نویسنده: زید

نقش حضرت خالد در فتح مکه

امام بخاری و امام مسلم رحمهماالله‌تعالی می‌نویسند: «بعث خالد بن الوليد في قبائل قضاعة وسليم وغيره وأمره أن يدخل من أسفل مكة، و أن يغرز رأيته أدنى البيوت، وأمرهم أن يكفوا أيديهم، ولا يقاتلوا إلا من قاتلهم.»؛ (نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم، خالد بن ولید را همراه با قبیلۀ قضاعه و سلیم و غیره به‌سوی مکه فرستادند و به او امر کردند که از طرف پائین داخل شهر مکه شوند و بیرق اسلام را در نزدیک‌ترین خانه‌های شهر نصب نماید و به همۀ آن‌ها امر کردند که دست‌ها‌ی‌شان را بازدارند و به هیچ خونی آلوده نکنند و این‌که در آنجا جنگ را شروع نکنند؛ مگر درصورتی‌که خود اهل مکه جنگ با آن‌ها را آغاز کنند.)
در حقیقت این اولین وظیفه و فرماندهی بود که حضرت خالد رضی‌الله‌عنه‌ رسماً از سوی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به آن نایل گشت.
اگر ما به کتاب‌های تاریخ و سیرت نگاهی بیندازیم و قضیۀ فتح مکۀ مکرمه را با دقت و تحقیق مطالعه کنیم؛ درخواهیم یافت که این یک فتح مبین و بسیار حساسی می‌باشد؛ زیرا پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم و اصحاب عظام رضی‌الله‌عنهم‌أجمعین بارها با مشرکین و ساکنان مکه جهاد کرده بودند و صدها نفر از هر دو طرف کشته شدند و خون‌های زیادی در این راستا ریخته شد؛ لذا فتح نمودن این‌طور جغرافیایی با این افراد جنگجو و انتقام‌جو، بدون خو‌ن‌ریزی کار بسی مشکل بود؛ ولی باز هم پیامر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم از استعداد و فراست خدادادی خویش استفاده می‌نمایند و در این فتح، فرماندهانی را مقرر می‌نمایند که از هر لحاظ به تکامل رسیده بودند.

درگیر شدن خالد با گروهی از مشرکین طغیانگر

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم از قبل به خالد امر کرده بود که با کسی بدون غرض وارد جنگ نشود، حضرت خالد نیز به‌طور کامل از دستور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم اطاعت نمود؛ ولی از سوی دیگر برخی از مشرکین متعنت و لجباز خواستند تا مانع داخل شدن مسلمانان به شهر مکه شوند؛ لذا عده‌ای از آن‌ها بنام‌های (عکرمه بن ابوجهل، صفوان بن امیه و سهیل بن عمرو) با برخی از قبائل دیگر، در مکانی سمت پایینی شهر به‌نام (خندمه) گردهم آمدند و خواستند جنگ با مسلمانان را شروع کنند.
علامه عبدالرحمن قحطانی به نقل از امام ابن حجر رحمه‌الله‌تعالی می‌نویسند: «تمكّن كل قائد من القادة تنفيذ السيطرة على منطقته بسلام، إلا خالد بن الوليد، إذ تجمع جنوبي مكة يومئذ فئة من القرشيين المتطرفين برئاسة صفوان بن أمية، وعكرمة بن أبي جهل، واختاروا من أجل ذلك مضيقاً سيطروا عليه من مرتفعات تشرف على الموقع، وهو الطريق الرئيس لمجموعة خالد. واسم هذا المضيق الخندمة. ولما وصلوه تلقّوا وابلاً من السهام، وإزاء ذلك أصدر خالد أوامره بالتوقف، لعلّه أن يتمكّن من إقناع المهاجمين بإلقاء السلاح، بيد أن هؤلاء المهاجمين رفضوا من خالد، فقاومهم، وقتل منهم ثمانية وعشرين، وتمكن خالد من سحقهم.»
)هر فرمانده‌ای این قدرت و اختیار را دارد که به منطقۀ خویش سلامتی و امنیت بیاورد و بر آن مسلط شود؛ مگر برای خالد این مقدور نبود که بدون هیچ‌گونه درگیری از آن منطقه به راحتی عبور کند؛ زیرا از طرف جنوب شهر مکه، گروهی از مشرکین سرکش، به ریاست صفوان بن امیه و عکرمه بن ابوجهل جمع شدند و خواستند با مسلمانان درگیر شوند؛ لذا به همین مقصد تنگه‌ای که بر آن سیطره داشتند را انتخاب کردند و به آن‌جا رفتند، این همان جای بلند و اساسی بود که خالد و گروهش از آن می‌خواستند عبور کنند و وارد شهر مکه شوند و اسم آن تنگه (خندمه) می‌باشد. خلاصه، زمانی‌که گروه خالد به آنجا رسید، ناخودآگاه با طوفانی از تیرها روبرو شدند؛ ولی درمقابل آن، خالد حکم توقف را برای یاران خویش صادر نمود، به امید این‌که بتواند مشرکین را به انداختن سلاح‌های خویش قانع گرداند؛ ولی با این وجود، مهاجمین و حمله‌کنندگان پیشنهاد خالد را رفض نمودند و آن را قبول نکردند، زمانی‌که خالد این وضعیت را مشاهده نمود، در مقابل آن‌ها مقاومت کرد و تقریباً بیست و هشت نفر از آن‌ها را به قتل رسانید و توانست آن‌ها را شکست بدهد و نابود سازد.)
امام بخاری رحمهاللهتعالی می‌فرمایند که در آن جنگ، دو نفر از افراد حضرت خالد رضی‌الله‌عنه‌ نیز شهید شدند که نام یکی «حبیش بن اشعر» و دیگری به‌نام «کرز بن جابر فهری» می‌باشد.
در کتاب «الفتح المبین» آمده است: «رأى رسول الله صلىاللهعليهوسلم بارقة السيوف من بعيد، فأنكر ذلك، فقيل له: إنه خالد قوتل فقاتل، فقال: «قضاء الله خير.»
(هنگامی‌که نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم از مسافت دور، برق‌ و درخشش شمشیران را دیدند که به‌هم اصابت می‌کنند، آن‌را ناپسند دانستند که چرا باید در سرزمین حرم خونی ریخته شود؟! سپس به ایشان گفته ‌شد که او خالد و یارانش هستند؛ زیرا آن‌ها مورد حمله و جنگ قرار گرفتند؛ لذا آن‌ها نیز مبارزه نمودند. سپس آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: قضاء و فیصلۀ الله متعال خیر و بهتر می‌باشد و سکوت فرمودند.)
بخش قبلی | بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version