نویسنده: ام‌عائشه
مدخل: در طول تاریخ تمام گروه‌ها، فرقه‌ها و جماعت‌هایی که روزی دارای شأن و شوکت بودند، بعد از فراز‌وفرود‌های زیادی به اضمحلال رفتند و جایگاه‌شان را از دست دادند. در مقالات گذشته تلاش کردیم تا عقاید، باورها و معتقدات این گروه (مرجئه) را بیان کنیم. در این قسمت که تقریباً نزدیک به پایان هستیم قصد داریم در مورد حالات این فرقه در دوران خلافت اموی و عباسی و نیز افول این فرقه، بحث نماییم.
  • دورۀ خلافت امویان

بیشتر محققان، مرجئه را هم‌ساز و همراه با امویان دانسته‌ و برخی نیز ضد و مخالف آنان معرفی کرده‌اند. این پژوهش‌گران نوشته‌اند: «بر خلاف قول شایع که مرجئه در خدمت بنی امیه بوده و فرقۀ اموی محسوب می­شد، تاریخ نشان می‌دهد که بسیاری از آن‌ها بر ضد بنی امیه اقدام کرده‌اند. افزون بر این، اهل حدیث که ادامه‌ دهندۀ راه بنی امیه بوده، به تبع آنان بر ضد چندین فرقه از جمله مرجئه مطالب فراوانی نوشته‌اند. اگر واقعا مرجئه فرقه‌ای اموی می‌بود، مطمئناً اهل حدیث، به عنوان مدافع دولت اموی اجازه نمی‌دادند کمترین توهینی به آن‌ها صورت گیرد.»
از گروه‌های مرجئه، مرجئۀ خالصه از حامیان خلفا و حکام وقت بودند، اما مرجیان قدریه و جبریه از مخالفان حکام ظلم و جور بودند و با آن‌ها مبارزه می‌کردند. از آن جمله می‌توان افراد زیر را نام برد:
سعید بن جبیر: وی قاری قرآن، محدث و فقیه در دورۀ عبدالملک بن مروان بود.
حجاج، حاکم عراق در دورۀ عبدالملک، در آغاز از مجامع مرجئه پشتیبانی می‌کرد و به سعید بن جبیر کوفی مقامات کلیدی را واگذار می‌نمود. اما رفتار حجاج با خلق و خوی مؤمنان سازگار نبود به طوری که اختلافی بین او و مرجئه بروز کرد. به همین علت، هنگامی که عبدالرحمن بن اشعث کوفیان را به پشتیبانی خود فرا خواند، اهالی کوفه با قاریان قرآن و دیگر علما به او پیوستند. عبدالرحمن بن اشعث در سال ۸۰هـ. به سمت فرماندۀ نیروی اموی روانه شد تا در ناحیۀ شرق اسلامی به فتوحات جدیدی دست یابد. پس از رخدادهایی، اصرار حجاج در ادامۀ فتوحات باعث برهم خوردن روابط عبدالرحمن با حجاج شد و عبدالرحمن بر علیه حجاج شورش کرد. مردم عراق که زمینۀ مخالفت با حجاج و امویان را داشتند، دعوت او را به سوی کتاب و سنت خدا و رسول و نفی خلفای گمراه و جهاد با بی‌دینان پذیرفتند.
در میان شورشیان گروهی از قراء و فقهای این دیار و نیز از فرقۀ مرجئه حضور داشتند که این شورش در سال (۸۳ هجری) پایان یافت.
سعید بن جبیر در زمرۀ نخستین افراد انقلابی و مبارز بود که در سال (۸۱ هجری) به همراه عبدالرحمن خروج کرد و حجاج بن یوسف را خلع نمود. سعید از بدرفتاری و ستم امویان با مردم آشکارا سخن می‌گفت و آنان را به بریدن از اسلام و دور افکندن آن نسبت می‌داد. ابن سعد می‌گوید: «در روز دیر جماجم خطاب به جنگ‌جویان می‌گفت: «آنان باید با بنی­امیه به سبب خودکامگی در حکومت، خروج از این دسته بر بندگان خدا، پایمال کردن نماز و خوار کردن مسلمانان بجنگند.» او پس از شکست به مکه رفت و در آنجا اقامت گزید و به در خواست حجاج و به دستور ولید بن عبدالملک، دستگیر شد و به قتل رسید.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version