تقسیم سپاهیان روم جهت مبارزه با لشکرهای چهارگانۀ اسلام
هرقل نقشههای بسیار عمیق و مدبرانهای را در سر میپروراند، او برادرش تذارق را با هفتادهزار جنگجو به سوی سیدنا عمرو ابن عاص رضیاللهعنه در فلسطین، الفیقار پسر نسطوس را با شصتهزار نفر برای مبارزه با سیدنا ابوعبیده رضیاللهعنه به سوی حمص، ژرژره پسر توزرا را با پنجاههزار نفر برای مقابله با سیدنا یزید رضیاللهعنه به سوی دمشق و دراقص را با پنجاههزار جنگجو برای نبرد با سیدنا شرحبیل رضیاللهعنه به سوی سرزمین اردن فرستاد.
این نیروها در مقایسه با نیروهای اسلام، چند برابر و تا دندان مسلح و تشنۀ جنگ با مسلمانان بودند.
هراسان شدن مجاهدین از کثرت لشکریان روم
مسلمانان از کثرت و امکانات جنگی رومیها هراسان شدند اما صبر و متانت را ضروری دانسته و در نامهای وضعیت موجود را به حضرت سیدنا ابوبکر و عمر رضیاللهعنهما گزارش دادند تا پیشنهاد آنها را نیز در این زمینه داشته باشند.
حضرت سیدنا عمر بن خطاب رضیاللهعنه در جواب آنان فرمود: «نظر و رأی ما بر اتحاد و همبستگی لشکرها است؛ اگر باهم متحد باشید، از لحاظ کمیت متحمل شکست نخواهید شد و اگر متفرق شوید، نمیتوانید با دشمنانی روبهرو شوید که خود را برای نبرد با شما آماده ساختهاند. پس لازم است تا در یرموک یکجا شوید و با هم برعلیه دشمن بجنگید.»
سیدنا ابوبکر صدیق رضیاللهعنه نیز همانند رأی سیدنا عمر رضیاللهعنه نامهای فرستاد که متن این نامه به شرح زیر است: «لشکرها را در یکجا جمع کنید و سپاه بزرگ شرک را بکوبید؛ در حقیقت شما یاران الله متعال هستید و قطعاً الله متعال نصرتکنندۀ کسانی است که او را یاری و نصرت میدهند و یقیناً الله متعال شکستدهندۀ کسانی است که به او کفر میورزند. لشکر بزرگی همانند شما از جهت کمیت شکست نمیخورد بلکه به واسطۀ گناهان و عدم اطاعت از الله متعال متحمل شکست میشود؛ بنابراین، از گناهان بپرهیزید؛ در یرموک با هم جمع شوید؛ یکدیگر را تقویت کنید و دست به دست هم دهید.»
هنگامیکه هرقل، پادشاه روم، از توحید لشکریان اسلام مطلع شد، فوراً به سپاهیان خود نیز دستور داد تا گردهم آیند و یکدست بر مسلمانان حمله کنند. او برادرش تذارق را فرماندۀ کل سپاه قرار داد.
هرقل این مسئله را خوب درک کرده بود که اگر این بار عربها و مسلمانان پیروز شوند، مرز خود را تا سوریه گسترش میدهند و بعد از آن قدرتی برای رومیها باقی نخواهد ماند؛ بنابراین، مجبور بودند تا تمام توان خود را در این جنگ به خرج دهند.
طرفین در یرموک در دو طرف درهای بنام واقوصه قرار گرفتند و به مدت سه ماه (صفر، ربیعالأول و ربیعالثاني) در انتظار همدیگر به سر میبردند؛ اما در این مدت درگیری بین دو طرف صورت نگرفت. همچنان مسلمانان منتظر نیروی کمکی دولت مرکزی نیز بودند.
در همین هنگام سیدنا ابوبکر صدیق رضیاللهعنه فرمود: «مرد این میدان تنها خالد است؛ قسم به خدا باید با فرستادن خالد به این میدان، وسوسههای شیطانی روم را برچینم. به همین اساس، نامهای به او فرستاد و دستور داد تا هرچه زودتر به سوی شام حرکت کند و به لشکر مسلمانان در یرموک بپیوندد. او میتواند بعد از فتح شام دوباره به عراق بازگردد و به فتوحات خود ادامه دهد.»
چگونگی سفر و مشکلاتی که سیدنا خالد بن ولید رضیاللهعنه با آن مواجه شد را انشاءالله در بخشهای دیگر مرور خواهیم کرد.