رسیدن حضرت خالد رضياللهعنه به قرارگاه مجاهدین در شام
حضرت خالد ابن ولید رضياللهعنه با مجاهدان جان برکف خویش در مسیر راه، بعد از گذر از چشمۀ تسوی، با بسیاری از گروهکها و قبیلههایی از لشکر روم روبهرو شدند و با توانایی کامل با آنها جنگیدند و خودشان را به مسلمانان و مجاهدین شام رساندند؛ از یکطرف رومیها از آمدن باهان و لشکر عظیمش و از سوی دیگر مسلمانان از آمدن خالد ابن ولید رضیاللهعنه و فرماندهان وی بسیار خوشحال شدند.
حضرت ابوبکر صدیق رضياللهعنه سیدنا خالد رضياللهعنه را به حیث فرماندۀ کل لشکر به شام فرستاده بود؛ چنانچه امام طبری رحمهاللهتعالی میفرمایند: «حضرت ابوبکر صدیق رضیاللهعنه، سیدنا خالد را به عنوان امیر امیران شام فرستاد؛ ابوعبیده، شرحبیل، یزید ابن ابوسفیان و عمرو ابن عاص همه در شام بودند و هریک امیر و فرمانده لشکری بودند که خالد ابن ولید امیر همۀ آنان بود.»
حالت جنگی مسلمانان در هنگام رسیدن خالد رضياللهعنه
علامه ابوزید شلبی رحمهالله مینویسد: «وقتی حضرت خالد ابن ولید رضياللهعنه به میدان معرکه در شام رسید، متوجه شد که مسلمانان تحت پرچمها و فرماندهیهای مختلف میجنگند و هر فرماندهی به صورت مستقل با لشکریان خود نماز را با جماعت ادا میکند؛ حضرت خالد ابن ولید رضياللهعنه هم لشکریان خود را در محلی قرار داد. نماز را به امامت با ایشان خواند.»
حضرت خالد ابن ولید رضياللهعنه متوجه شد که مسلمانان در تنگنا قرار داشته و رومیها به دلیل پیوستن باهان به ایشان، دارای روحیهای مضاعف میباشند.
در این هنگام حضرت خالد ابن ولید رضياللهعنه با لشکر روم درگیر شد و آنها را به عقب راند، آنها مجبور شدند به سنگرها و خندقهای خود برگردند، پس از این درگیری رومیها به مدت یکماهِ تمام از خندقهای خود بیرون نشدند.
در این مدت کشیشان و راهبان، آنها را به دفاع از نصرانیت که در خطر قرار گرفته بود، تشویق میکردند و فرماندهان نظامی نیز تمرینها و تاکتیکهای جنگی را به آنها آموزش میدادند؛ جمادیالأولی به همین منوال سپری شد، در جمادیالثانیه رومیها از سنگرهای خود با تجهیزات و آمادگیهای زیادی بیرون شدند که نظیرش تا آن زمان در هیچ جنگی دیده نشده بود.
باخبرشدن مسلمانان از آمادگی لشکر روم
مسلمانان از آمادگی رومیها آگاه شدند و خواستند که ایشان نیز در برابر دشمن خود با آمادگی کامل به میدان مبارزه بروند؛ اما لشکر مسلمانان به دلیل تعدد در فرماندهی، متفرق بودند.
حضرت خالد ابن ولید رضياللهعنه با این شیوه موافق نبود. او معتقد بود که این تفرقه خطرناک است و حتی آن را به منفعت روم و خطرناکتر از دشمن برای مسلمانان میدانست.
مسلمانان چطور میتوانند با پراکندگی و نفاق برعلیه دشمنان عظیم و آماده و با فرماندهی واحد، بجنگند و انتظار پیروزی یا نجات را نیز داشته باشند؟