شاخصههای قرآنی برای مهیاسازی زمینهی ایجاد و گسترش یک رسانهی اسلامی مستحکم همچنان ادامه دارد و برخی دیگر از آنها را در این یادداشت برمیشماریم و به آنها خاتمه میدهیم:
۱۱. واقعیتگرایی، آفات کار رسانهای؛ به معنای نادیدهگرفتن حقایق و واقعیتهایی است که مخاطب در گذشته با آن آشنا بوده است و مخالفت با آن واقعیتها به ناکارآمدی رسانه و دوری از حقیقت میانجامد؛ بدین جهت، قرآنکریم پیدرپی تمام واقعیتها و حقایق گذشته را تصدیق میکند. البته به پالایش و تصفیهی حق از باطل نیز میپردازد و حقایق را زلالتر از سابق در اختیار مخاطب میگذارد. آنگاه مخاطب را به پذیرش آموزههای خود فرامیخواند: «آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِما مَعَکُمْ وَ لا تَکُونُوا أَوّلَ کافِرٍ بِهِ؛ و به آنچه فرستادیم (قرآن)، ایمان آورید؛ در حالی که (قرآن) تصدیقکنندهی چیزی است که با شماست و نخستین کافر به آن نباشید.» (بقره: ۴۱.)
۱۲. مسئولیتپذیری؛ هرکسی مسئول کارهای خویش است. هر ابزاری باید از سوی استفادهکنندهی آن به گونهای استفاده شود که بتواند پاسخگوی آن نیاز و مهم باشد. خداوند میفرماید: «و چیزی را که بدان علم نداری دنبال مکن؛ زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.» (اسراء: ۳۶.)
۱۳. عدالتمحوری؛ عدالت یکی از محورهای اصلی و از اهداف و فلسفههای بعثت است؛ بنابراین، یک رسانهی اسلامی باید همواره عدالتمحور بوده و در چهارچوب آن حرکت کند.
۱۴. حمایت از مظلوم و مستضعف؛ خداوند در آیاتی از جمله آیهی ۷۵ سورهی نساء جنگ به نفع مظلوم و مستضعف علیه ظالم و مستکبر را یک فرمان و حکم الهی میداند؛ بنابراین، یک رسانهی اسلامی باید در این مسیر گام بردارد.
۱۵. افشاگری به نفع مظلوم و علیه ظالم؛ اگر مظلوم خواستار افشاگری است، باید بستر این مهم برایش فراهم شود، چون خداوند به او اجازهی افشاگری را داده است. رسانه نیز باید در خدمت این امر باشد نه آنکه برخلاف امر الهی اجازهی افشاگری و حقخواهی به مظلوم ندهد. خداوند میفرماید: «بانگ برداشتن به بدزبانی را دوست ندارد، مگر [از] کسی که بر او ستم رفته باشد و خدا شنوای داناست.» (نساء: ۱۴۸.) از این آیه این نتیجه به دست میآید که اطلاعرسانی و رسانهایکردن امور بد و زشت جایز نیست و بانک به بدزبانی در غیر از مورد استثناشده جایز و روا نمیباشد.
۱۶. تسامح و مدارا؛ در آیات قرآنی بر این نکته تأکید شده که در برابر انتقاد و دشنام با کرامت برخورد کنید. یک رسانهی اسلامی باید در برابر دشنام با مدارا و تسامح برخورد کرده و کریمانه عبور کند، نه آنکه جنجالآفرینی کرده و دشنام را با دشنام پاسخ دهد و دایرهی بیعفتی را وسعت دهد. خداوند میفرماید: «و بندگان خدای رحمان کسانیاند که روی زمین به نرمی گام برمیدارند و چون افراد نادان آنان را طرف خطاب قرار دهند، به ملایمت پاسخ میدهند.» (فرقان: ۶۳.) همچنین میفرماید: «و کسانیاند که گواهی دروغ نمیدهند و چون بر لغو بگذرند با بزرگواری میگذرند.» (فرقان: ۷۲.)
