در بخش نخست، پیرامون ولادت، هوش و ذکاوت حضرت خالد رضیاللهعنه بحث نمودیم، اکنون نوبت آن رسیده است تا بدانیم خالد قبل از مسلمانشدن، چه عملکردی نسبت به اسلام داشته است؟ او به چه علت و سببی با پیامبر مکرم اسلام صلیاللهعلیهوسلم به عداوت و دشمنی پرداخت؟ و در اخیر اینکه بهوسیلۀ او به مسلمانان چه خسارتی وارد شد؟
همانطوریکه قبلاً گذشت، حضرت خالد رضیاللهعنه، از همان دوران کودکی، آثار نبوغت در او هویدا بود؛ چنانچه قبیلۀ بزرگ و خاندان نامدار او شاهد بر این مدعا میباشد.
با توجه به اینکه خاندان حضرت خالد رضیاللهعنه دارای ثروت هنگفتی بود، او نیازی به تجارت، زراعت و یا صنعت دیگری نداشت؛ بلکه از همان دوران کودکی به اسبسواری، مبارزه، کشتیگیری و شمشیربازی روی آورد و رفته رفته، مهارتهای جنگی خوبی را فراگرفت و مدالهای پیروزی زیادی را در میادین نبرد و معارک مهم به گردن خویش آویخت.
او دارای حمیت و غیرت قابل تعریفی بود؛ اما متأسفانه، این غیرت او در ابتداء با اسلام و شعائر آن در تضاد بود، طوری که اغلباً این شجاعت و غیرت او در جنگهای ضد اسلامی به هدر میرفت.
او یکی از افراد و مهرههای مهم مشرکین مکه بود که توسط او در جنگ احد، احزاب، حدیبیه و غیره ضربههای سختی را بر مسلمانان وارد کردند و او نیز در این نبردها نقش مهمی را ایفاء میکرد؛ چنانچه ضربۀ او به مسلمانان در غزوۀ احد، بسیار مشهور و معروف میباشد؛ حتی هرگاه ذکری از احد به میان میآمد، فوراً یکی از چهرههاییکه در ذهن انسان ترسیم میشود، چهرۀ خالد میباشد.
آری ما میخواهیم در این بخش از زندگانی حضرت خالد رضیاللهعنه در رابطه با موارد فوق سخنی به میان بیاوریم، وبعد از آن نتیجۀ مناسب و مطلوبی را بهدست بیاوریم.
رمز موفقیتهای خالد در میادین جنگ و مبارزه
خالد بن ولید، از آنجایی که شوق و علاقۀ بسیاری نسبت به امور و حرفههای جنگی داشت، همیشه در میادین جنگی، موفق و کامیاب میشد؛ زیرا از همان ابتدا، مسئولیت اسبها و رزمهای جنگی به عهدۀ او بود و با همین کار خو و انس گرفته بود.
علامه دکتر وهبة الزحیلی مینویسند: «فلم ینهزم فی أیة معركة خاضها مدى حیاته، ومعاركُه زهاء المائة، لتمیزه بعقلیة نیرة، وخبرة میدانیة حربیة واسعة.» یعنی: خالد در هیچ معرکه و جنگیکه در طول زندگیاش شرکت کرده بود؛ شکست نخورد، درحالیکه تعداد جنگهاییکه او در آنها شرکت داشت، حدود صد جنگ میباشد، این پیروزی و کامیابیاش به سبب دانایی روشن، مهارت و تجربه در میادین وسیع جنگی بود.
شیخ محمد عقاد به نقل و استناد از گفتههای امام ابن عبدالبر اندلسی، در کتاب خویش مینویسد: «وسبب میله للفروسیة: أنه كان لبنی مخزوم أحد أشرف البطون القرشیة العشرة القُبَّة وهی مجتمع الجیش والأعنة، یجمعون إلیها ما یجهزون به الجیش، وهی قیادة الفرسان» یعنی: سبب میل و شوق خالد به اسبسوای و مهارت در آن این بود که قبیلۀ خالد؛ بنی مخزوم، یکی از قبائل دهگانۀ قریش بود، ایشان مسئولیت قبهداری (محل تجمع لشکریان و جاسوسان) قریش را به عهده داشتند، و به تعبیری دیگر، مسئولیت رهبری اسبسواران را نیز به عهده داشتند، از همین رو بود که خالد در این مسیر، بیشتر از دیگران فوقیت حاصل نمود.
دشمنی و عداوت خالد در مقابل اسلام و مسلمین
همانطوری که در بخش اول گذشت، پدر او؛ ولید بن مغیره، یکی از سرسختترین دشمنان رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم بود، در تمام عمر خود، با حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم در ستیز بود و انواع دشمنیها و آزارهای خویش را بر رسول الله صلیاللهعلیهوسلم روا میداشت، یقیناً اینگونه عداوت و تعنّت به فرزندان او نیز به ارث رسیده بود، خصوصاً خالد که از همه غیورتر، قویتر و مغرورتر بود. او و پدرش با سران و سرداران قریش، در رأس دشمنان اسلام و مسلمین قرار داشتند، همواره در تلاش این بودند که به هرگونهایکه ممکن است به رسول الله صلیاللهعلیهوسلم و یاران باوفایش ضرر و صدمهای وارد کنند؛ چنانچه حاصل تمام این دشمنیها، در جنگ سرنوشتساز احد و غزوههای دیگر ظاهر و واضح میگردد.