نویسنده: ام عائشه
مرجئهی خالصه
گروهی از مرجئه که نه قائل به جبرند و نه هم اختیار، بلکه این گروه فقط قایل به ارجاء در ایمان و عمل هستند. این فرقه اعتقاد دارند که ایمان تصدیق قلبی است و امری است که با دل انسان سروکار دارد و چون هیچکس به ضمیر و اعمال درونی دیگران واقف نیست، پس هیچکس را نمیتوان هالک شمرد، بدین ترتیب در کار خلق چندان سختگیری نمیکردند. به هر حال مرجیانِ خالص، افرادی گوشهگیر و به دور از هیاهوهای سیاسی بودند. مرجیان خالص به فرقههای متعددی تقسیم میشوند. بغدادی در کتاب خود «الفرق بین الفرق» آنها را به پنچ دسته تقسیم میکند و اشعری در کتاب خود «مقالات الإسلامیین» آنها را به دوازده دسته و فرقه تقسیم میکند. شهرستانی در کتاب خود «الملل والنحل» مینویسد: «این فرقه به چندین گروه تقسیم میشود: یونسیه پیروان یونس بن عون نمیری، عبیدیه پیروان عبیدالمکتئب، غسانیه پیروان غسان کوفی، ثوبانیه پیروان ابوثوبان، تومنیه پیروان ابومعاذ تومنی، صالحیه پیروان صالح بن عمر الصالحی.»
با دقت در آثار مربوط به مرجئه، تقسیمبندی دیگری به طور مستقیم و به طور خاص بر سر موضوع «کفر و ایمان» ایجاد شده است. میتوان اینجا چند گروه از این گروهها را معرفی نمود:
-
یونسیه از یاران یونس شهری؛ بر این باور بودند که ایمان مرحلهی شناخت خداوند است و مؤمن به کسی میگویند که استکبار را ترک کرده و تنها در برابر خداوند متعال خاضع و فروتن باشد، همچنین این گروه معتقد است که ایمان کاستی را نمیپذیرد.
-
غسانیه از طرفداران غسان بوده و مرجیان کوفه را شامل میشدند که ملاک تعیین ایمان را قول و گفتار میدانستند. آنان شرع را مافوق عقل و حاکم بر آن میشمردند. این فرقه قائل است که ایمان اضافه میشود، کم نمیشود.
-
ثوبانیه، گروهی از پیروان ابیثوبان هستند که ملاک ایمان را شناخت خداوند متعال و پیامبران علیهمالصلاةوالسلام و تمام آنچه را که عقل انجام دادن آن را جایز نمیداند، میدانند و آنچه را که عقل ترک آن را جایز میداند [نزد آنان] جزو ایمان نیست. این گروه عمل را از ایمان مؤخر میدانند.
کسانی دیگری که به این اعتقاد و باور هستند عبارتند از: ابومروان، غیلان بن مروان دمشقی، ابوشمر، موسی بن عمران، فضل رقاشی، محمد بن شبیب، عتابی و صالح.
-
تومنیه، یاران ابومعاذ تومنیاند. این گروه خصلتهایی را برای انسان بر میشمارند که اگر آنها را رعایت کند مؤمن است و در صورت عدم رعایت فاسق دانسته میشود. آن خصلتها معرفت و شناخت، تصدیق، و محبت و اخلاص است و اقرار به تمام آنچه که پیامبر صلیاللهعلیهوسلم آورده است.
میگویند: اگر کسی ترک نماز و روزه را حلال میدانست و آن را به این دلیل ترک کرد، کفر کرده؛ ولی اگر به قصد و نیت قضا ترک کرد کفر نکرده و به این قول، ابن رواندی و بشر مربسی نیز قایلاند.
-
صالحیه، یاران صالح بن عمرو صالحی و محمد بن شبیب و ابوشمر و غیلان که این فرقه بین قدر و ارجاء جمع کردند و قائلند که ایمان فقط شناخت و معرفت الله متعال است مطلقا. و نیز قائلاند که ایمان کمی و زیادت را نمیپذیرد.
-
جهمیه، از هواداران جهم بن صفوان به شمار میروند که به جبر در اعمال و ارجاء در ایمان اعتقاد دارند و قائلند که ایمان فقط با قلب است بدون اعضا و جوارح.
-
مریسیه، واپسین گروه مرجئه و از پیروان مریسی هستند، آنها ایمان را تصدیق دل و زبان میدانند و سجده بر ماه و خورشید را کفر ندانسته بلکه نشانهی کفر برمیشمارند، به این اعتبار میتوان آنان را نقطهی مقابل غسانیه دانست.