یکی از عوامل موفقیت در دعوت، آشنایی با نام افراد و آشناشدن و انسگرفتن با ایشان است. حفظ نام، سبب محبت دو طرف میشود، چون هر انسانی دوست دارد که او را با نام خودش و خصوصاً با نامی که دوست دارد، صدا بزنند و آشنا شدن پردههای بسیاری را از بین میبرد؛ مادامی که غربت و دوری و جدایی و بیگانگی بین دعوتگران و مردم باشد، دعوت اثر نمیگذارد. آشنایی، بیگانگان را نزدیک میکند. بازکردن باب آشنایی و انس گرفتن یکی از مهمترین اصول دعوت است.
حضرت مولانا محمدعمر پالنپوری رحمهالله میفرماید: «انس گرفتن یکی از اصول دعوت است و از طریق آشنایی میتوان با فرد مورد خطاب، انس گرفت؛ سپس زمینۀ دعوت فراهم میگردد.» در روایات آمده است: زمانی که رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم جهت دعوت دادن مردم بیرون میرفتند، ابتدا حضرت صدیقاکبر رضیاللهعنه از طریق نسب، باب آشنایی را باز میکرد، سپس با او انس میگرفتند و در آخر رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم آنها را به طرف اسلام دعوت می دادند.»
یکی دیگر از اصول دعوت این است که داعی با دیگران محبت بورزد و شفقت و دلسوزی خود را عملاً به مردم ثابت نماید. هر اندازه که محبت مردم در دل داعی بیشتر موج بزند به همان اندازه در دعوت موفق میشود. نگاه داعی باید مشفقانه باشد و محبت از گفتارش ببارد. روایت است که «من نظر إلی أخیه نظرة ودٍّ غفر الله له»؛ ترجمه: «هر کس به نظر محبت به برادرش بنگرد خداوند او را میبخشد. دعوتگر باید اسبابی را که مودت را ازدیاد میبخشد اختیار نماید.»
در روایتی آمده است که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم به حضرت عمر رضیاللهعنه فرمود: «ثلاث لک ود أخیک؛ سلّم علیه إذا لقیته و توسّع له فی المجلس وتدعوه بأحبّ الأسماء إلیه»؛ ترجمه: «سه چیز سبب دوستی تو با برادر مسلمانت است: ۱. جلوتر او را سلام کن؛ ۲. او را با محبوبترین نامش صدا بزن؛ ۳. در مجلس برایش جا باز کن.»
بنا به قول علامه اقبال رحمهالله:
یقین محکم، عمل پیهم، محبت فاتح عالم جهاد زندگانی مین یهین مردون که شمشیری
یعنی: محبت عالم را فتح میکند. مطالب فوق در میدان دعوت از اهمیت ویژهای برخوردارند و از اصول دعوت میباشند.
جوانمردی و گذشت در میدان دعوت
گذشت و جوانمردی نیز از مبانی دعوت بهشمار میآید. از پیامبر صلیاللهعلیهوسلم روایت شده که «ألا أدلک علی أکرم الدنیا والآخرة، أن تصل من قطعک وتعطی من حرمک وأن تعفو عن من ظلمک»؛ ترجمه: «آیا شما را به کریمانهترین اخلاق دنیا و آخرت راهنمایی نکنم؟ هر کس با شما قطع رابطه کرد، شما رابطه برقرار نمایید و هر کس شما را محروم ساخت شما او را از عطای خود محروم نسازید و کسیکه بر شما ستم کرده از او گذشت نمایید.»
این اصول، داعی را فروتن کرده و او را به قلۀ سعادت میرساند و در مسیر دعوت او را موفق میگرداند. بسا اوقات لبخند داعی، باب دعوت و تبلیغ را بر رویش میگشاید و مخاطب را مجذوب میکند و برعکس، ترشرویی و ابرو درهمکشیدن، نفرت و انزجار بهبار خواهد آورد.
دعوت مسلمانان به اطاعت، مهمتر از دعوت کفار به اسلام است
خداوند متعال، پیامبر صلیاللهعلیهوسلم را به خاطر روی گرداندن از عبدالله بن اممکتوم رضیاللهعنه و توجه به اشراف کفار سرزنش نمودند: «عَبَسَ وَتَوَلَّى (۱) أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى (۲) وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى(۳)»؛ ترجمه: «چهره درهم کشیده و روی برتافت از این که نابینایی به پیش او آمد؛ تو چه میدانی شاید او خود را پاک و آراسته سازد.»
در این سوره، یکی از مهمترین اصول بیان شده است؛ رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم با دو کار در یکجا مواجه میشود: ۱. تعلیم دادن مسلمان و دلجویی و دعوت او؛ ۲. توجه به غیرمسلمان و دعوت غیرمسلمان به اسلام.
خداوند متعال با نازل کردن این آیات واضح میفرماید که دعوت مسلمان به اطاعت و توجه به او مقدم است بر دعوت کفار به اسلام؛ بنابراین، نباید کار مسلمانان را به خاطر تبلیغ کفار به تأخیر انداخت. ازاینرو، تعلیم مسلمانان و اصلاح آنان مهمتر است از دعوت غیرمسلمانان به اسلام.
نکتۀ دیگری که از این واقعه میتوان استنباط نمود این است که مخاطبین دعوت، طبقۀ خاصی نباشند؛ بلکه داعی به تمام اقشار و اصناف جامعه، توجه نموده و دعوت را منحصر به قشر خاصی چون تحصیلکردگان یا ثروتمندان ننماید. همچنین مسلمانان را بهطرف ایمان دعوت دادن یعنی «یا أیها الذین آمنوا آمِنوا» مهمتر است از مسلمان ساختن غیرمسلمانان.
بر این اساس، پرداختن به تفهیم مسلمانان، آموزش دادن به مسلمانان، اصلاح و به حرکت در آوردن آنها از طریق دعوت، بسیار مهم است. اگر مسلمانان بهوسیلۀ تبلیغ واقعاً به دایرۀ اسلام وارد شوند و به اسلام کامل عمل کنند، کفار و مشرکین با دیدن زندگی عملی مسلمانان به اسلام، خودبهخود بهسوی اسلام روی خواهند آورد.