۱۷. تنویر اذهان عمومی؛ از آیات قرآن به دست میآید که تنویر افکار عمومی و تبیین حقایق یک اصل اساسی است و حتی بعثت پیامبران برای این امر بوده است. (حدید: ۲۵.) رسانهی اسلامی نیز باید در این مسیر حرکت کند.
۱۸. تشویق به همدلی و همزبانی و اتحاد و وحدت و جلوگیری از اختلاف؛
۱۹. ترغیب به همکاری، نیکی و تقوا؛
۲۰. مراعات حریم خصوصی و حقوق شهروندی؛
۲۱. مقابله با ناهنجاریها و منکرات و رذایل اخلاقی؛
۲۲. مدیریت ارزشی رسانه؛مدیریت رسانهای باید در دست اشخاصی باشد که بالاترین شایستگیها را دارند. نباید «آزادی» را چنان معنا کرد که هر شخصی بتواند ناشایستگیها را در عرصهی جامعه پراکنده سازد؛ ازهمینرو، خداوند برای رسالت و رسانهی دینی دست به گزینش و اجتبا و اصطفا میزند و یادآور میشود که خود گروهی را برای رسالت فرستاده است: «أَرْسَلْناکَ لِلنّاسِ رَسُولاً» (نساء: ۷۹.) «یا أَیّهَا الّذینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الّذی نَزّلَ عَلى رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الّذی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ…» (نساء: ۱۳۶.) «یا أَیّهَا النّاسُ قَدْ جاءَکُمُ الرّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّکُمْ» (نساء: ۱۷۰.) این واقعیت برای اصحاب رسانهها امروزه کاملاً ملموس است که سیطرهی مدیریت رسانهای فاسد بر جهان چه فجایعی در عرصههای مختلف به بارآورده و چگونه پیشاهنگ سلطهی نظامی و اقتصادی بر ملل مختلف شده است. در عرصههای داخلی نیز همین وضعیت وجود دارد و سلطهی مدیریت فاسد بر رسانهها به محو ارزشها و سلطهیابی فاسدان بر صالحان میانجامد. بنابراین، تمام راهکارها در نظام اسلامی باید به سویی حرکت کنند که سلطهی ناصالحان بر مدیریتهای رسانهای خنثی و ناکارآمد شود. تلاش ناشایستگان برای تسلط بر مدیریت رسانها، به دلیل طمعورزیشان به منافع مادی متعددی است که رسانهها توان زمینهسازی برای وصول به آن را دارند؛ حال آنکه از معیارهای مهم در مدیریت سالم رسانهای اخلاص است. البته هدف فقط اصلاح وضعیت و حرکتدادن جامعه در مسیر تکامل و خواست الهی است. ازهمینلحاظ، مدیران شایسته هرگز خواهان سهم و سهام از نظام سیاسی و اقتصادی نیستند و این است راز تکرار این آیه از زبان تمام انبیای الهی: «وَ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلاّ عَلى رَبِّ الْعالَمینَ» (شعراء: ۱۰۹)، «لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاّ ذِکْرى لِلْعالَمینَ» (انعام: ۹۰.) مدیریت رسانهای اصل کار رسانهای را وظیفهی خود میداند: «أَنّما عَلى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبینُ» (مائده: ۷۶.) بههمینخاطر، طمع و چشمداشتی هم به حاصل کار خود ندارد و این، بر عکس چیزی است که امروزه در عرصهی مطبوعات و رسانهها میبینیم که گروهی در پی سهمخواهی از دولتها و نظامها بر میآیند و این سهم را به دلیل تلاش خود در رسیدن افرادی خاص به حاکمیتها، حق خود میشمارند.
با این برشمردنها و یادآوری برخی شاخصهها و تمایزبخشهای قرآنی، به بحث ارزشافزاهای فعالیت رسانهای خاتمه میدهیم. در این یادداشتها سعی بر آن بود که خطمشی سالم و معتدل قرآنی برای آغاز و استحکام فعالیتهای رسانهای ذکر شود و ابعادش تبیین گردد.