نویسنده: «ابو عائشة»

احادیث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم

احادیث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم در این بخش به حد تواتر رسیده‌اند. این احادیث دلالت دارند بر این‌که خداوند متعال گروهی را بعد از این که تبدیل به اخگر شدند از جهنم بیرون می‌آورد و همان احادیث تأکید دارند بر این که مؤمن گناهکار برای همیشه در جهنم نمی‌ماند. این روایت‌ها دلالت دارند بر این که عذاب مؤمنانی که عذاب می‌بینند، قطع می‌شود و دایمی نیست. یکی از این روایات، حدیثی است که حضرت ابوذر رضی‌الله‌عنه روایت کرده‌است، ایشان می‌فرماید: «من نزد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم آمدم و بر ایشان لباس سفیدی بود و خواب بودند، سپس وقتی پیش ایشان رفتم که از خواب بیدار شده بود، فرمود: هیچ بنده‌ای نیست که لا اله إلا الله بگویید بعد از آن بر همان حالت بمیرد مگر این که وارد بهشت می‌شود. من گفتم: گرچه زنا کرده و دزدی انجام دهد؟ فرمود: گرچه زنا کرده و دزدی کند. من باز گفتم: گرچه زنا کند و مرتکب دزدی شود؟ فرمود: گرچه زنا کند و مرتکب دزدی شود. من دوباره پرسیدم: گرچه زنا کرده و دزدی انجام دهد، فرمود: گرچه زنا کند و دزدی انجام دهد بر خلاف میل ابوذر»، از همین جهت، وقتی حضرت ابوذر رضی‌الله‌عنه این حدیث را بیان می‌کرد، می‌گفت: بر خلاف میل و خواسته‌ی ابوذر.»
پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم در حدیثی می‌فرماید: «کسی‌که در قلبش همسنگ ذره‌ای از ایمان باشد از جهنم بیرون می‌شود.»
اجماع بر ثبوت شفاعت برای آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم: «روایت‌ها در ثبوت شفاعت برای آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم به حد تواتر رسیده‌اند. شفاعت با قرآن، سنت و اجماع ثابت شده است.»
علامه تفتازانی رحمه‌الله می‌فرماید: «نص [قرآن و سنّت] و اجماع امت بر ثبوت شفاعت دلالت می‌کند.»

دلایل عقلی

در کنار استدلال از دلایل نقلی، اهل سنت چندین دلیل عقلیِ که دیدگاه آنان را در جواز عفو و بخشش مرتکب گناه کبیره و عدم خلود آن در آتش، تأیید می‌کند نیز بیان نموده‌اند:
  1. عقوبت و مجازات حقّ الله متعال است، می‌تواند آن را کاملا اجرا کند و یا ببخشد و در این کار هیچ اشکالی وجود ندارد، بالأخص این که معتزله کسی را که مرتکب گناه صغیره شده باشد، اصلا مستحق عقوبت و مجازات نمی‌دانند و هم‌چنان مرتکب گناه کبیره را بعد از توبه، پس یک حالت باقی ماند و آن گناهان کبیره قبل از توبه است و همان‌طوری که قبلا بیان داشتیم عقوبت و مجازات حق الله متعال است می‌تواند آن را بگیرد و یا ببخشد.
  2. فرضا اگر ما قبول کنیم که حسن و قبح عقلی هستند باز هم – طبق همین قاعده – پس هیچ عقلِ انسان عاقلی این را زشت نمی‌داند که خداوند متعال به یک فرد گناهکار ثواب بدهد؛ بلکه عقل آن را مستحسن و خوب می‌داند، پس اگر کسی بر ایمان و عمل صالح صد سال مواظبت و پایبندی نمود و در همین اثنا و یا بعد از آن، مرتکب جرم کوچکی همانند نوشیدن یک جرعه شراب شد، حکیم را نمی‌زیبد که او را برای ابد عذاب بدهد، اگر این ظلم نباشد پس ظلمی نیست و اگر با یک کار مستحق مذمت نشد پس مذمتی نیست.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version