إن الحمد لله، والصلاة والسلام على رسولالله. أما بعد:
در جهان هستی که ما حضور داریم، انسانها و ملتهای مختلف و حکومتها و نظامهای متنوعی وجود دارد. هر حکومتی بر اساس دیدگاهها و نظریات خود، نظامی را میسازد و هر قدرتی بر مبنای منافع و مصالح خود، قانونی را وضع میکند. فدرالیزم نیز یکی از نظامهایی است که اکنون بسیاری از حکومتها آن را در دستور کار خود قرار دادهاند و آن را اجرا میکنند.
انشاءاللهتعالی، در این نوشتۀ جامع و کوتاه، پیرامون این موضوع از جوانب مختلف و بهطور مفصل بحث خواهیم نمود.
کلیدواژهها: فدرال، فدرالیزم، فدرالیست، جهان، سیاست و حکومت.
چکیده
فدرالیزم یک نظام سیاسی است که در برخی از حکومتهای بزرگ جهان حاکم است. در این نظام، یک کشور تمام شهرها، ولایتها و استانهای خود را به چند ایالت تقسیم میکند، سپس برای تمام کشور یک حکومت مرکزی تعیین میگردد و برای هر ایالت، حکومت کوچکی تعیین میشود تا تمام مصالح و منافع آن ایالت را در نظر گیرد و سپس گزارشهای خود را به حکومت مرکزی کشور ارائه نماید.
این نظام دارای یک رئیسجمهور، یک نخستوزیر و چندین وزیر دیگر است. رئیسجمهور، نخستوزیر و برخی از وزرای دیگر در پایتخت کشور حضور دارند و مصالح کل کشور را مدنظر قرار میدهند. در ایالتهای دیگر، یک وزیر و حاکم با کابینۀ خود حضور دارند؛ اما این افراد تنها به منافع آن ایالت میپردازند و در مسائل کلی کشور دخالتی ندارند.
البته نظام فدرالی در حکومتهای جهانی دارای کیفیتهای متنوعی است و هرکدام میتواند در بسیاری از جزئیات آن تغییراتی به وجود بیاورد، لذا طرزالعملها و لایحههای کاری آنها متفاوت میباشد.
انشاءاللهتعالی در بخشهای آتی این پژوهش، پیرامون دیدگاههای مختلف جهان معاصر، در روشنی قرآن و حدیث و سیرۀ نبوی و… بحث خواهد شد.
واژۀ فدرالیزم چیست و از چه زبانی نشأت گرفته است؟
گروه پژوهشی پایگاه تحقیقاتی «نموّ» در یکی از نشریههای خود اینچنین مینویسد: فدرالیزم به معنای اتحاد، قرارداد و توافق یا پیمان است. این یک مفهوم سیاسی است که در آن گروهی از واحدها (ایالات، استانها، کشورها و…) به یکدیگر متعهد شدهاند و به نمایندگی از آنها یک حکومت مرکزی وجود دارد.
اصطلاح فدرالیزم همچنین برای توصیف یک سیستم حکومتی به کار میرود که در آن حق حاکمیت، مطابق قانون اساسی، بین یک قدرت و حکومت مرکزی و واحدهای سیاسی تشکیلدهندۀ آن (مانند ایالتها یا استانها) تقسیم شده است.
فدرالیزم، نظامی مبتنی بر قواعد دموکراسی و نهادها و سازمانهایی است که در آنها قدرت ادارۀ کشور بین حکومتهای ملی و ایالتی یا استانی تقسیم شده است و آنچه اغلب فدراسیون نامیده میشود را ایجاد میکند. طرفداران این نظام، فدرالیست نامیده میشوند؛ ازاینرو، همکاری و اتحاد گروهها را فدرالیزم میگویند.
همچنین، کشورهایی که این نظام را در خود جایدادهاند، «حکومتهای فدرال» نامیده میشوند. اگر شخصی لیست حکومتها و دولتهای جهان را مورد مطالعه قرار دهد، در مقابل هر حکومتی سیستم نظامی آن نیز نوشته شده است؛ بهعنوانمثال: در مقابل حکومت عربستان سعودی نوشته شده است «حکومت پادشاهی»، در مقابل حکومت ایران نوشته شده است «جمهوریتی» و در مقابل حکومتهای آمریکا، آلمان، پاکستان و غیره نوشته شده است «حکومت فدرال».
