نویسنده: شکران احمدی
اصول دعوت
بنابراین، باید ابتدا با اصول دعوت آشنا شویم و سپس به عمل دعوت بپردازیم. قرآن کریم و احادیث پیامبر صلیاللهعلیهوسلم در این زمینه بهترین راهنما هستند؛ از جمله:
-
خداوند به رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم دستور میدهد: «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ»؛ ترجمه: «بگو این راه من است که من (مردمان را) با آگاهی و بینش به سوی خدا میخوانم و پیروان من هم (چنین میباشند) و خدا را منزّه (از انباز و نقص و دیگر ناشایست) میدانم و من از زمرۀ مشرکان نمیباشم (و کسی و چیزی را شریک خدا نمیانگارم).»
پس مشخص شد که پیامبر صلیاللهعلیهوسلم ، مردم را به توحید خالص و با آگاهی و بینش دعوت میکرد. لذا وظیفۀ خود و امت را دعوت الی الله معین ساختند و کسانیکه در زندگی خود دعوت را مدنظر قرار ندهند و از وقت، مال و جان خود در راه دعوت سرمایهگذاری نکنند، اتباع کامل از پیامبر صلیاللهعلیهوسلم را نکردهاند.
-
«ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»؛ ترجمه: «ای پیامبر! مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نیکو و زیبا به راه پروردگارت فرا خوان و با ایشان به شیوۀ هرچه نیکوتر و بهتر گفتگو کن.»
خدای متعال در این آیه، سه روش دعوت إلى اللّه را معرفی مینماید:
۱. مقرون یا متصل با حکمت؛
۲. پیوسته با موعظه؛
۳. جدال (مباحثه) به نحو أحسن.
مراد از حکمت این است که دلائل روشن و براهین محکم و حکیمانه آورده شود تا طبقهای که ذوق علمی دارند، با این روش جذب دعوت شوند.
«موعظۀ حسنه» عبارت از نصایح مؤثر و رقتآوری است که با حقیقت نرمخویی و دلسوزی مملو باشد؛ نصیحتی که آکنده از همدردی، شفقت و حسن اخلاق باشد، موعظهای که دلهای سنگ را موم و قلبهای مرده را زنده کند و در نا امیدان، امید بدمد و مردم را به حرکت در آورد.
جدال به نحو احسن، با کسانی است که دنبال درک مطلب و پیدا کردن حق نیستند؛ بلکه با چند اصطلاح منطقی و با فلسفهبافی و سفسطهبازی وارد میدان میشوند و اهل مناظره و جدال هستند که نمیخواهند قانع شوند.
بنابراین، طرق دعوت در آیۀ مزبور به صورتهای مختلف است؛ چون اذهان و افکار و مراتب انسانها با همدیگر متفاوت است و هر کدام را باید طبق مزاجش دعوت کرد. این همه تأکید بیانگر اهمیت این موضوع است.
۳. «وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛ ترجمه: «باید از میان شما گروهی باشند که دعوت به نیکی کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند و آنان خود رستگارند». این امر مختص به زمان و مکان خاصی نیست. «یدعون» صیغۀ مضارع است و به امت گوشزد میکند که دعوت همواره باید ادامه داشته باشد و ترک دعوت مترادف با ازهمپاشیدن وحدت و همبستگی مسلمانان است و دعوت سبب حیات امت میباشد.
۴. «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ»؛ ترجمه: «شما بهترین امتی هستید که به سود انسانها آفریده شدهاید، مادامی که امر به معروف و نهی از منکر مینمایید و به خدا ایمان دارید.»
این امت بهترین امتها است؛ نه از حیث صنعت و تکنولوژی، اختراع، زراعت، علم یا قد و قیافه، بلکه به این خاطر است که به مردم نفع برساند و بزرگترین نفع به بشریت این است که آنها را از جهنم ابدی نجات داده بهسوی بهشت سوق دهند. رابطۀ آنها را با خالق مستحکم سازند و این مطلب در داستان ربعی بن عامر رضیاللهعنه آشکار است، وقتی که رستم از او می پرسد: «چه کسی شما را فرستاده؟» جواب میدهد: «الله ابتعثنا لنخرجکم من عبادة العباد إلى عبادة الله وحده، ومن ضیق الدنیا إلى سعتها ومن جور الأدیان إلى عدل الإسلام»؛ ترجمه: «خداوند ما را بهسوی شما مبعوث داشته تا شما را از پرستش مخلوقات به پرستش خدای یکتا و از تنگی دنیا به فراخنای آن و از ستم ادیان باطله به عدالت اسلام رهنمون سازیم.»
احادیث در این باره بسیاراند که ذکر تمام آنها یک کتاب مستقل خواهد شد؛ ما در اینجا به چند حدیث مهم بسنده میکنیم:
-
عن أبی هریرة رضیاللهعنه قال: «قال رسولالله صلیاللهعلیهوسلم: إذا عظمت أمتى الدنیا، نزعت منها هیبة الاسلام واذا ترکت الأمر بالمعروف والنهی عن المنکر، حرمت برکة الوحى واذا تسابت أمتى، سقطت من عین الله.»؛ ترجمه: «حضرت ابوهریره رضیاللهعنه از حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم نقل میفرمایند: که هرگاه امت من دنیا را عظیم بداند، عظمت و هیبت اسلام از دلش رخت بر میبندد و هر وقت امر به معروف و نهی از منکر را ترک کند، از برکات قرآن محروم میشود، و هرگاه بدگویی یکدیگر را بکنند، از نگاه الله میافتد.»
-
عن عائشة رضیاللهعنها قالت: «دخل علىّ النبی صلیاللهعلیهوسلم فعرفت فی وجهه أن قد حضره شیء. فتوضأ وما کلم أحداً فلصقت بالحجرة أستمع ما یقول. فقعد على المنبر، فحمدالله وأثنى علیه وقال: یا أیها الناس ان الله تعالى یقول لکم: مروا بالمعروف وانهوا عن المنکر قبل أن تدعوا فلا أجیب لکم وتسألونی فلا أعطیکم وتستنصرونی فلا أنصرکم. فما زاد علیهن حتى أنزل.»؛ ترجمه: «سیدۀ عائشه رضیاللهعنها میفرماید: رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم وارد اتاق شدند فهمیدم که مسئلهای پیش آمده، سپس وضو گرفتند، بدون این که با کسی سخن بگویند به مسجد تشریف بردند. من به اتاق تکیه زدم تا به گفتار وی گوش دهم. آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم بر منبر نشستند؛ پس از حمد باریتعالی فرمودند: ای مردم! خداوند به شما میگوید: امر به معروف و نهی از منکر کنید قبل از آن که دعا کنید و اجابت نکنم، از من بخواهید و ندهم و از من کمک بطلبید، شما را کمک نکنم. به همین حد بسنده فرمودند و از منبر فرود آمدند.»