نویسنده: م. فراهی توجگی

نقش رسانه‌ها در تفریح و اوقات فراغت

فرهنگ معین واژهٔ فراغت را «به پرداختن به فارغ‌بالی، آسایش، استراحت، آسودگی و آرامش» معنا کرده است.

مفهوم و ماهیت فراغت

فراغت مفهومی نیست که بتوان آن را در دوران باستان یا عصر کشاورزی جست‌وجو کرد و پیدا نمود؛ زیرا فراغت پدیده‌ای است که رابطه‌ای نزدیک با تکنولوژی دارد و از ویژگی‌های تمدنی است که در دوران انقلاب صنعتی زاده شده است.
مفهوم فراغت الزاماً مترادف با تفریح نیست، بلکه زمان و فرجه‌ی آزادی است که فرد در اختیار دارد و به میل خودش صرف می‌کند. به عبارت دیگر، فراغت مجموعه‌ای از فعالیت‌هایی است که فرد با رضایت‌خاطر برای استراحت، برای سرگرم‌شدن، برای افزایش اطلاعات یا برای آموزش و مشارکت اجتماعی و داوطلبانه، پس از فارغ‌شدن از وظایف شغلی، خانوادگی و اجتماعی، به آن می‌پردازد.
ژو فرد و مازدیه، جامعه‌شناس نامدار فرانسوی کارکردهای مثبت فراغت را چنین خلاصه می‌کند:
۱. به آدمی فرصت می‌دهد که خستگی کار را از تن خود بیرون کند؛ زیرا خستگی بر آهنگ طبیعی زیست‌شناسانهٔ انسان تحمیل‌ شده است و در سیستم آن دخالت مستقیم دارد؛
۲. از طریق تفریح، اعم از اینکه جامعه آن را مجاز یا ممنوع بداند، دریچه‌های دنیای تازه‌ای چه واقعی چه خیالی در برابر آدمی گشوده می‌شود که می‌تواند برای گریز از خستگی روزانه ناشی از انجام‌دادن یک رشتهٔ وظایف محدود و تکراری، به آن پناه ببرد.

