نویسنده: شکران احمدی

قرآن برنامۀ زندگی انسان

بخش دوم

نقش قرآن در ساختار جامعۀ عرب

جامعۀ عرب پیش از اسلام در جاهلیتی همه‌جانبه و گمراهی فرو رفته بودند، فکرها و اندیشه‌های‌شان تباه شده بود، به‌جای عبادت خدای یگانه، خدایان متعدد و پرستش بت‌ها را اختیار کرده بودند، عواطف‌شان به حدی رنگ باخته بود که از ترس دچار نشدن به تنگ‌دستی، فقر و ناداری، فرزندان خود را زنده به‌گور می‌کردند؛ اما پس از آنکه رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم مبعوث شد و قرآن برای‌شان نازل گردید، صفحۀ زندگی‌شان تغییر کرد و در هویت و شخصیت‌شان تحول ریشه‌ای به‌وجود آمد، قرآن در اندیشه، تصور، وجدان، شعور، کردار و سلوک‌شان انقلاب عظیمی به‌وجود آورد، این بدان خاطر بود که ایشان درهای عقل و قلب خود را بر روی رسالت قرآن گشودند و در واقع، سیستم دریافت‌شان سالم و آمادۀ فراگیری بود و امواج وحی و ایمان نیز به بهترین صورت به‌سوی‌شان فرستاده می‌شد، آن‌گونه بودند که خداوند در مورد تأثیر کتابش در روح و روان آنان می‌فرماید: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ»[1]؛ ترجمه: «خداوند بهترین سخن را فرو فرستاده است، کتابی که همگون و متشابه است از شنیدن آیات آن لرزه بر اندام کسانی می‌افتد که از پروردگار خود می‌ترسند و از آن پس پوست‌ها و دل‌های‌شان نرم و آمادۀ پذیرش قرآن می‌گردد، این کتاب مشتمل بر رهنمود الهی است و خدا هر که را بخواهد در پرتو آن راه‌یاب می‌سازد».
قرآن درس زندگی را به آنان آموخت و از آنان نمونه‌های تاریخی ساخت؛ زیرا آنان قرآن را آموزش می‌گرفتند و حفظ می‌کردند و پس از آن عمل می‌کردند، همان‌گونه که ابن مسعود رضی‌الله‌عنه می‌فرماید: «هرگاه یکی از ما ده آیه را می‌آموخت، پیش از شناخت معانی و عمل به آن‌ها به دنبال آیات دیگر نمی‌رفت».
ابوعبدالرحمن سلمی رحمه‌الله می‌گوید: «اصحابی که قرآن را به ما آموزش می‌دادند، به ما می‌گفتند، آنان ده آیه را از رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌آموختند و تا زمانی‌که به آن آیات عمل نمی‌کردند و علم‌شان را فرا نمی‌گرفتند به سراغ آیۀ دیگری نمی‌رفتند.[2]

نقش سورۀ زلزال در روح و روان صحابه

بدون شک قرآن کتاب تأثیرگذار است و به تعبیر اقبال رحمه‌الله «این کتابی نیست چیزی دیگر است» از این رهگذر، روح و روان صحابه را تسخیر کرد و قلب و ارادۀ آنان را مجذوب ساخت و برای اثبات این مدعای خویش، بخشی از نمونه‌های متعدد را متذکر می‌شویم، این نمونۀ چگونگی تأثیر سورۀ زلزال، به ویژه، دو آیۀ پایانی آن یعنی آیات 7 و 8 بر اندیشه و عمل صحابه را نشان می‌دهد، خداوند در این دو آیه می‌فرماید: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»[3]؛ ترجمه: «هرکسی به اندازۀ یک ذره نیکی کند آن را می‌بیند و هرکسی به اندازۀ یک ذره بدی انجام بدهد آن را هم می‌بیند».
حافظ سیوطی رحمه‌الله در تفسیر «الدرالمنثور» آورده است: اسحاق بن راهویه، عبد بن حمید، حاکم و ابن مرویه از اسماء رضی‌الله‌عنه روایت کرده‌‌اند: «بينما أبو بكر رضي‌الله‌عنه يتغدى مع رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وسلم إذا نزلت هذه الآية فمن يعمل مثقال ذرةٍ خيراً يره ومن يعمل مثقال ذرةٍ شراً يره فأمسك أبو بكر رضي‌الله‌عنه وقال: يا رسول الله أكل ما عملناه من سوء رأيناه؟ فقال: “ما ترون مما تكرهون فذاك مما تجزون به ويدخر الخير لأهله في الآخرة”»[4]؛ «روزی حضرت ابوبکر رضی‌الله‌عنه با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم مشغول صرف غذا بودند که این دو آیه نازل شد، حضرت ابو بکر رضی‌الله‌عنه از غذا دست کشید و گفت: ای رسول خدا! آیا انسان با اعمال بد خویش روبه‌رو خواهد شد؟ رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: «سختی‌ها و مشکلاتی که در دنیا بر سر شما می‌آید، کیفر اعمال بد شما هستند و اعمال نیک برای نیک‌سیرتان و نیکوکاران ذخیره می‌شود و پاداش آن‌ها را خواهند دید».
سعید بن منصور از مطلب بن عبدالله بن حنطب روایت نموده است که: «أن رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم قرأ في مجلس ومعهم أعرابي جالس: فمن يعمل مثقال ذرةٍ خيراً يره ومن يعمل مثقال ذرةٍ شراً يره. فقال الأعرابي: يا رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم أمثقال ذرة؟ قال: نعم. فقال الأعرابي: واسوأتاه. ثم قال: وهو يقولها. فقال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم: “لقد دخل قلب الأعرابي الإيمان”».[5]؛ رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در مجلسی که مردی بادیه‌نشین هم حضور داشت، این دو آیه را قرائت فرمود، آن مرد بادیه‌نشین گفت: ای رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم  آیا حتی به اندازۀ یک مثقال هم مورد مؤاخذه قرار می‌گیریم؟ رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: «آری»! مرد عرب گفت: وای به حال ما! سپس بلند شد و هم‌چنان می‌گفت: وای بر حال ما! رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: «به‌راستی ایمان وارد قلب این بادیه‌نشین گردیده است».
امام ابن ابی‌شیبه رضی‌الله‌عنه از حضرت ابوهریره رضی‌الله‌عنه روایت کرده است که: سائلی از عبدالرحمن بن عوف رضی‌الله‌عنه درخواست صدقه کرد، طبقی از انگور در برابر او گذاشته شده بود، یک دانه انگور به او داد، اطرافیان چنان دیدند که گویی به این عمل او اعتراض دارند، وی گفت: در همین دانه انگور که من به این سائل دادم «مثقال ذره‌های» بسیاری وجود دارد».[6]
ادامه دارد…
[1]. الزمر: 23.
[2]. تفسير القرطبی: 1/ 39.
[3]. زلزال:7-8.
[4]. الدر المنثور: 8/593.
[5]. الدر المنثور: 8/595.
[6]. المصنف، ابن أبي شيبة: 17/9.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version