یکی از فرقههای کهن و معروف اسلامی، فرقهی مرجئه است که در نیمهی دوم سدهی اول هجری پدیدار گردید. مذهب این فرقه «ارجاء» بود که دو بُعد داشت: بُعد سیاسی (دینی) و بُعد کلامی (فلسفی). بُعد سیاسی آن ناظر به کسانی بود که بعد از قتل حضرت عثمان رضیاللهعنه و به خلافت رسیدن حضرت علی رضیاللهعنه و به حکومت رسیدن معاویه رضیاللهعنه، به طرفداری آنان با یکدیگر میجنگیدند. این فرقه از هیچ یک از دو گروه درگیر طرفداری نمیکردند و دربارهی آنها حکمی نمیدادند؛ بلکه حکم را به تأخیر میانداختند، تا در روز قیامت خداوند متعال داوری فرماید. اما بُعد کلامیِ آن ناظر به تعریف ایمان و اسلام بود. آنها بر خلاف خوارج و معتزله و موافق جمهور مسلمانان، عمل را از اجزاء و ارکان ایمان و اسلام نمیدانستند؛ مرتکب کبائر را که توبه نکرده مؤمن و مسلمان و مشمول احکام اسلامی میشناختند و او را امیدوار به فضل و بخشش خداوند میکردند. واضع مذهب ارجاء، حسن بن محمد حنفیه شناخته شده است.
واژههای کلیدی: مرجئه، ایمان، قدریه، اعتقاد و ارجاء.
مقدمه
فهم نادرست دین و آموزههای دینی و حرکت بر مسیرهای خودساخته، منشأ انحرافات و لطمههای سنگین بر پیکرهی این دین بزرگ است؛ موضوعی که بارها در تاریخ ادیان، از جمله دین اسلام اتفاق افتاده است. از جملهی این انحرافات آن است که افراد یا گروههایی، معیارهای نجات و رستگاری را برای خود، آسان و برای دیگران سخت میکنند؛ یا با توسل به معیارهای خود ساخته، جنبههای مهم از دین [مانند جنبههای عملی] را کم ارزش مینمایند. نمونهای از این طرز تلقی را در فهم مرجئیان، و تعریف آنان از ایمان، میتوان یافت.
آرای نادرست و خلاف واقع مرجئه، به خصوص در اعمال عبادی و جنبهی عملی دین، اثرات بسیار نامطلوبی بر جامعهی اسلامی گذاشت؛ بهویژه امروزه که شاید بتوان گفت بیشترین استقبال آن از برخی گروههای ظاهراً دینی، که تنها نیت و اعتقادات قلبی را عامل نجات و رستگاری میدانند، صورت میگیرد؛ که برخی به صورت غیر مستقیم در پی احیای این افکار بر آمده و به تبلیغ و ترویج آن میپردازند. آنان انجامِ شریعت و عمل با ارکان و جوارح را تحقیر و بیارزش جلوه میدهند و میگویند: «تنها عقیده و انتساب به اسلام کافی است و عمل به شریعت لازم نیست؛ چرا که اگر دل پاک و نیت درست باشد، هر عملی عین صواب است.» این عقاید ترویج ارجائی است که مخالف با عقاید ناب و راستین دین مبین اسلام میباشد.
در این زمان، اگر چه دیگر اسمی از فرقهی «مرجئه» درمیان نیست؛ اما با شواهد و مدارک میتوان اقرار کرد که برخی از اندیشههای ارجائی از بین نرفته و در اندیشه و عقاید برخی از فرقههای اسلامی هضم گردیده است. از آنجاییکه هدف دشمنان اسلام دور ساختن مسلمانان از عقاید ناب اسلامی میباشد، و آنان میخواهند اسلام و مسلمانان را از جنبهی عملی ضعیف سازند، عالمان و اندیشمندان دینی در هر عصری باید به تبیین و توضیح چنین آرا و عقاید پوچ و باطلی بپردازند و مردم را آگاه ساخته و آنان را از پیروی چنین عقاید خلاف واقعی بر حذر دارند.
در زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم بین گروهی از مسلمانان، یهودیان و مسیحیان مدینه، اختلاف افتاد؛ مسلمانان گفتند: اکنون که مسلمان شدهایم، خدا برای ما امتیاز خاصی قائل است و هر کار زشتی انجام دهیم، از ما میگذرد؛ مسیحیان گفتند: این ماییم که چنین هستیم و یهودیها نیز عین این مطالب را ادعا کردند؛ آنگاه این آیه نازل شد: «لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا»؛ ترجمه:«(فضیلت و برتری) به آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب نیست، هرکس عمل بدی انجام دهد کیفر داده میشود و کسی را جز خدا ولی و یاور خود نخواهد یافت».
در این آیه به خوبی نشان داده میشود که معیار خداوند متعال برای ارزیابی افراد، اعمالشان است نه مسلمان بودن.
تحولات پس از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوسلم، همچنان که بر سایر وجوه جامعهی نوپای اسلامی اثر گذاشت، در پیدایش فرقهی «مرجئه» نیز مؤثر بود، که در این میان، جهتگیریهایی که در پی جنگ جمل و صفین پدید آمد، بر تمایلات سیاسی و مذهبی مسلمانان، از جمله آشکار شدن گرایشهای مرجئی، تأثیر بیشتری داشت. مرجئهی اولیه، که با پرهیز از قضاوت در مورد دو جبههی علوی و عثمانی، اعلام موجودیت کرده بودند، به مرور، توجیه کلامی مناسبی در تأیید سکوت خود به کار بستند که همانا تعریف خاص ایشان از ایمان است. این فرقه بعد از شهادت حضرت علی رضیاللهعنه و روی کار آمدن خلافت بنیامیه، اعلام موجودیت کرد؛ که از نظر ایدئولوژیک، در نقطهی مقابل خوارج قرار داشت؛ یعنی معتقد بودند که چون از عقیدهی باطنی افراد خبر نمیتوان داشت، میباید هر کسی را که مدعی مسلمانی است واقعاً مسلمان دانست و داوری دربارهی او را به خدا محول کرد.
در این مقاله قصد داریم تا به معرفی این فرقه و معنای لغوی و اصطلاحی آن، پیدایش، شخصیتهای مرجئه و نیز نقش ایمان و جایگاه عمل از دیدگاه این فرقه بپردازیم.