در ویکی پدیا در مورد فدرالیزم آمده است: «به معنای محدود، فدرالیزم به شیوۀ سازماندهی داخلی بدن سیاسی یک دولت اشاره دارد.» این معنایی است که بیش از همه در دورۀ کنونی مورداستفاده قرار میگیرد. به هر روی، دانشمندان سیاسی، آن را به یک معنای بسیار وسیعتر استفاده نموده و به یک مفهوم پلورالیسی چندلایهای حیات اجتماعی و سیاسی اشاره میکنند.
به هر صورت، اولین شکلهای فدرالیزم در ادوار باستان و عصور گذشته، بهصورت همپیمایی و هماهنگی بین دولتها به وقوع پیوست. برخی نمونهها از قرون هفتم تا دوم پیش از میلاد بهصورت اتحادیههای ایتولی، دلوس، پلوپونزی و غیره بودند که اتحادیۀ اخائیه از نیاکان اولیۀ فدرالیزم در یونان بود.
نخستین بنیانگذاران معاصر نظام فدرالیزمی در سطح جهان
دکتر رونالد واتس در کتاب خود مینویسد: «پس از انقلاب آمریکا، در سال ۱۷۸۱ میلادی، ایالات مستقل و آزاد آمریکا یک نوع نظام سیاسی به نام کنفدرالیزم را برپا نمودند؛ اما به دلیل برخی نواقص و مشکلاتی که این نظام داشت، پس از گذشت هفت سال، در سال ۱۷۸۹ میلادی، این نظام منحل شد و تبدیل به اولین نظام فدرالی نوین گشت.
برخی از علتهای فروپاشی نظام کنفدرالیزم و تبدیل آن بهنظام فدرالیزم را نویسندگان، مختلف بیان کردهاند. آنها مینویسند: «زبان و فرهنگ متفاوت و همچنین تفاوت شیوۀ زندگی شهرنشینان با دهقانانی که عمدتاً در مناطق مرتفع سکونت داشتند، از عوامل بروز ناهماهنگی در کار کنفدرالیزم بود. یکی از عوامل مهم دیگر این بود که آمیختگی مذهب با حکومت تا حد سلطۀ مطلق بر آن، پایههای فساد را در درون خود پروراند. با از دست دادن حمایت بخشهای مهمی از مردم، زمینههای اصلاح در مسیحیت کمکم مهیا شد.»
نظیر اینگونه تحولات در تاریخ کشورهای جهان اول، بارها پیش آمده است؛ چنانکه میتوانیم از برخی از آنها استشهاد کنیم. دکتر غالی برهومه مینویسد: «دولت سوئیس، بعد از جنگ کوتاه داخلیاش، در سال ۱۸۴۸ میلادی، نظام کنفدرالیزمیاش را بهنظام فدرالیزمی تبدیل کرد.
ما میتوانیم بگوییم که تحول دولت سوئیس به فدرالیزم، فوراً بعد از تحولات در آمریکا رخ داده است؛ اما سومین دولتی که به این نظام روی آورد کدام دولت بود؟ در جواب به این پرسش، دکتر رونالد نوشتهای به زبان انگلیسی دارد که به عربی ترجمه شده است و متن آن به این شرح است: «أصبحت كندا ثالث دولة فيدرالية حديثة في العام ۱۸۶۷.»؛ «کشور کانادا بهعنوان سومین دولت و نظام فدرالی جدید، در سال ۱۸۶۷ میلادی، شکل گرفت.»
بعدازاین سه کشور، تحولات سیاسی زیادی در سطح جهان رخ داد. از گوشه و کنار گیتی تغییراتی در میان سیاستمداران جهان ایجاد میشد و مردم توانستند نظامی را بر اساس خواستههای خود تشکیل دهند و به حاکمان وقت خود بفهمانند که مردم در نظام سیاسی کشور نقش بهسزایی دارند.
با تأسی به گفتارهای دکتر رونالد، میتوان به برخی از کشورهایی که بعدازاین سه کشور بهنظام فدرالی روی آوردند، اشاره کرد. بهعنوانمثال: در سال ۱۸۶۷م، شمال آلمان تأسیس شد و در سال ۱۸۷۱م، بهنظام سیاسی فدرالی تبدیل شد؛ تا حدی که این تغییر به آلمان جنوبی نیز سرایت کرد و در نتیجه، هر دو بخش آلمان شمالی و جنوبی به یک کشور بزرگ فدرالی تبدیل شدند. پس از مدتی کوتاه، کشور استرالیا نیز بهطور کامل به یک دولت فدرالی مبدل شد.
پیشرفت سریع فدرالیزم بعد از قرن نوزدهم میلادی
در اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم میلادی، جمهوریهای لاتینی آمریکایی، با هدف تقلید از نظام فدرالی ایالات متحدۀ آمریکا، سازمانی را تشکیل دادند و هر یک از مواد آن را در نظام حاکم خود به کار گرفتند. در نیمۀ دوم قرن بیستم میلادی، این سازمان بسیار گسترده شد؛ بهطوریکه اشکال و انواع مختلفی را به خود اختصاص داد و به آن سوی مرزهای اروپا نیز رسید. مناطق مستعمرۀ بریتانیا نیز به این سازمان پیوستند.