دلیل سیزدهم: بلوغ جنسی و اجتماعی مردان و آمادگی آنان برای ازدواج دیرتر فرا میرسد و نسبت به زنان دیرتر بالغ میشوند و خیلی کم اتفاق میافتد که یک مرد قبل از سن بیستوپنج سالگی آمادگی ازدواج را داشته باشد، درحالیکه سن بلوغ زنان و آمادگی آنان برای ازدواج در سنین کمتری رخ میدهد؛ لذا زنان بیشتری نسبت به مردان برای ازدواج آماده میشوند و اگر زن همانند مرد صبر بکند و بخواهد در سن ۲۵ سالگی ازدواج بکند جوانی و طراوتش را از دست میدهد و این چیزی است که در جامعه شاهد آن هستیم، به خصوص آن عده از زنانی که مشغول تحصیل هستند و میخواهند درسهای خویش را به پایۀ اکمال برسانند و در آخر متوجه میشوند که سنشان بالا رفته و از قافلۀ ازدواج عقب ماندهاند و مردان هم به چنین زنانی تمایل پیدا نمیکنند و در نتیجه، چنین زنانی با ناامیدی زندگیشان را سپری خواهند کرد.
دلیل چهاردهم: زنان نسبت به مردان رغبت کمتری به جماع دارند و هم اینکه اکثر زنان حیا دارند و مردان کمی یافته میشوند که با یک زن اشباع بشوند و چه بسا زنانی هستند که طاقت مردان را ندارند، بهخصوص وقتی که این زنان به عمر پنجاه سالگی برسند.
دلایلی که بالا ذکر گردیدند، چهارده دلیل بودند که نیازهای هر انسانی به اهمیت چندهمسری را بیان میکردند و فمینیستهایی هم از اسلام دربارۀ مباح قرار دادن چندهمسری انتقاد میکنند، آنها در اصل این نیازهای مرد را از طرق دیگری غیر از راههای مشروع آن، مانند: دوستگرفتن و ارتباطهای بیرون از دایرۀ ازدواج و نکاح برطرف میکنند؛ فمینیستها اگر به چندهمسری که هم شرف و حیای زن در آن حفظ میگردد و هم بازیچۀ دست مردان لاابال نمیگردند، اعتراض میکنند در عوض جایگزینهای غیر انسانی دیگری برای جبران آن پیشنهاد میکنند که در این نسخهها بیشترین ضرر را زن بیچاره متحمل میشود و از دید و زاویهای دیگر اگر دقت شود جامعه به فساد کشیده میشود، در نسخههایی که فمینیستها برای زنان میپیچند، زنها همانند اسباب لهو و لعب، بازیچۀ مردها قرار میگیرند و جایگاه زن خدشهدار میگردد و شرف و پاکدامنی زن آلوده میگردد و در پایانِ همۀ این رسواییها و ذلتها، شخصیت زن را لکهدار میکنند؛ مرد تا چند روزی با این زن دوست شده و نیازهای جنسی خودش را برطرف کرده و به هدف خود رسیده و سپس زن را ترک کرده و میرود و نه دوباره مهریهای پرداخت میکند و نه هم نفقۀ زن را میدهد و فرزندانی هم که از این رابطۀ نامشروع به دنیا میآیند، بدون سرنوشت میمانند و از تعلیم و تربیت صحیح محروم گشته و جامعه را به هرجومرج میکشند.
درحالیکه اسلام میخواهد جوامع بشری سالم باقی بمانند و زنان و مردان روابط سالمی که فقط از طریق ازدواج و نکاحِ دایمی ممکن است، داشته باشند.
عقد ازدواج، ضامن خوشبختی و کرامت و پاکدامنی زن است و برای فرزندان هم شفقت و تربیت سالم و نفقۀ درستی به همراه خواهد داشت و مرد هم میتواند در صورت داشتن و برابر بودن شرایط از طریق نکاح و ازدواج، چند همسر داشته و به آرامش برسد.