فعالان جمهوری خلق ایران، در یکی از نشریههای خود نیز واژۀ فدرالیزم را اینگونه معرفی میکنند؛ چنانچه مینویسند: «واژههای فدرالیزم و کنفدرالیزم از ریشۀ لاتینی برخوردارند که مشتق از کلمۀ «فوئدوس» به معنای معاهده، پیمان و قرارداد بهکاربرده شده است. واژۀ فوئدوس بنابر علم ریشهشناسی واژهها، به معنی خانواده، ترکیبات، اعتماد و اعتقاد میباشد.»
استاد محمدشریف روشن یوسفی، به نقل از محقق سیاست، استاد اسدی، در یکی از مقالات خود مینویسد: «از فدرالیزم برداشتها و تعاریف متعددی ارائه شده است. در سادهترین تعریف، میتوان گفت که فدرالیزم نظامی است که در آن، قدرت بین واحدهای ملی و محلی حکومت تقسیم میشود و واحدهای محلی میتوانند تحت حوزۀ اختیارات حقوقی و قانونی مستقل عمل کنند. در مقابل، در حکومتهای متمرکز، قدرت در مرکز انباشته میشود و عمدتاً در قالب نهاد قانونگذاری ملی یا پارلمانی است؛ اما در عرصۀ عمل ممکن است مرکز بعضی اختیارات قانونی و حکومتی را به مقامات محلی واگذار کند.»
استاد شریفی در ادامه مینویسد: «فدرالیزم شکلی از سازمان سیاسی است که حکومتهای محلی ایالتها را در درون یک نظام سیاسی فراگیر بهصورتی وحدت میبخشد که به هر ایالت اجازه میدهد موجودیت سیاسی بنیادی خود را در سطح ایالتی حفظ کند. این تعریف در دایرة المعارف بریتانیکا نیز آمده است.»
گراهام اسمیت معتقد است که فدرالیزم بهعنوان شکلی از پلورالیزم جغرافیایی، در حال جلب توجه کشورهایی است که درصدد وحدت دولت در جوامع چند قومی هستند. فدرالیزم به آن اصل سازماندهی ساختار کشوری گفته میشود که در آن واحدهای اساساً متساویالحقوق و مستقل برای ایجاد یک واحد بزرگتر سیاسی، باهم متحد میشوند. وجه مشخصۀ اساسی این نظام این است که اجزای تشکیلدهندۀ آن (دولتهای ایالتی و دولت فدرال) مستقل از هم کار کنند و با یکدیگر در ارتباط تنگاتنگ باشند. اگر اقتدار حکومت در یکجا متمرکز باشد، میتوان گفت حکومت تکساخت است و اگر میان مرکز و چند واحد محلی تقسیم شده باشد، حکومت فدرالی خواهد بود.
فدرالیزم، نوعی نظام سیاسی دو ساختی است که بهطور مشخص میتوان گفت شامل حکومت مرکزی و حکومت ایالتی است و در نقطۀ مقابل حکومت بسیط قرار میگیرد. فدرالیزم بهعنوان اصلیترین شکل حکمرانی نامتمرکز است که در آن اختیارات و اقتدار بین حکومت فدرال و ایالتها تقسیم میشود. حکومت فدرال در ارتباط با مسائل و موضوعات ملی مشترک، مانند سیاست خارجی، سیاستهای دفاعی، امنیت ملی و پول به اِعمال اقتدار و حاکمیت و تصمیمگیری میپردازد. ایالتها بهعنوان حکومتهای محلی در عرصۀ مسائل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از اقتدار این شیوۀ اداری حکومت و حق تصمیمگیری در داخل ایالت برخوردارند.
این نمونهای از اقوال و نظریات سیاستدانان توانمند بود که در راستای مفهوم لغوی و اصطلاحی «فدرالیزم» دستبهقلم شدند و این مفهوم را بهصورت عامیانهتر و بهتر برای ما تشریح نمودند. با استفاده از این نوشتهها توانستیم دامنۀ این مفهوم را وسیعتر نماییم و فضای بحث را بازتر کنیم.
به همین منوال، بخشهای دیگر نظام سیاسی فدرالیزم که شامل دیدگاههای علمای مسلمان، محققین اسلامگرا، سیاستمداران جهان اول و دوم و بررسی منافع و پیامدهای مثبت و منفی این نظام است، مورد بحث قرار خواهد گرفت.
امیدوارم که این تحقیق مورداستفادۀ تودۀ مردم مسلمان و اهل علم و دانش قرار گیرد تا بتوانیم از این طریق با نظامهای مختلف جهانی آشنا شویم، ارزشهای نظام سیاسی اسلام را بشناسیم و آنها را به کار بگیریم.