۱- جنگ عظیم آفریقا که در تاریخ اسلام به نام «حرب العبادله» شهرت یافته است. حضرت عثمان رضیاللهعنه به منظور فتح آفریقا حکومت مصر را به حضرت عبدالله بن سعد سپرد و به او فرمان داد که برای گسترش اسلام در سرزمینهای قارهی آفریقا اقدام نماید و هر مقدار غنیمت که به دست آید چهار درصد از آنِ او خواهد بود. در آن زمان حاکم آفریقا شخصی به نام «جرجیر» از طرف امپراتور روم گمارده شده بود که از «طرابلس» تا «طنجه» حکمرانی میکرد و بسیار متکبر و مغرور بود. برای جنگ مسلمین یکصد و بیست هزار سوار را آماده کرده بود. از سویی دیگر حضرت عثمان رضیاللهعنه هم لشکر بزرگی مشتمل بر بزرگان صحابه مانند: حضرت عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمر رضیاللهعنهما ترتیب داده اعزام داشت. عبدالله بن سعد رضیاللهعنه هم از مصر لشکر بزرگی جمع کرده تمام این قشون اسلامی با هم و همزمان وارد آفریقا شدند و معرکهی کاروزار با شدت آغاز شد. این جنگ پس از فتح قادسیه و یرموک بزرگترین نبرد مسلمانان به شمار میآید؛ زیرا که تا چهل روز ادامه یافت. دو لشکر هر روز از صبح تا ظهر پیکار میکردند و بعد از آن هر دو سپاه خسته و درمانده در خیمهها استراحت میکردند. پس از چند روز حضرت عثمان رضیاللهعنه یک سپاه تازهنفس به فرماندهی حضرت عبدالله بن زبیر رضیاللهعنه به کمک آنها اعزام داشت و تأکید نمود که خود را زودتر به آفریقا رسانده برادران خود را یاری دهید.
وقتی سپاه تازهنفس به آفریقا رسید مسلمانان همگی از فرط شادی صدای الله اکبر بلند کردند. در همین هنگام حضرت عبدالله بن زبیر رضیاللهعنه احساس کرد که عبدالله بن سعد رضیاللهعنه فرمانده سپاه اسلام قدری پریشان حال است. پس از بررسی معلوم شد علتش پخش اعلامیهای است که از طرف «جرجیر» صادر شده و در آن گفته شده: هر کس سر عبدالله بن سعد رضیاللهعنه را بیاورد، یکصد هزار اشرفی پاداش نقدی گرفته و دختر «جرجیر» به وی داده خواهد شد. از این طرف هم حضرت عبدالله بن زبیر رضیاللهعنه اعلام کرد: هر کس سر «جرجیر» را بیاورد به او یکصد هزار اشرفی جایزه و دختر جرجیر نیز به وی داده خواهد شد. آنگاه تمام سپاه را به دو جناح تقسیم کرد، به یک گروه فرمان داد که شما در خیمههای خود آرام گیرید و گروه دیگر را با خود برداشته وارد میدان نبرد شد و تا ظهر به پیکار با کفار ادامه داد و بعد از ظهر حضرت عبدالله بن زبیر رضیاللهعنه به آن قسمت از سپاهیان که تا آن لحظه استراحت کرده بودند فرمان داد تا وارد میدان نبرد شوند؛ چنانکه آنان به میدان آمده و نگذاشتند که سپاه کفر در خیمههای خود آرام گیرند. در پی این تدبیر، جنگی در گرفت که کمر قدرت و توانایی کفار را در هم شکست و جرجیر به دست عبد الله بن زبیر رضیاللهعنه به قتل رسید و سپاه او شکست خورد و عدهی بیشماری از لشکر کفار هلاک شدند و به قدری مال غنیمت به دست آمد که بعد از خمس به هر یک از سپاهیان سواره اسلام سه هزار و به هر پیادهای یکهزار اشرفی داده شد و بر حسب اعلان یکصد هزار اشرفی و دختر جرجير به حضرت عبدالله بن زبير رضياللهعنه رسید و این جنگ را «حرب العبادله» از این جهت میگویند که فرماندۀ لشكر، عبدالله بن سعد رضىاللهعنه و رئيس جناح راست لشكر عبدالله بن عمر رضياللهعنه و افسر جناح چپ لشکر عبدالله بن زبیر رضیاللهعنه و فرماندهی خط حمله و جبههی میانی را عبدالله بن عباس رضیاللهعنه بر عهده داشتند. پس از فتح آفریقا قشون اسلام به جانب مراکش رهسپار گردید و آنجا هم جنگ بزرگی پیش آمد، بالآخره طرابلس و اندلس و تمام بلاد مغرب به تصرف مسلمانان در آمد و شوکت و عظمت دین اسلام در مغرب زمین درخشیدن گرفت.
