نویسنده: ابوریان عزیزی

بارزترین شخصیت‌های نهضت فمینیزم در مصر

۱. رفاعه طهطاوی
رفاعه طهطاوی یکی از امامان بزرگ بود؛ اما وقتی که به فرانسه رفت و از آن‌جا برگشت غرب‌‌زده شده و به یکی از امامانی تبدیل شده بود که به تقلید از غرب دعوت می‌داد.
سپس کتاب خود به عنوان «احوال پاریس» را تألیف کرد که در آن به آزادی زن یعنی بی‌حجابی و اختلاط تشویق کرده بود و رقص را چیز عادی‌ای جلوه داده و توجیه کرده بود که رقص حرکات ورزشی بوده که با نغمه‌های موسیقی همراه گردیده است.
انتظار نمی‌رفت که امت اسلامی در مصر به این ندای «طهطاوی» لبیک بگویند؛ چون هنوز گرمای اسلام در وجود مسلمانان یافته می‌شد و ارزش‌های اسلامی در گوشه‌گوشۀ زندگی‌شان٬ زنده بودند و وضعیت دینی مردم به گونه‌ای بود که چنین موضوعاتی را که طهطاوی مطرح کرده بود به باد مسخره می‌گرفتند و امکان نداشت کسی آن را بپذیرد ولیکن این حرکت «رفاعه طهطاوی» اسباب و اذهان را برای موج‌های بعدی آماده می‌کرد.
۲. شیخ محمد عبده
شیخ محمد عبده کسی بود که جوانه‌های کتابِ «تحریر المرأة» قاسم امین در باغ افکار او رشد کردند و قاسم امین در آن کتاب موارد زیادی از افکار شیخ محمد عبده را در رابطه با حقوق زن یادآوری کرده است و در تفسیر آیاتی که بحث زن در آن‌ها آمده است توضیحاتی که را شیخ محمد عبده معتقد بود٬ ذکر کرده است.
حتی در برهه‌ای از تاریخ مشهور بوده که کتاب «تحریر المرأة» که به قاسم امین منتسب است را محمد عبده نوشته است یا حداقل قاسم امین از او متأثر بوده است.
۳. سعد زغلول
سعد زغلول سکولار طبیعت و از طرفداران آزادی زن با تعریف غرب و رهبر حزب «الوفد المصری» بود. ایشان کسی بودند که به قاسم امین کمک کرد تا کتاب‌هایش را منتشر بکند و در این میدان او را تشجیع ‌کرده و روحیه می‌داد.
ایشان یکی از مؤثرترین افراد زمان تحولات مصر بود و در خطابت و سخنرانی دارای استعداد عجیبی بوده و حیثیت رهبر را داشت و مردم دور او حلقه می‌زدند؛ همان‌طور که دور جادوگری که کارهای عجیب‌وغریب انجام می‌دهد جمع می‌شوند و این ویژگی سعد زغلول نسبت به مصر و اکثر کشورهای اسلامی یک چیز منطقی بود؛ چون آن زمان رادیو هنوز اختراع نشده بود تا هر کسی در خانه‌اش جداگانه به آن گوش بدهد و در نبود رادیو بازار خطابت گرم بوده و طرفداران خودش را داشت.
سخنران در محل اجتماع مستقر ‌شده و مردم دور‌وبر او حلقه می‌زدند. سخنران هم به اندازهٔ توانایی خود می‌توانست بر مخاطبین تأثیر بگذارد و می‌توانست خود را برای رهبری کاندید بکند؛ البته یک سخنران نمی‌تواند فقط با سخنرانی‌ تمام شرایط رهبری را داشته باشد و سخنران در کنار سخنرانی خوب باید صفات دیگری هم داشته و دارای تصمیم‌گیری‌های منحصر به فردی باشد تا او را از بقیه برتری ببخشد؛ اما بازهم سخنران بودن٬ اولین مرحلهٔ صلاحیت و برتری یک شخص را نشان می‌داد و سعد زغلول واقعاً در این میدان نابغه و منحصر به فرد و دارای صفات رهبری بود.
ایشان در ابتدا وکیل مدافع بودند، وقتی‌که در محکمه از کسی دفاع می‌کرد سالن محکمه از  وجود حاضرین پر می‌شد و حاضرین هم کسانی بودند که فقط و فقط برای تماشا می‌آمدند تا ببینند که سعد چگونه از مؤکل خودش دفاع می‌کند و نفس قضیه برای آن‌ها هیچ اهمیتی نداشت که سعد در  چه موضوعی می‌خواهد دفاع بکند. این استعداد منحصر به فرد «سعد زغلول» سبب شد که طرفداران فمینیزم برای پیشبرد اهداف شوم‌شان او را شکار بکنند.
کرومر و لطفی سید و مصطفی فهمی پدر صفیه زغلول و کسانی‌که به اصطلاح در راستای به هم نزدیک کردن مصر و انگلیس از راه تقلید از غرب٬ کار می‌کردند٬ با او ملاقات کرده و بعد از  شست‌وشوی مغزی توانستند جهت اجرای اهداف شیطانی خود او را با خود هم‌فکر و هم‌نوا بگردانند. سعد زغلول هم خیلی زود از آن‌ها متأثر گشته و در میان آن‌ها ذوب شده و هم‌فکر و هم‌نظر آنان گشت و وضعیت به گونه‌ای شد که کرومر٬ سعد زغلول را به عنوان وزیر معارف مصر معرفی کرد.
و از طرفی هم آقای کرومر مطمئن بود که سعد زغلول وظیفهٔ مهم کنار آمدن مردم مصر با غرب و تقلید از غرب را به خوبی انجام خواهد داد.
بخش قبلی | بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version