردگارا! آنچه من به دنیا آوردم دختر است و دختران در آن زمان، بنابر عوارض جسمی‌شان نمی‌توانستند که خدمت‌گذار «بیت‌المقدس» شوند؛ اما اراده‌ی الهی برای‌شان سبقت گرفته بود و خداوند متعال ایشان را به درگاه خود به عنوان مادر یکی از انبیاء قبولیت نصیب کرد.
قرآن در این مورد می‌فرماید: «إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَكَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّكَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ [٣٥] فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنثَىٰ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَیسَ الذَّكَرُ كَالْأُنثَىٰ وَإِنِّی سَمَّیتُهَا مَرْیمَ وَإِنِّی أُعِیذُهَا بِكَ وَذُرِّیتَهَا مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ [٣٦]»؛ (هنگامی که همسر عمران گفت: پروردگارا! من آنچه را که در شکم دارم (بعد از آن‌که به دنیا آمد) خالصانه نذر تو کردم (تا تنها طاعت تو را به جای آورد و به چیز دیگری مشغول نشود)؛ پس [این قربانی] را از من بپذیر که تو شنوا و دانایی؛ پس وقتی که او را به دنیا آورد [با تأسف و عذر خواهان] گفت: خداوندا! من او را دختر زائیدم؛ ولی خدا به آنچه او به دنیا آورده بود، آگاه‌تر بود (بهتر می‌دانست که) پسر مانند دختر نیست [و این دختر به مراتب بهتر از پسری است که او آرزو می‌کرد و گفت:] و من او را مریم نامیدم و او را به همراه اولادش به تو می‌سپارم از شر شیطان رانده شده).
همسر عمران از این‌که فرزندش، دختر به دنیا آمد، اظهار تأسف و ناراحتی کرد؛ چون وی امیدوار بود که پسری به دنیا آورد که در خدمت خانه‌ی خدا باشد و در آن به عبادت بپردازد، درحالی‌که معمولاً دختر، به ویژه در ایام حیض، صلاحیت چنین کاری را ندارد و چون این اظهار تأسف همسر عمران شبهه‌ی برتری پسران بر دختران را تداعی می‌کند، خداوند در رد این شبهه فرموده است: خدا بدانچه او به دنیا آورده بود، آگاه‌تر بود و بهتر می‌دانست که پسر مانند دختر نیست و این دختر به مراتب از پسری که او آرزو می‌کرد بهتر است.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version