۲- جنگهای دریایی که تا آن زمان مسلمانان از آن بیاطلاع بودند و در عهد دو خلیفۀ پیشین رخ نداده بود، کاملاً کار جدیدی بود که برای اولین بار در عهد خلافت حضرت عثمان به وقوع پیوست. اگرچه حضرت فاروق اعظم شوکت قیصر روم را در هم کوبیده بود؛ اما هنوز هم قدری از وجود آن باقی مانده بود و بر مناطق ساحلی حکومت میکرد. پیش از همه فکر تدارک جنگ دریایی در اندیشهی حضرت معاویه رضیاللهعنه پدید آمد و او جنگ دریایی را به حضرت عثمان رضياللهعنه پیشنهاد کرد. آن جناب به حضرت معاویه رضیاللهعنه اجازه دادند تا برای نبرد دریایی آماده شوند، لذا یک لشکر بزرگ تحت عنوان نیروی دریایی به فرماندهی او به جانب جزیرۀ قبرس حرکت کرد، قشون اسلامی سوار بر کشتیها در دریا به حرکت درآمدند و پنجاه بار میان سپاه اسلام و نیروهای کفر جنگ در گرفت. سرانجام، سپاه اسلام پیروز شد و تمام جزیرهی قبرس به تصرف مسلمانان در آمد و نام و نشان قیصر روم از صفحهی گیتی محو و نابود شد. جسم بیجان مسیحیت در ممالک مهم اروپا و آفریقا از بین رفت و روح پاک اسلامی در آن زمینهای مرده دمید. این جنگهای دریایی همان جنگهایی بود که رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم نسبت به آنها قبلاً پیشگویی و رضایت خود را نسبت به آن اعلام نموده بودند؛ چنانکه در صحیح بخاری روایت شده است؛ رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم روزی وقت ظهر در خانهی «ام حرام» استراحت مینمود و درحالیکه تبسمی بر لب داشت از خواب بیدار شد، ام حرام علت لبخند ایشان را پرسید آنحضرت فرمود: «اینک بعضی از افراد خود را دیدم که سوار بر کشتیها در دریا با شأن و شوکت حرکت میکنند؛ همچنان که گویی پادشاهاند و بر تخت نشستهاند و جنت برای آنها واجب شد.» ام حرام عرض کرد یا رسول الله دعا فرمایید تا من هم از آنان باشم؛ آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم دعا فرمود و گفت: تو از آنان خواهی بود. چنانکه ام حرام به اتفاق شوهرش به لشکر اسلام پیوست و هنگام بازگشت از اسب افتاد و در زیر سم اسبها شهید شد و بالآخره در جزیرهی قبرس مدفون گشت. این جنگهای دریایی به سبب آن پیشگوییها و بشارتهایی که توسط پیامبر صلیاللهعلیهوسلم داده شده بود از بهترین فضایل حضرت عثمان به ویژه حضرت امیر معاویه رضیاللهعنه محسوب میشوند.
بعضی از اطراف و نواحی کشور ایران که فتح نشده بود، مانند خراسان، جوین، فیروز آباد، شیراز، طوس، نیشابور، هرات، بلخ و… همۀ این مناطق در عهد خلافت حضرت عثمان رضیاللهعنه فتح شدند.
قیصر روم هم در عهد خلافت ایشان کشته شد و یزدگرد هم که ذکر آن قبلاً گذشت در عهد مبارک او راهی جهنم گردید.