نویسنده: عبیدالله نیمروزی

حُبّ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم نسبت به صدیق رضی‌الله‌عنه

رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم نزد یارانش در مسجد رفت و فرمود: ابوبکر کجاست؟
ابوبکر برخاست. پیامبر فرمود: بیا کنارم بنشین.
فرمود عمر کجاست؟ او برخاست. پیامبر فرمود: بیا کنارم بنشین. سپس دست هر دو را گرفت و بالا برد و فرمود: در روز قیامت این‌گونه مبعوث می‌شویم. از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم پرسیده شد: محبوب‌ترین شخص نزد شما کیست؟
فرمود: عایشه. گفته شد: از مردان؟ فرمودند: پدر ایشان «ابوبکر».
روزی پیامبر به او فرمود: ای ابوبکر! تو همراه من در غار و همراهی من در کنار حوض هستی.
یک روز عمر ابن خطاب به خاطر سخنی که ابوبکر رضی‌الله‌عنه گفت، از او ناراحت شد و با خشم از نزد ابوبکر رفت. حضرت ابوبکر پشت سرش دوید و گفت: ناراحت و خشمگین نباش. ولی حضرت عمر توجه نکرد و او مرتب به او رجوع می‌کرد و حضرت عمر توجه نمی‌کرد، ابوبکر صدیق نزد پیامبر رفت و از او شکایت کرد و گفت: چند بار برای آشتی نزد او رفتم و او سر باز می‌زند. حضرت عمر رضی‌الله‌عنه به مسجد آمد و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم را دید که چهره‌ی ایشان سرخ شده است و ابوبکر صدیق در کنار ایشان هستند. وقتی ابوبکر صدیق این صحنه را دیدند دو زانو نشست و شروع کردند به نرم کردن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم نسبت به حضرت عمر،  گفت: یا رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم به خدا من مقصر بودم. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: وای بر تو ای عمر تو به ابوبکر چکار داری؟
ای مردم! من این دین را آوردم، همه گفتند: دروغ گفتی؛ ولی ابوبکر گفت: راست گفتی.
و با جان، مال و خانواده‌اش با من همدردی کرد.
آیا یار و همراهم را برایم رها می‌کنی؟
رضوان جنان سرای دارت               جبرئیل امین امین بارت
ای پنج ستون خانۀ شرع                قایم به وجود چهار یارت
اول به وجود ثانی اثنین               صدیق که بود یار غارت

تواضع و فروتنی صدیق رضی‌الله‌عنه

حضرت ابوبکر صدیق به جز از انبیاء علیهم‌السلام از تمام مردم افضل هستند و بهشتی بودن ایشان قطعی و یقینی است؛ زیرا خود آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم وی را مژده‌ی بهشت داده است. حتی در مورد ایشان فرمودند: «سردار گروهی از بهشتیان خواهد بود.«
و نیز به او بشارت دادند که روز قیامت هنگام رفتن به بهشت تمام دروازه‌های بهشت جهت اکرام و احترام، او را به‌سوی خود فرا می‌خوانند.
همچنین فرمودند: «از امت من جلوتر از همه ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه در بهشت داخل خواهد شد.» باوجود این همه فضائل که حضرت ابوبکر صدیق داشتند گاهی می‌فرمود: «ای کاش من درختی بودم، قطع کرده می‌شدم؛» گاهی می‌فرمودند: «ای کاش من گیاهی بودم که جانوران آن را می‌خوردند.»
یک بار وارد باغی شد در آنجا حیوانی را نشسته دید، آهی سرد برآورده فرمودند: «تو چقدر با لطف می‌خوری و می‌نوشی؛ زیر سایه‌ی درختان گردش می‌کنی و در آخرت هیچ حسابی نداری؛ ای‌کاش ابوبکر رضی‌الله‌عنه نیز مانند تو می‌بود.»
صدیق اکبر رضی‌الله‌عنه فقط بزرگی از بزرگان اسلام نبودند؛ بلکه بزرگی از بزرگان انسانیت بودند.

فتوحات در عهد ابوبکر رضی‌الله‌عنه

شهرهای یرموک، دمشق و بعضی از شهرهای شام در عهد خلافت ابوبکر صدیق فتح شدند و سلسله پیروزی‌های اسلامی به‌سرعت جریان داشت.
قشون عراقی در سرزمین ایران و قشون شام در دیار روم مناظر دلربای «لِیُظهِرِهُ عَلَی الِّدینَ کُلِّه» را به جهان نشان می‌دادند.

گزیده‌ای از سخنان گهربار حضرت صدیق اکبر

  1. دینداری خود را از آن کسی اعلام می‌دارم که برای شناساندن خود به دیگران، راهی جز فروتنی و تواضع نشان نمی‌دهد.
امام الصوفیه حضرت جنید بغدادی نسبت به این کلام فرموده است: «اشرف کلمة فی التوحید» یعنی بهترین کلمه‌ای است که در خصوص توحید گفته شده است.
  1. کسی‌که حلاوت محبت خدا را چشیده باشد؛ فرصتی برای طلب دنیا ندارد و از دنیا متوحش و گریزان می‌شود؛
به هنگام وفات، مردم به عیادت وی آمدند و گفتند: ای خلیفه رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم! اجازه دهید برای شما طبیب بیاوریم. فرمودند: طبیب مرا معاینه کرده است. پرسیدند: طبیب چه گفت؟ فرمودند: طبیب گفت: «فعّال لما یرید»؛
  1. ای مردم از خوف خدا گریه کنید و اگر گریه نمی‌آید سعی کنید بگریید؛ ما بزرگی را در تقوا، توان‌گری را در یقین و عزت را در تواضع یافتیم.
بخش قبلی | بخش بعدی

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version