نویسنده: محمدعاصم اسماعیل‌زهی

در پرتوی قرآن وسنت برای حجاب شش اصل ذکر شده است:

1ـ وسعت، نخستین اصل این است که پوشانیدن تمام بدن فرض است؛ این حکم برای مردان وزنان متفاوت است، برای مردان پوشانیدن بدن از ناف تا زانو فرض است، وبرای زنان پوشیدن تمام بدن (بجز چهره ودست­ها تا مچ) فرض است، البته برای برای زنان پوشانیدن چهره دست­‌ها وپا­ها از دید بیگانگان نیز لازم است، پنج اصل دیگر برای مردان وزنان به طور یکسان می­‌باشد.
2ـ لباس طوری گشاده باشد که فراز ونشیب بدن ظاهر نگردد.
3ـ لباس طوری کلفت باشد که اعضای بدن آشکار نشوند.
4ـ لباس آنقدر زیبا نباشد که جنس مخالف را فریفته بگرداند.
5ـ لباس با پوشش جنس مخالف مشابه و متماثل نباشد.
6ـ لباس با پوشش غیر مسلمانان تشابه پیدا نکند.
به ویژه با لباسی که نشان مخصوص مذهبی غیرمسلمان به شمار می­‌رود، مشابه نباشد.
رعایت نمودن حجاب کامل توأم با مراعات کردن شش اصل مزبور در واقع یک شگرد اخلاقی رفتاری به شمار می‌­رود. عموما مردم بر این باورند که رعایت حجاب  فقط محدود به لباس است وبس، حال آنکه توأم با مراعات کردن حجاب لباس، رعایت کردن حجاب چشم‌­ها، حجاب دل، حجاب فکر، اندیشه وحجاب نیت­‌ها نیز لازم وضروری است، حتی باید، حجاب در گفتار انسان نیز رعایت ­گردد.
خداوند متعال در قرآن علت فرضیت حجاب برای زنان را اینگونه بیان می‌­فرماید: [يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللهُ غَفُورًا رَحِيمًا].
ترجمه: ای پیامبر به زنان ودختران خود و زنان مؤمنان بگو که چادر خود را برخود فرو پوشند این مناسب تر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند، و خدا آمرزنده ومهربان است.
قرآن مجید در آیات فوق چنین می­‌فرماید که حجاب برای زنان بدین خاطر فرض شده است، تا آنان به وسیله رعایت کردن حجاب با عفت وبا حیا به نظر آمده از نظر­های سوء ودست درازی­‌های بی­جا محفوظ بمانند، چون تقاضا وخواسته عفت وپاکدامنی نیز همین است.
ادعایی که همواره غرب در مورد آزادی زن سر می­‌دهد، صرفاً یک کالای تبلیغاتی است و بس به غیر از این که تمدن غرب آزادی زن را به‌­عنوان ابزاری در جهت در دست گرفتن جسم وذلیل کردن روح ومحروم گردانیدن زن از احترام وکرامت مورد استفاده قرار داده است چیزی دیگری نیست، تمدن غرب پیوسته سنگ طرفداری از حقوق زن را به سینه می­‌زند، وادعای بلند کردن جایگاه زن را سر می­‌دهد، حال آنکه همه آن ادعاها پوچ، بی‌اساس و واژگون است، تمدن غرب نه  تنها به زن عزت وجایگاه رفیعی نداده است حتی آن را از بردگان، کنیزان وبزه‌کاران نیز پایین تر قرار داده است، که در دست سوداگران ناموس و فروشندگان عفت به عنوان ابزار تجارتی مورد استفاده قرار گرفته می‌شود.
این است ارمغان تمدن غرب به نام طرفداری از حقوق زن که آن را در دست سوداگران ناموس به عنوان ابزاری جهت حصول اهداف اهریمنی خویش مورد استفاده قرار داده وبه نام تمدن وفرهنگ بسان گرگ در پوستین میش جلوه‌­گرشده‌­اند.