نقش تفریحی 

در دنیای امروز انسان زیر سلطه‌ی تکنولوژی نیاز مفرطی به استراحت و سرگرمی دارد تا بتواند اضطراب‌ها و نگرانی‌های ناشی از زندگی دشوار و ماشینی را التیام بخشد و با روحیه‌ای بهتر و آماده‌تر به کار و تلاش سازنده و سودمند بپردازد. در این میان، وسایل ارتباطی جمعی  مهم‌ترین ابزار تفریحی و سرگرمی افراد به شمار می‌رود که با پخش و انتشار برنامه‌های سرگرم‌کننده، اثرات تعیین‌کننده‌ای روی الگوی رفتاری اوقات فراغت انسان می‌گذارد. از همین رهگذر، فرد از زنجیره‌ی تنهایی و زندگی سخت روزمره‌اش رهایی می‌یابد و با محیط بیرون تماس برقرار می‌کند. انسان در اوقات فراغت صرفاً برای اینکه سرگرم شود، روزنامه می‌خواند؛ به رادیو گوش می‌دهد و به تماشای تلویزیون می‌پردازد. براساس پژوهش‌های استوتزل، «اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه‌ی فرانسه اظهار داشته‌اند که مطالعه‌ی نشریات جزو فعالیت‌های تفریحی‌شان است. در خلال اعتصاب مطبوعات در جنوب شرقی فرانسه، ۲۶درصد از افراد مطالعه‌گر گفته بودند که در نبود نشریات، انسان احساس تنهایی می‌کند و زندگی یک‌نواخت و غم‌انگیز می‌شود؛ این امر موجب شده است که زندگی‌شان مثل گذشته به‌خوبی سپری نشود.»
شامپانی پژوهشگر دیگر، درباره‌ی وسایل ارتباط جمعی براساس تحقیقات خودش گفته است: «تنها ۱۲درصد کسانی که با آنان مصاحبه شده بود، به‌تنهایی تلویزیون نگاه می‌کنند؛ در حالی که ۸۷درصد دیگر در جمع و حضور خانواده‌هایشان تلویزیون تماشا می‌کنند. تلویزیون وسیله‌ی سرگرمی اوقات فراغت است که با بسیاری از جنبه‌های زندگی خانوادگی پیوند دارد؛ به‌ویژه در مراسم صرف شام که دقایق مهمی در زندگی روزانه هر فرد فرانسوی به شمار می‌رود.»
شامپانی نتیجه می‌گیرد که به علت تأثیر وسایل ارتباط جمعی، شیوه‌ی سنتی زندگی توده‌ها در محدوده‌ی خانواده در حال تغییر است.
برخی از متفکران و اندیشمندان معتقدند رسانه‌ها مخاطبانش را با شاهکارهای گذشته و حال آشنا کرده‌ است و برنامه‌های سرگرم‌کننده با سهولت بسیار بیشتری را در دسترس‌شان قرار داده است. بدون‌شک برنامه‌های سرگرم‌کننده پاسخگوی یک نیاز واقعی است؛ لیکن بسیاری از این برنامه‌ها آن‌قدر مبتذل و کلیشه‌ای است که به‌جای برانگیختن قوه‌ی ابتکار، آدمی را کودن بار می‌آورد.
بیریوکف در این زمینه می‌گوید: «سرگرمی و تفریح که در آن وسایل ارتباط جمعی به لحاظ پوشش و ارتباط‌دهی، نیرومندترین و مؤثرترین وسیله به شمار می‌رود و مقام برجسته‌ای را به دست آورده است، برنامه‌های سرگرمی و تفریحی مربوط به مخاطبان را به مقدار فراوان تولید می‌کند. رسانه‌های جمعی به‌عنوان یک وسیله‌ی سرگرمی خانوادگی مورد توجه قرار گرفته است که این امر باعث پرورش نوعی شخصیت و جفت‌وجورشدن با طبقه‌ی حاکم می‌شود؛ شخصیتی قانع و راضی از زندگی‌ که تنها به مصرف می‌اندیشد.»
بنابراین، می‌توان چنین نتیجه گرفت که وسایل ارتباط جمعی هرچند در مواردی می‌تواند خلأ سرگرمی را در بسیاری از خانواده‌ها پر کند؛ باوجوداین، باید توجه داشت که نباید به وسایل ارتباط جمعی تنها از این دیدگاه نگریست؛ زیرا در این صورت، ارزش و اعتبار واقعی آنها برای ما کشف و پدیدار نمی‌گردد.
وسایل ارتباط جمعی اگرچه در مواردی موجب سطحی‌شدن، انفعالی و مبتذل بارآمدن انسان می‌شود، اما در بسیاری اوقات وسیله‌ی گسترش بینش، ذهن و گشایش مرزهای درونی بر درک و هضم پدیده‌های جهان هستی، دستیابی مستقیم به آثار و افراد و برقراری ارتباط انسانی به مقیاس جهانی نیز می‌شود؛ مشروط بر اینکه وسایل ارتباط جمعی تنها وسیله‌‌ای برای مقابله و مبارزه با جهل، بی‌سوادی، استثمار، و به‌طور کلی، جایگزین‌ساختن دنیای واقعی به‌جای جهان نمایشی و رسانه‌ای و ارائه‌ی روش‌هایی باشد که باعث مشارکت و دخالت فعال و خلاق افراد در زندگی اجتماعی می‌شود. وسایل ارتباطی جمعی می‌تواند با نقش آموزشی خود افق بینش مخاطبان را وسعت ببخشد؛ در روند فرهنگ‌پذیری فرد تا آخر عمر مؤثر واقع شود؛ با گشودن پنجره‌ای از اتاق نشیمن به دنیای خارج محیط زندگی را به‌صورتی که جریان دارد، معرفی کند و در نتیجه، به مخاطبان قدرت انطباق و سازگاری بیشتری ببخشد. افزون بر اینها، می‌تواند به‌طور نسبی محرکی برای درمان بیماری‌های روانی باشد.
وسایل ارتباطی جمعی واقعیت‌ها را به‌صورت تصاویر و در قالب‌های گوناگون دیگر نشان می‌دهد؛ تصاویر واقعی یا تخیلی که به‌طور مستقیم با ناخودآگاه مخاطبان سخن می‌گوید و در پرورش اندیشه‌های تخیلی‌شان نقش ایفا می‌کند.
با اینکه این‌همه از اهمیت و نقش رسانه‌ها در پرکردن اوقات فراغت و تفریح گفتیم، اما زمانی این گفته‌ها مصداق پیدا می‌کند که کشورهای اسلامی برنامه‌های خاص خود را داشته باشند، تا از نفوذ فرهنگ‌های ضددینی جلوگیری کنند؛ واگرنه گذراندن اوقات فراغت در دنیای فضای مجازی بدون داشتن هدف، فاجعه‌ی اجتماعی به بار خواهد آورد.
امروزه بسیاری از جوانان در جهان اسلام دین‌گریز شده‌اند و دلباخته‌ی فرهنگ غربی گشته‌اند؛ چه چیزی باعث این امر شده است؟ مسلماً بزرگ‌ترین دلیلش تبلیغات در رسانه‌های ارتباط جمعی و ضعف مسلمانان در مقابله‌ی با آنان است. سرابی که امروزه غرب برای تشنگان نشان می‌دهند، آن‌قدر جذاب است که همه‌ی دنیا را محو تماشای خودش کرده‌ است؛ بنابراین، باید چاره‌‌ای اندیشید و کاری کرد، در غیراین‌صورت، منتظر تبعات مخرب آن باید بود و درد نیشش را تحمل کرد.

ادامه دارد…

بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version