در صفحات گذشه در مورد فتح شهر فراض بحث کردیم، شهریکه عربها، ایرانیها و رومیها را باهم جمع میکند و مرز همۀ این قومیتها و نژادها میباشد؛ چنانچه ذکر شد، حضرت سیدنا خالد رضیاللهعنه بعد از فتح فراض، مخفیانه به سوی مکه روان شد و مناسک حج را بجا آورده دوباره به لشکر اسلام پیوست.
سیدنا ابوبکر صدیق رضیاللهعنها از این عمل او ناخوش شد و با خود فکر کرد که مبادا این فتوحات متوالی و پیدرپی باعث غرور و تکبر او شود و ایمان و توکلش نسبت به الله متعال کمتر گردد؛ بنابراین، حضرت صدیق اکبر رضیاللهعنه جهت اصلاح و تزکیۀ حضرت سیدنا خالد رضیاللهعنه جداً اقدام نمود و با ارسال نامهای به او توصیهای کرد.
در همین هنگام فرماندهانی که جهت فتح شام عازم آن دیار گردیده بودند، از ابوبکر صدیق رضیاللهعنه تقاضای نیروی پشتیبانی کردند. او نیز این فرصت را غنیمت شمرده به سیدنا خالد رضیاللهعنه دستور داد تا عراق را به قصد شام ترک نماید و مناطق فتح شدۀ عراق را به فرماندهان دیگر بسپارد.
در کتاب «خالد سیفالله» و «تاریخ طبری» متن این نامه که از سوی سیدنا ابوبکر صدیق به واسطۀ عبدالرحمن ابن جمیل جمحی برای سیدنا خالد رضیاللهعنهم فرستاده شد، به شرح زیر است: «باید فوراً حرکت کنی تا به لشکر مسلمانان در یرموک برسی؛ زیرا آنها گاهی حمله میکنند و گاهی هم مورد حمله قرار میگیرند. اما نباید بار دیگر به چنین کار خطرناکی دست بزنی. ای خالد! بدان که اکنون ناراحتی برای تو بیش از هر چیز موجب ناراحتی لشکریان اسلام است و پیروزی تو بیش از هر چیز باعث دلگرمی مسلمانان میشود. ای ابوسلیمان! نیت و پیروزی خود را خالص بگردان و هر دوی آنها را برای الله متعال خالصانه قرار بده! آنگاه الله متعال نعمت خویش را به تو به اتمام میرساند. متوجه باش که غرور و خودبینی در تو نفوذ نکند، وگرنه ذلیل و بدبخت خواهی شد. تو را از اینکه در کارهای خود مغرور شوی و آنها را بزرگ بدانی برحذر میکنم؛ زیرا که نعمت تنها از الله متعال است و بس و پادشدهنده نیز تنها اوست».
از این نامهای که بین سیدنا ابوبکر صدیق و سیدنا خالد ابن ولید رضیاللهعنهم ردوبدل شد، میتوان درسهای بسیار مهمی آموخت؛ چنانکه طریقه و روش علمای حقانی و ربانی، عارفان و راهنمایان اصلاحی نیز اینچنین است که هرگاه متوجه غرور و تکبر در متعلقینشان میشوند، فوراً راه اصلاح آن را در پیش میگیرند و نمیگذارند که این مریضی مهلک و خطرناک در وجود آنها ریشه بزند و منجر به بیماریهای روحی دیگر شود.
در اینجا سیدنا ابوبکر صدیق رضیاللهعنه برخلاف میل و خواهش حضرت سیدنا خالد رضیاللهعنه عمل کرد؛ زیرا او دوست داشت تا تمام عراق و ایران به دست او فتح شوند و این افتخار را در صفحات تاریخ از آن خود نماید تا الله متعال نیز بیشتر از او راضی شود.
اما حضرت سیدنا ابوبکر صدیق رضیاللهعنه نمیخواست که هرکس مطابق میل خودش پیش برود و اعتماد و توکلش به الله متعال ضعیف شود؛ لذا به چنین عملی اقدام نمود.
الله متعال همۀ ما را از پیروان راستین آن بزرگان اندیشه و ابرمردان تاریخ بگرداند.