در اسلام آیین شرم وحیا، عفت وعصمت، غیرت وحمیت است، اسلام والاترین مرتبه وارزش را برای انسانیت به ارمغان آورده است، خطوط امتیازی انسان وحیوان با آشنایی به احکام اسلام روشن می‌شود واسلام به هیچ عنوان اجازه این که حیوانیت در زندگی انسان‌ها راه پیدا کند را نمی­‌دهد. غرایز جنسی ودیعت شده در نهاد هر فرد بشریت که هسته اصلی رغبت وتمایل مرد بسوی زن است، شریعت در چارچوب مقررات بخصوصی راه تسکین آن را معرفی نموده است، خط وحق نفس کاملا رعایت شده است، البته اسلام نمی­‌خواهد که انسان مانند شتر بی­مار تابع ومحکوم تمایلات نفسانی وهوس­‌های شیطانی شود، هرچیز را که خواسته باشد بخورد، هرچه را که می­‌خواهد بپوشد وهرجا که میلش باشد نگاه کند، وبا هر کس که دوست دارد روابط جنسی برقرار کند، بسیاری از کسانی که خود را مسلمان می­‌دانند بنابر تابعیت از یهود ونصاری وبه تعبیر بهتر بر اساس هدایت آنان می­‌خواهند مسلمانان را در مسیر طوفان وسیلاب حیوانیت قرار داده، شخصیت اسلامی آنان را نابود سازند، با تمسک به آیات وروایات اگر احکام ومسایل حجاب وپوشش اسلامی برای آنان گفته شود با کمال جرأت وجسارت آیات وروایات واحادیث را رد نموده وبرای سرپوش گذاشتن به جنایات نابخشودنی خویش می­‌گویند این حرف‌­های ارتجاعی مولوی­‌ها وآخوند­ها هستند، اسلام چنین چیزی را نگفته است، ترک حجاب بلکه بدحجابی وبی­‌حجابی واین که زنان را در حالت عریانی ولختی زینت بخش کوچه وبازار ومراکز عمومی نموده وآنان را در کلوپ­‌های شبانه جلوی مردان بیگانه در حالت عریان ونیمه عریان به رقص در می‌­آورند، وآن را به پیشرفت وروشن فکری تعبیر می­‌کنند، حیوانیت است، بلکه فراتر از آن.
حجاب فقط پوششی برای بدن زن نیست، حجاب عنوان مجموعه دقیق احکام اجتماعی مربوط به جایگاه زن در نظام اسلامی است که خداوند متعال آن را به عنوان «قلعه مستحکم» تشریع کرده است. که از زن محافظت می­‌کند و «حصار محافظ» که جامعه را از شیفتگی به او محافظت می­‌کند و «چارچوب منضبطی» که زن از طریق آن نقش بزرگ خود را ایفا می‌­کند، است که خداوند او را به او سپرده و برای خود برگزیده است تا به سعادت در این امر دست یابد. و همه اینها با معنای وسیع‌تر و فراگیرتر، که رسیدن به بندگی خالص پروردگار جهانیان است، هماهنگی دقیقی دارد. (و جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا بپرستند). این افراد گمراه و فاسد که سر و صدا می­کنند که حجاب زن «پرده ای بر ذهن است» به­­ اشتباه می­‌افتند تا پایان سخنان توخالی خود، که ممکن است ساخته شاعرانی باشد که از آنها پیروی می‌کنند. یا گمراهان و نویسندگانی که در هر وادی سرگردانند و حیرانند باشد، این ذهن آنهاست که از درک حکمت عالم و حکیم در مورد تشریع حجاب «مسدود» شده و ادراکات، ذائقه و اخلاقشان «تحریف» شده و باعث برهنگی «حیوانی» می‌­شود. در حالی که این را یک پیشرفت و ترقی می­پندارند، وحجاب را یک امر عقب ماندگی و ارتجاعی می‌دانند.
زن مسلمان با این احکام حکیمانه الهی، نقش بزرگ خود را از طریق «حجاب» به معنای جامع آن، به کمال می­‌رساند و زیباترین و بهترین تأثیر را بر ملت خواهد گذاشت. او به اسلام افتخار می­‌کند و اسلام به او افتخار می‌کند وبرای اینکه تاریخ پرشکوهی داشته باشد، زندگی از او به عنوان یک مادر و همسر و دختر و یک عالم و فقیه و متواضع می‌­سازد و بر همگان آشکار خواهد شد که در کنار حجاب چه چیزی پنهان بوده واست، و آنچه در پشت اتاق­‌ها می‌­گذشت چه بوده. آنها میوه‌های مبارکی خواهند بود که ملت از پشت حجاب درو خواهدکرد، بلکه این جهشی به سوی شکوه خواهد بود. آن رنسانس زمانی که مسلمانان اولیه به جایگاه والای زن و جدیت نقش آنها پی­‌بردند، به آنها حق تعلیم و تهذیب را دادند در پشت حجاب… و در چهارچوب حجاب، حق تعلیم سودمند را برای­شان حفظ کردند و چه کسی می­تواند آنها را از حقوقی که خداوند برای­شان مقرر کرده است باز دارد؟ زنان را بگذار تا زمانی که می­خواهند قیام کنند، زیرا در قیام آنها ما قیام می­کنیم و به هدف خود می­رسیم، اما کسانی که دست­های او را می­گیرند و آنهایی که او را به قیام می­خوانند، مراقب نیت های خود در پیچ در پیچ و آشفتگی راه باشند. و اگر از صراط مستقیم خدا و شریعت او منحرف شوند در گمراهی می­افتند و گرفتار لغزش می­‌شوند،
اما اینکه زنان ما زن غربی را الگوی تقلید و تلاش برای تقلید قرار دهند، هدفی تحریف شده و مسیری نادرست است. ما به زن غربی دروغ نمی­گوییم، زیرا او شایسته الگو شدن نیست، اولاً کافر است یا دین ندارد و ثانیاً او یک سرگردان بی‌­شخصیت است، مگر اینکه به نور الهی هدایت شود. این که او حسابگر و صنعتگر و محققی است فایده­ای ندارد، توانا است، زیرا فقط حیات مادی را پشتیبانی می­کند، فریب آنچه را که مقلدین بیگانگان و سربازان روشنفکر آنها می­گویند که زن اروپایی به افتخار واقعی رسیده است را نخوریم بلکه به او وعد­های دروغین داده­اند که از او به عنوان بازیچه­‌ای برای بازی اینجا و آنجا سوء استفاده می­کنند. مردم آن را با آنچه آزادی کاغذی نامیدند پوشانده اند. جایگاه زن در میان خارجی­ها چیزی نیست جز ظاهری خالی از ارزش های والا و واقعی، شکی نیست که اگر تبلیغات متعصبانه‌­ای که به قول مقلدین در سرزمین ما او را در پرده پوشیده است حمایت نمی­شد. او این را نداشت، روی هر قومی را که او را انتخاب می‌کرد و راه او را دنبال می‌کرد سیاه می‌کرد، ما از زنان خود می خواهیم که حجاب را بین خود و زنان اروپایی مقایسه نکنند، زیرا در مادران نخستین ما فضیلت و غنا وجود داشت، کسانی که نیکی نژادهای خود و سخاوت اخلاقی خود را فراموش کردند.
ای خواهر. شرافتی که اسلام به شما ارزانی داشته است و ظلم و خواری را از شما دور کرده است. پس مواظب باش که نعمت خدا را به کفر مبادله نکنی و آنچه را که پایینتر است با نیکوتر عوض نکنی و تو ای مادر مهربان: آن که در دست توست فرزندی نیست که تا آخر عمر کودک بماند، بلکه راز هستی است که از تو پخش می­شود و صفحه زندگی از تأثیر تو پخش می­شود و گواه تر از چهره و زبان توست. این لکه متحرک یک بازی سرگرم کننده نیست، بلکه دنیایی بزرگتر است، پس ببینید می خواهید جهان در چه وضعیتی باشد. کسی که جلوی چشمان شما ظاهر می شود، پسر مبتذل نیست، بلکه شیطان زمان و دشمن آن است.
این مقامی است که خداوند تو را برای آن آماده کرده است که برخی از آنها به درستی آن را توصیف کرده­اند و می­فرمایند: زنی که با دست راست گهواره را تکان دهد با دست چپ دنیا را تکان می­دهد. زن موجودی ضعیف القلب نیست، هر کسی که در تاریکی تاریخ، آزار پدر، گستاخی شوهر در دوران بارداری، درد زایمان و مادر شدن را – با رضایت و اطمینان – تحمل کرد، شجاع وقوی است. از نظر روح ضعیف، این آفریده خوار نیست، زیرا هر کس که خدا به او آفرینش مردم و تربیت ملت­ها را بسپارد حقیر نیست. به راستی که زن ستون جامعه است و تا زمانی که قیام می­کند استوار می ایستد، پس اگر بدن او ضعیف شد، او از آن غافل شد، فضیلت را دست کم گرفت و در عیش و نوش غرق شد، ستون هایش فرو خواهد ریخت، پهلوهایش خواهد شکست.
علامه محمد احمد، در بخشی دیگر از کتابش در مورد علت وفلسفه حجاب چنین می­نویسد: خداوند متعال فلسفه حجاب را اینگونه بیان می­کند، [ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ] این سوال کردنتان از پشت پرده بهتر وپاکیزه تر است برای قلب­‌های شما وقلب­‌های زنان.
