شور فراوان حضرت سید ندوی نسبت به حضرت رسول الله صلیاللهعلیهوسلم در همان کودکی قلب او را مالامال گردانیده بود و در همان دوران که فرق میان کتابخانه و مغازههای دیگر را تشخیص نمیداد، شوق و علاقهی خاصی نسبت به کتابهای سیرت داشت.
خداوند عزّوجل هنگامیکه خیری را برای بندهاش در نظر بگیرد، راههای آن را به او مینمایاند و او را موفق میدارد؛ چنانکه در وجود مبارک حضرت امام ندوی از همان آغاز، استعدادهای سرشار و نهفتهای را به ودیعت نهاده بود که به مرور زمان ظاهر میگشتند.
دوران فراگیری علم
بیتردید نخستین پلهی پیشرفت انسان و دست یافتن به مراتب بالای فضل و کمال، برخورداری از اساتیدی است که فن و تخصص او در آن زمینه با جان و روح او امتزاج پیدا کرده و در اندیشهی انتقال آن به ذهن نوپای شاگرد باشد، همچنین از چنان معنویت و دلسوزی برخوردار باشد که شاگرد را به خود جذب نموده و مالامال از شوق و علاقه بنماید. خداوند عزّوجل، به حضرت امام سید ابوالحسن ندوی توفیق داد تا از محضر چنین اساتید گرانقدری استفاده کند و در نخستین مرحله از تعلیم خویش به دست چنین استاد ماهری پرورش یابد.
فراگیری حدیث
حضرت مولانا ندوی نسبت به حدیث شریف، شوق و علاقهی زیادی داشت و از آنجا که حدیث نبوی پس از قرآن مجید دومین منبع اساسی دین اسلام، دارای اهمیت ویژه و فضل خاصی است؛ ازاینرو عزم و همت خود را برای فراگیری آن به حرکت درآورد که نتایج مطلوبی را نیز حاصل کرد.
شیخ و محدث بزرگ، «حیدر حسنخان تونکی» که یکی از رجال بارز علم حدیث و تاریخ رجال در آن دوران به شمار میرفت، در درالعلوم ندوة العلماء بود و مولانا محدث العصر شیخ عبدالرشید نعمانی رحمهالله در مورد ایشان میفرمود: «ایشان دست بالایی در زمینهی علم رجال، حدیث و تاریخ داشت و معجم المصنّفین را تصنیف کرد که بالغ بر 60 جلد بود و تبحّر خاصی در این زمینه داشت.» علامه ندوی نزد چنین استاد گرانقدری زانوی تلمّذ زد و در سال 1929 میلادی دروس حدیث را آغاز نمود و صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ترمذی را بهطور کامل نزد ایشان خواند و بخشی از تفسیر بیضاوی را نیز از محضر ایشان فرا گرفت. همچنین در علوم دیگر نیز از ایشان استفاده برد تا اینکه پس از دو سال کامل، سند و اجازهی حدیث را از ایشان حاصل کرد.
سفر به دانشگاه بزرگ دیوبند
گرچه حضرت علامه ندوی در زمینه فراگیری علم حدیث بسیار کوشید و با استعداد خارق العادهای که داشت، توانست دستی فراخ در این زمینه داشته باشد. با این وجود عطش شدید ایشان نسبت به این فن شریف فرو ننشست و باز بهسوی دانشگاه عظیم دیوبند که درخشندهترین پایگاه علم دین و حدیث به شمار میرفت، رخت سفر بست.
دارالعلوم دیوبند که از زمان تأسیس خود تا آن زمان، بزرگترین کارنامهها را از خود بر جای گذاشته بود، منبع فیاض علوم دینی به شمار میرفت و بنابر جامعیّت و نقش گستردهای که اساتید آن مدرسه در هر زمینهای داشتند، مورد نظر تشنگان علم و معرفت از کشورهای مختلف اسلامی بود. در آن دوران حضرت مولانا سید حسین احمد مدنی (سر کاروان ارباب معنی و اهل دل) عهدهدار دروس عالیهی حدیث بود که به اوج شهرت رسیده بود.
علامه ندوی نیز برای بهرهوری از این چشمهی پر فیض و استفاده از این شخصیت چیرهدست و توانا در زمینهی حدیث، راهی دیوبند شد و صحیح بخاری و سنن ترمذی را از محضر ایشان فرا گرفت. مجلس مولانا حسین احمد مدنی مجلسی باوقار و سکینت بود و با تمکن و قدرت خارقالعادهای به بحث میپرداخت و علاوه بر این دو کتاب، میتوان در زمینهی امتیازات ویژهی حضرت علامه ندوی این را بر شمرد که از دو دانشگاه عظیم و نامآور (دارالعلوم ندوة العلماء و دارالعلوم دیوبند) بهرهور گردید، و از هر دو سرچشمهی فیاض استفاده نمود و این امر سبب شد تا حضرت مولانا، از ویژهگیها و خصوصیتهای این دو مرکز دین، بهطور کامل آگاهی حاصل نماید.