همانطوریکه در بخش گذشته بحث گردید؛ حضرت صدیق اکبر رضياللهعنه جهت فتح عراق شمالی، حضرت عیاض ابن غنم رضياللهعنه را فرستاد و حضرت سیدنا خالد رضياللهعنه به قصد کمک و همکاری او را یاری میکرد، او در وسط راه با مردم انبار و عین التمر درگیر شد و همه را از بین برد.
حضرت خالد رضياللهعنه در جریان فتح عین التمر شخصی به نام ولید ابن عقبه رضياللهعنه را جهت کمک به عیاض ابن غنم، به دومةالجندل فرستاد؛ بعد از فتح عین التمر خودش نیز راهی همان راه شد.
هنگامیکه ولید به این شهر رسید، دید که حضرت عیاض ابن غنم رضياللهعنه تمام شهر را محاصره کرده است، البته مردم آن شهر خود عیاض را مورد محاصرهی خویش قرار دادهاند، ولید با دیدن این صحنه به عیاض پیشنهاد کرد تا با ارسال نامهای به حضرت خالد رضياللهعنه از او درخواست کمک نماید. وقتی نامه به دست حضرت خالد رضیاللهعنه رسید او متوجه شدت نیاز حضرت عیاض رضیاللهعنه شد و در پاسخ حضرت عیاض رضیاللهعنه چنین نگاشت:
نامهای است از طرف خالد به عیاض، با تو دارم سخن میگویم:
ترجمه: (کمی پایداری و استقامت کن؛ لشکر جراری به تو میرسد که شیرمردانی در آن وجود دارند و آنها شمشیرهای خونآلود به کمر بستهاند، گروهها پشت سر گروهها به کمک شما میآیند.)
پس از آن، حضرت خالد رضياللهعنه شخصی به نام (عویم ابن کاهل اسلمی) را بهعنوان سرپرست شهر عین التمر گماشت و خود به سوی دومة الجندل عازم شد.
حضرت خالد رضياللهعنه در شهر دومة الجندل
علامه ابوزید شلبی رحمهاللهتعالی مینویسد: هنگامیکه مردم دومة الجندل از آمدن حضرت خالد رضياللهعنه باخبر شدند، فوراً از قبایل همجوار خویش درخواست کمک نمودند؛ آنها خود را به سرزمین دومة الجندل رساندند و جنگ را با حضرت عیاض شروع کردند. در رأس این دو لشکر دو فرماندهی بسیار مهم به نامهای (اکیدر ابن عبدالملک) و (جودی ابن ربیعه) قرار داشتند.
هنگامیکه حضرت خالد رضياللهعنه به این شهر رسید، این دو فرمانده با هم ناسازگار شدند؛ اکیدر چون حضرت خالد رضياللهعنه را میشناخت، اصرار به صلح با او میکرد ولی جودی این پیشنهاد را نمیپذیرفت و اکیدر هم از این رفتار جودی ناخوش شد و از صحنهی جنگ فرار کرد.
حضرت خالد رضياللهعنه از این امر آگاه شد، اکیدر را دستگیر کرد و امر نمود تا او را به سزای خیانت و نقض عهدی که در زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم مرتکب شده بود، برسانند.
بعد از ورود حضرت خالد رضیاللهعنه به شهر، او لشکر خود را بین لشکر کفر و لشکر عیاض قرار داد و حملههای محکمی بالای کفار کرد. این حمله باعث دستگیری جودی شد و بسیاری از دیگر افراد نیز یا کشته یا دستگیر شدند. پس از دستگیری جودی، حضرت خالد رضیاللهعنه دستور داد تا او به قتل برسد و سپس تصمیم گرفت در همان شهر باقی بماند.