کلیدواژهها: عمر، ابن خطاب، فاروق اعظم، امیرالمؤمنین.
چکیدۀ مطلب
سيدنا حضرت عمر بن خطاب رضیاللهعنه دومین خلیفه از خلفای راشدین و یکی از ده شخصیتی است که در دنیا مژدهی ورود به بهشت را از زبان نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوسلم دریافت کردند، چنان شخصیتی که اگر بعد از پیامبرمان، پیامبر دیگری مبعوث و فرستاده میشد، قطعا ایشان بودند؛ اما دروازهی نبوت برای همیشه بسته شده است.
خداوند همواره حق را از زبانش جاری ساخته بود و در بسیاری از موارد وحی الهی در مقام تأیید رأی ایشان نازل میگردید و رأی ایشان در مورد اسرای بدر، عدم نماز جنازه بر منافقین، حجاب ازواج مطهرات، مصلی قرار دادن مقام ابراهیم، حرمت شراب و… مورد تأیید قرآن مجید قرار گرفتهاند.
و یکی از الطاف خداوند بر بندگانش، مسلمان شدن عمر رضیاللهعنه میباشد؛ زیرا پیامبر صلیاللهعلیهوسلم چند روز قبل از اسلام آوردن او چنین دعا کرده بودند که بارالها دین اسلام را با مسلمان شدن عمر رضیاللهعنه تقویت کن. دعای آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم پذیرفته شد، مشیت الهی او را هدایت نمود و به دیار رسالت رساند.
حضرت عمر رضیاللهعنه یکی از بزرگترین شخصیتهای اسلام بودند و در دوران خلافتش فتوحات زیادی را انجام دادند، چهبسا متفکران، فیلسوفان و دانشمندانی که گمراه شدند، درحالیکه عقل داشتند؛ ولی هدایت را از خداوند تقاضا نکردند. عمر رضیاللهعنه چیزی نبود؛ مگر با اسلام!
اسلام بود که نیروهای عمر رضیاللهعنه را رها ساخت و آنها را در چارچوب درست گذاشت.
سائلی را گفت آن پیــــر کهن ***** چند از مــــــردان حق گویی سخن؟
گفت خوش آید زبان را بر دوام ***** تا بگــــویید حـــــــرف ایشان را مدام
گر نیم از ایشان گفتـــــــهام ***** خوش دلم کاین قصه از جان گفتهام
اگر اوراق تاريخ بشر را ورق بزنیم و اندکی تامل و تدبر بکنیم، در مییابیم که همواره و پیوسته در طول تاریخ، انسانهای بینام و نشانی بودهاند که هیچ اثر و رسوخ میراثی نداشتهاند، اما به سبب جد و جهد خویش نام خود و نیاکان خودرا در اوراق زرین تاریخ ثبت نمودهاند.
سیدنا حضرت امیرالمؤمنین عمر بن خطاب رضیاللهعنه نیز از جمله افرادی بود که پیش از گرویدن به دین مبین اسلام، چندان جایگاه خاص و اثر و رسوخی در جامعهی خویش نداشت، تا آنجاییکه پدرش از ناچاری، شتران خویش را به وی میداد تا به چراهگاه ببرد و یواش یواش او را با جامعهشناسی و نشست و برخاست با مردم را بیاموزد.
اما بعد از آن که مسلمان شد، و نور خورشید تابان اسلام قلب و دلش را روشن ساخت و در مکتب محمدی تزکیه و تربیت شد، نه تنها مفید برای خویش شد بلکه جهانی را طریقهی درست زندگی کردن آموخت.
سخن از امام العدل و دومین خلیفۀ رسول الله صلیاللهعلیهوسلم است. سخن از مردی است که قیصر و کسرا را به زانو در آورد و چون پاکان زندگی کرد و چون پاکان شهید شد. و این مختصری است از دنیای انوار زندگی این سرداربزرگ، که از ورای 14 قرن، تا به امروز نامشان جاویدان و درخشان است.