برای اين كه كانون گرم خانواده، و محبت زوجين باقی بماند و اختلاف و نفرت آن را  به سردی نكشاند خداوند قيد و بندها و محدوديتهايی را براي هريک از مردان و زنـان مقرر فرموده تا با رعايت نمودن آن زندگی راحت و خوشی را بگذرانند. فلسفه حجاب چيز مكتوم و پنهانی نيست، زيرا بی­حجابی زنان كـه طبعـاً پيامـدهايی  همچون آرايش، عشوه­گری و امثال آن را همواره دارد مردان را مخصوصـاً جوانـان را در  يک حال تحريک دائم قرار می­دهد و آمارهای قطعی و مستند نيز نشان مـی­دهـد كـه بـا افزايش بی­حجابی در جهان طلاق و از هم گسيختگی زندگی زناشوئی در دنيـا بـه طـور مداوم بالا رفته، چرا كه «هرچه ديده بيند دل كند يـاد» و هرچـه دل، يعنـی: هـوس هـای سركش بخواهد به هر قيمتی باشد به دنبال آن می­رود و بـه ايـن ترتيـب هـر روز دل بـه
دلبری می­بندد و با ديگری وداع می­گويد. گسترش دامنه فحشاء و افزايش فرزندان نامشروع از دردناكترين پيامدهای بی حجابی است كه نيازی به ارقام و آمار ندارد و دلائل آن در جوامع غربی آنقدر نمايـان اسـت كـه حاجتی به بيان ندارد. مسئله ابتذال زن و سقوط شخصيت او در اين ميان نيز حـايز اهميـت فـراوان اسـت،  هنگامی كه جامعه زن را با اندام تحريک آميزش بخواهد؟ طبيعـی اسـت كـه روز بـروز تقاضای آرايش بيشتر و خود نمايی افزونتر از او دارد، در جامعه­‌های كه تنهـا افتخـار زن، جوانی، زيبائی و خودنمائی­اش شده و به اين ترتيـب مبـدل بـه وسـيله­‌ای بـرای اشـباع هوس­‌های سركش يک مشت آلوده و انسان نمای ديوصفت می­گردد، در چنين جامعه­‌های با ويژگی‌های اخلاقی­اش زن چگونه می‌­تواند آگـاهی و دانـایی­اش را جلـوه‌­گـر نمايـد وحایز مقام والای خویش گردد.
ای زنان مسلمان! به این فرمان خداوند [وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ] توجه داشته باشید که برای زینت وزیور وآرایش، عضو مشخص ولباس معینی را تعیین نکرده است، این عبارت با صراحت کامل دلالت بر این دلالت می­‌کند که هر یک از اعضای بدن زن می­تواند به شکلی موضع زینت و وسیله فتنه انگیزی باشد، وزن مؤمن ومتقی کسی است که به خاطر خوف وترس از خشم وکیفر الهی به این فرمان توجه کرده ودقیقا به آن عمل کند، وزینت هر چیزی است که به جمال وزیبایی بیافزاید منظور از زینت نه فقط این است که زن خود را به طلا وجواهرات ولباس­های فاخر بیاراید ویا اینکه خود را با رنگ وروغن­‌های گوناگون آرایش کند، بلکه زینت وبزرگترین زینت همان مواضع فتنه انگیزی است که خداوند در اندام زن قرار داده وآن همه زیبایی اندام وهماهنگی اعضا را در سرشت وجود او به ودیعت نهاده است خداوند که این آیه را در قرآن فرو فرستاده است، می­دانسته است که بعضی از زنان هستند که خود سرانداز را وسیله برای آرایش وفتنه انگیزی قرار می­دهند واز آن طریق به زیبایی خود می­آفزایند، به طوریکه چادر یا روسری را دور صورتشان می­گیرند وگوش­‌هایشان را چپ وراست می­اندازند وبا انواع زر وزیور آن را تزیین می­‌کنند، یا اینکه قسمتی از موهای شفاف خود را روی پیشانیشان می­ریزند یا آن را به شکل تاج در می­آورند وبه این وسیله صورتشان را بسیار زیباتر از آنچه هست، نشان می‌­دهند در نتیجه خود چادر ومقنعه یا روسری منظره تماشایی برای چشم‌چرانان می­شود درست بر خلاف آنچه که خداوند خواسته است که چادر یا مقنعه ویا روسری وسیله برای پوشانیدن زینت‌های زن واعضای فتنه انگیز او باشد، جالب این است که این زنان که چادر ومقنعه یا روسری‌های این چنینی به سر می­کنند گمان دارند که فرمان خداوند را اطاعت کرده‌اند وهمانطور که خداوند خواسته است، اندام خودشان را پوشانده‌اند این فریبکاران باید بدانند که خداوند از درون آنها که انباشته از عشق وتمایل به زیبایی وخود آرایی است با خبر است، واز نیرنگ ها وفریب هایی که در دل آنها است چیزی بر او پوشیده نیست، خداوند می­داند که چنین زنانی شیفته ودلباخته آنند که زیبا وفریبا به نظر آیند وپسند وتحسین هر کس را که آنها را می­بینند بر انگیزند، هرچند که این اعمال جلف وزشت به وسیله سر انجام گیرد، تبرج وخود آرایی است که خشم خداوندی را برمی­انگیزد وگناهی است که مستوجب کیفر وعذاب خداوند متعال است.
بخش قبلی | بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version