نویسنده: ابوریان عزیزی

بارزترین شخصیت‌های نهضت فمینیزم در مصر

۱۱. نازلی فاضل
نازلی فاضل از قشر طبقهٔ بالای جامعۀ مصری بود که تحصیلات خویش را بر منهج غربی به پایان رسانده بود و با روش‌ومنش غربی٬ خلق‌وخوی گرفته بود و در خانۀ خود پارتی درست کرده و آن‌جا با مردان اختلاط می‌کرد. بیشتر از همه لُرد کرومر (معتمدترین فرد بریتانیایی) مهمان او بود.
۱۲. قاسم امین
قاسم امین جوانی بود که در خانواده‌ای ترکی، مصری و در منطقه‌ای که درجهٔ ذکاوت در آن غیرعادی است٬ پرورش یافت. ایشان در سن بیست سالگی لیسانس حقوق فرانسوی را گرفت٬ درحالی‌که ‌آن زمان مردم عادی در سن بیست‌و‌پنج سالگی تازه مدرک ابتدایی را می‌گرفتند.
از این لحاظ فرصت‌طلبانی که دنبال نخبه‌ها می‌گشتند او را شکار کرده تا بتوانند از طریق او امت را به بیراهه بکشانند؛ لذا او را برای امر مهمی٬ جهت ادامۀ تحصیل به فرانسه فرستادند.
جالب این‌جاست که قاسم امین، قبل از این‌که به فرانسه برود، رساله‌ای از یک مستشرق به دستش رسید که مؤلف مستشرق آن٬ اسلام را متهم کرده بود که زن را تحقیر می‌کند و برای او ارزش انسانی قایل نیست. وقتی‌که قاسم امین این رساله را خواند٬ رگ غیرتش باد کرده و آن‌طور که در خاطراتش یادآوری کرده تصمیم  گرفت که جواب این مستشرق را بدهد و بر افتراءات او خط بطلان بکشد؛ لیکن وقت برگشت از فرانسه آن قاسم امین سابق نبود و با آن مستشرق، هم‌نظر شده بود. سفر به فرانسه در این سن کم او را ازاین‌رو به آن‌رو کرده بود و با یک فکر٬ عقل و چهره‌ای جدید به مصر برگشت. درحالی به مصر برگشت که به تعلیم و آزادی زن به روشی که مبشرین برای از بین بردن اسلام برنامه‌ریزی کرده بودند٬ دعوت می‌داد.
در خاطرات خود می‌نویسد: «در فرانسه با یک دختر جوان ملاقات کرده و با هم‌دیگر دوست شدند و بین ‌آن دو ارتباط عاطفی عمیق و پاکی پدیدار گشت. می‌گوید که آن دختر او را در ملاقات خانواده‌های فرانسوی و جلسات و پارتی‌های فرانسوی همراهی می‌کرد و به خاطر همراهی او دروازه‌های خانه‌ها و جلسات و پارتی‌ها به روی او گشوده شده و مورد استقبال قرار می‌گرفت. واقعهٔ آشنا شدن قاسم امین با آن دختر٬ خودش جای تعمق و تفکر دارد که آیا آشنایی آن دختر با قاسم امین اتفاقی بوده یا از پیش برنامه‌ریزی شده بود.»
حالا هرچه که باشد مهم این است که قاسم امین بعد برگشت از فرانسه، به آزادی زن و بی‌حجابی زن دعوت می‌داد. عین دعوتی که قبل از این رفاعه طهطاوی بعد از برگشت از فرانسه به آن دعوت می‌داد ‌و آن دعوت رفاعه بعد از نیم قرن نتیجه داد و مردم آن‌گونه که به رفاعه تاخته بودند به قاسم امین نتاختند و دعوت قاسم امین مثل دعوت رفاعه در نطفه خفه نگردید.
باز هم کار برای قاسم امین آسان نبود، بعد از پخش کتاب آزادی زن (تحریر المرأة) غیرت خیلی‌ها به جوش آمد و عرصه را بر او تنگ کردند که در نتیجهٔ آن قاسم امین گوشه‌گیر شده و تصمیم گرفت که از موضع خودش عقب‌نشینی بکند؛ لیکن سعد زغلول به او روحیه داد و گفت: «راه خودت را ادامه بده، من از تو حمایت می‌کنم.»
این‌جا بود که قاسم امین تصمیم گرفت تا تمام آن چه را که در چنته دارد رو بکند. در کتاب اولش ادعا کرده بود که همان حقوقی که اسلام به زن داده است به او داده شود و نباید زن از حقوق اسلامی خودش محروم باشد و اولین و ابتدایی‌ترین حقی که اسلام اجازهٔ آن را داده تعلیم‌وتعلم به زن است؛ ولی در کتاب دوم اصلا از اسلام نامی نبرده است و مستقیماً گفته است که زن مصری باید همانند دیگر خواهران  فرانسوی‌اش از آزادی کامل برخوردار باشد تا بتواند پیشرفت بکند و با پیشرفت او جامعه هم پیشرفت خواهد کرد و کار به جایی رسید که مستقیماً به راه و روش غربی‌ها دعوت می‌داد و می‌گفت: «مانعی نمی‌بینم که راهی را که اروپا سالیان سال پیموده است بپیماییم و می‌گفت که همین آزادی زن سبب شد که اروپایی‌ها پله‌های ترقی و پیشرفت را یکی بعد از دیگری بپیمایند.»
بخش قبلی | بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version