در یادداشت قبلی دربارهی اهمیت مفهوم و تعریف جنگ نرم بحث کردیم، در این یادداشت/تحقیق دربارهی روشها و تاکتیکهای جنگ نرم در رسانههای جمعی بحث خواهیم کرد.
اینکه جوامع و کشورهای بهاصطلاح جهان سوم در تیررس جنگ نرم قرار دارند، حقیقتی انکارناپذیر است؛ جنگی که هدف آن اقناع افکار عمومی و جلب رضایت قلوب بهمنظور در دستگرفتن ارادهی ملتها برای تغيير باورهایشان است.
در کتاب «برای درک رسانهها» به نقل از ارشمیدس آمده است: «یک نقطهی اتکا در جهان به من نشان بدهید تا بهواسطهی آن دنیا را تکان بدهم.»
مارشال مک لوهان، مبتکر نظریهی «دهکدهی جهانی» که از بدو تولد وسایل ارتباط جمعی رد پای او را در تمام حوزههای رسانهای میبینیم، بر این باور است که «اگر ارشمیدس زنده بود، حتماً رسانهها را با انگشت نشان میداد و میگفت: من چشمها، گوشها، اعضا و مغزهای شما را بهعنوان نقطهی اتکا به کار میگیرم و دنیا را آنگونه که مایلم به حرکت درمیآورم.»
هرچند امروز آقای ارشیمدس زنده نیست، اما ظاهراً غرب پا جای پای او گذاشته و افکار عمومی را بهوسیلهی رسانهها تسخیر کرده است و به هر طرف که میخواهد سوق میدهد؛ این یعنی به بردگیگرفتن افکار عمومی.
غرب برای رسیدن به اهدافش از روشهای مختلف مانند جنگ نرم استفاده میکند. در جنگ نرم علاوهبر استفاده از ابزارهای رسانهای، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف، از تاکتيکهای متنوع دیگر استفاده میشود که برخی از آنها به شرح ذیل است:
۱. تاپهزدن؛ براساس این تاكتیک، رسانهها واژههای مختلف را به صفات مثبت و منفی تبديل كرده به آحاد مردم یا نهادهای مختلف نسبت میدهد.
۲. ترور شخصیتی؛ در جنگ نرم برخلاف جنگ سخت، ترور فيزيكی جای خود را به ترور شخصيتی داده است. هنگامی که نمیتوان یا نباید فردی ترور فيزيكی شود، با استفاده از نظام رسانهای و انواع تاكتيکها، از جمله بزرگنمایی، انسانيتزدایی و اهريمنسازی، پارهگویی و… اقدام به ترور شخصيتی میكند و از اين طريق باعث افزايش نفرت عمومی و كاهش محبوبيت همگانی میشود.
۳. مبالغه و اغراقکردن؛ مبالغهکردن يكی از روشهایی است كه از آن طریق سعی میشود واقعيتی موهوم به اثبات برسد. كارشناسان جنگ روانی از اين فن در مواقع و وقايع خاص استفاده میكنند. غربیها همواره با انعكاس مبالغهآميز دستاوردهای تكنولوژيک خود و اغراق در ناكامیهای كشورهای جهان اسلام، سعی میکنند روحيهی مسلمانان را در تقابل با تمدن غربی تضعیف کنند.
۴. ایجاد ترس، رعب و وحشت؛ در اين تاكتيک از حربهی تهديد و ايجاد رعب و وحشت ميان نيروهای دشمن، بهمنظور تضعيف روحيه و سستكردن ارادهی آنان استفاده میشود. متخصصان جنگ نرم ضمن تهديد و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف، به آنان چنين القا میكنند كه ممکن است خطرات و صدمههای احتمالی فراوانی بر سر راه آنان قرار بگیرد و از اين طريق، آيندهای مبهم و توأم با مشكلات و مصائب را برایشان ترسيم میكنند.
۵. ايجاد تفرقه و تضاد؛ ازجمله تاکتیکهایی است كه در فرآيند جنگ نرم اهمیت و کاربرد دارد؛ یعنی تضعيفکردن نیروی طرف مقابل از طريق تزريق تفرقه در جامعهی هواداران و حاميان. ايجاد و القای تضاد و تفرقه در جبههی رقيب باعث عدم انسجام و يكپارچگی میشود و رقيب را مشغول مشكلات درونی جامعهی حاميان خودی میكند و از اين طريق، از اقتدار و انرژی آن كاسته و قدرتش فرسوده شود.
۶. حذف (سانسور)؛ در اين تاكتيک سعی میشود فضای مناسب برای ساير تاكتيکهای جنگ نرم، بهويژه شايعهپراکنی، فراهم شود تا زمينهی نفوذ آن افزايش يابد. در اين تاكتيک با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی ديگر به ايجاد سؤال و مهمتر از آن، ابهام میپردازند؛ بدين ترتيب، زمينهی توليد شايعات گوناگون را مهیا میکنند.
۷. انسانيتزدایی و اهريمنسازی؛ يكی از مؤثرترين شيوههای توجيه حمله به دشمن به هنگام جنگ نرم يا سخت، انسانيتزدایی است، چون وقتی حريف از مرتبهی انسانی خويش تنزيل پیدا کرد و در قامت یک اهريمن در ذهن مخاطب ظاهر شد، میتوان اقدامات خشونتآميز عليه اين ديو و اهريمن را توجيه كرد.
۸. ارائهی پيشگوییهای فاجعهآميز؛ در اين تاكتيک با استفاده از آمارهای ساختگی و ساير شيوههای جنگ روانی، از جمله كلیگویی، پارهگویی، اهريمنسازی و… به ارائهی پيشگوییهای مصيبتبار میپردازند تا بتوانند حساسيت مخاطب را نسبتبه آنها افزايش بدهند و براساس ميل و هدف خويش افكارش را هدايت کنند.
۹. كلیگویی؛ یعنی ارائهی تصویری گنگ و مبهم از چیزی که میخواهند نشان بدهند، اما نمیخواهند مخاطب واقعاً از آن سر دربیاورد؛ ازهمینرو، محتوای واقعی بسياری از مفاهيمی كه از سوی رسانههای غربی مصادره و در جامعه منتشر میشود، مورد كنكاش قرار نمیگيرد.
توليدات رسانههای غربی در دو حوزه سياست داخلی و خارجی مملو از مفاهيمی مانند جهانیشدن، دموكراسی، آزادی، حقوق بشر و… است. اينها مفاهيمی هستند كه بدون تعريف و توجيه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمينهای مشخص به كار گرفته میشوند.
۱۰. دروغ بزرگ؛ اين تاكتيک قديمی كه هنوز هم مورد استفادهی فراوان است، عمدتاً برای مرعوبكردن، فريبدادن و منحرفکردن ذهن حريف استفاده میشود.
اینها بخشی از روشهای جنگ نرم است که غرب برای هویتزدایی از آنها استفاده میکند تا از رهگذر آنها به اهدافش برسد.