نویسنده: محمدعاصم اسماعیل‌زهی

تاریخ نزول حجاب

آمیزش بی مورد مردان و زنان در کل تاریخ جهان از عهد آدم علیه السلام گرفته تا زمان خاتم الانبیاء ﷺ در هیچ زمانی درست دانسته نشده است و نه تنها در اهل شرایع بلکه در عموم خانواده‌های شریف چنین اختلاط روا داشته نشده است. هنگام سفر حضرت موسی به مدین ذکر دور نگاهداشتن آن دو زن گوسفندان خود را به دلیل این که داخل شدن در میان مردان را پسند ننمودند و بر آب باقی­مانده قناعت کردند و حضرت زینب بنت جحش که به هنگام نکاحش نخستین آیه­ی حجاب نازل شد و قبل از نزول حجاب در روایت ترمذی آمده است که در خانه به گونه‌­ای نشسته بود که (وهی مولیة وجهها الى الحائط) روى را به سوی دیوار نموده و نشسته بود. از این معلوم می­‌گردد که قبل از نزول حجاب اختلاط بی محابا در میان زنان و مردان و ملاقات و گفتگو بی‌تکلفانه در این مردمان شریف و نیک رایج نبود و تبرج جاهلیت اولی و ظهور آن را که در زنها که قرآن ذکر کرده‌اند در میان زنان خانواده عرب نبود بلکه در زنان کنیز و آزاده بود. خانواده­‌های شریف آن را معیوب می‌پنداشتند و کل تاریخ عرب بر آن گواه است. در هندوستان در میان هندوها و بوداییان و مذاهب دیگر مشرکانه اختلاط بی رویه­‌ی مردان و زنان پسندیده نبود این ادعا دوش بدوش کار کردن مرد و زن و اختلاط بی تکلفانه­‌ی آنها در تعلیم و تربیت و بقیه جوانب زندگی و سلسله برخوردها در ضیافات و مجالس همه محصول بی­‌حیایی و فحاشی ملل اروپایی است که در این باره هم این ملل از گذشته‌­ی خویش منحرف شده، به آن مبتلا گشته‌­اند در گذشته آنها هم چنین صورتی نداشتند.  حق تعالی همانگونه که آفرینش جسمانی زن را از مرد ممتاز نموده است در طبایع آنها هم جوهر حیای فطری را گذاشته که طبعاً آنها را برای دوری از مردان آماده می­‌کند و این حجاب حیای طبیعی در میان مردان و زنان از بدو آفرینش حایل بوده و در بدو اسلام حجاب از همدیگر، از این قبیل بود.  و این نوعیت ویژه حجاب نسوانی که مقام اصلی زنها چهار دیواری خانه باشد و هرگاه برای ضرورت شرعی بخواهند بیرون آیند کل بدن را پوشیده بیرون آیند پس از هجرت به مدینه در سال پنجم هجرت به موقع اجرا گذاشته شد.  که تفصیل آن از این قرار است که اتفاق همه علماء است نخستین آیه در رابطه با حجاب آن است که قبلاً ذکر گردید [لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَبِي](سورة الأحزاب /33/53) و این آیه که هنگام نکاح حضرت زینب بنت جحش و آمدن او در خانه ی نبوی نازل شد، درباره­ی تاریخ این نکاح حافظ این حجر در اصابه و حافظ ابن عبدالبر در استیعاب دو قول نقل کرده‌اند یکی سال سوم و دیگر سال پنجم هجرت  است حافظ ابن کثیر سال پنجم هجرت را ترجیح داده است. ابن سعد از حضرت انس هم سال پنجم هجرت را نقل کرده است و از بعضی روایات حضرت عایشه­‌ی صدیقه (رضی‌الله‌عنها) هم این ترجیح معلوم می­‌گردد. در آیه مذکور به زنان دستور داد که پشت پرده بنشینند و به مردان دستور رسید که اگر از آنها چیزی خواستند از پشت پرده بخواهند: تأکید خاصی نسبت به پرده معلوم می‌­شود که بدون ضرورت، مردان و زنان از هم جدا باشند، و اگر به هنگام نیاز به آنها صحبت باشد آن هم از پشت پرده صورت  پذیرد. در قرآن کریم در خصوص مسئله­‌ی حجاب هفت آیه نازل شده است. چهار آیه در سوره­ی «احزاب» و سه مورد در سوره­ی «نور» که قبلاً گذشته است. و نیز همه بر این اتفاق دارند که در ارتباط با حجاب نخستین آیه‌­ای که نازل شده است این است که [لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ] (سورة الأحزاب /33/53) در سه آیه‌­ی سوره­‌ی نور و نخستین آیه­‌ی سوره‌­ی احزاب که در آنها به ازواج مطهرات دستور رسیده است که در خانه­‌های خود بنشستند [وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ](سورة الأحزاب /33/53) این همه اگر چه به اعتبار ترتیب فعلی قرآن مقدم هستند، اما به اعتبار نزول مؤخر می­‌باشند در نخستین آیه­‌ی سوره احزاب تصریح شده است که این حکم زمانی به ازواج مطهرات داده شد که آنها پس از اختیار از طرف خدا که آیا وسعت دنیا و طلاق را می­‌خواهند یا به صورت فعلی آخرت و معیت رسول خدا را ترجیح می­‌دهند و در نکاح آن جناب باقی می­‌مانند در واقعه تخییر نیز مذکور است که در جمع ازواج که به آنها اختیار داده شد حضرت زینب بنت جحش هم حضور داشت از این ملعوم می­‌شود که نکاح او قبل از این بوده است، و این آیه پس از آن نازل شده است، هم چنین آیات سوره­‌ی نور که در خصوص حجاب تفاصیل در بر دارد اگر چه در تربیب قرآنی مقدم هستند ولی اعتبار نزول آنها هم پس از قصه افک نازل شده است که آن پس از برگشت از غزوه‌­ی بنی المصطلق یا مریسیع اتفاق افتاد و این غزوه در سال هشتم هجری به وقوع پیوسته است و احکام حجاب از زمانی جاری شد که در وقت نکاح حضرت زینب آیه­ی حجاب نازل گردید، آیات سوره­‌ی نور در خصوص حجاب در سوره­‌ی نور  گذشته است.
اتفاق قاطع همه علماء براین است که دستور به حجاب در عروسی آن‌حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) با ام المؤمنین زینب بنت جحش (رضی‌الله‌عنها) بود. اما اختلاف در تاریخ نزول آیه حجاب است. علامه ابن کثیر در تفسیرش می­نویسد: وقت نزول آیه حجاب در صبح روز عروسی رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) با زینب بنت جحش بود که این واقعه در ماه ذی القعده سال پنجم هجری بوده است.
در کتاب روح می­‌آید: که نزول آیه حجاب بر آنچه ابن سعد از حضرت انس روایت کرده است، سال پنجم هجری است. حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب الإصابه می­نویسد: ازدواج کردن آنحضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) با زینب بنت جحش در سال سوم هجری بوده است، وبعضی دیگر گفته‌­اند: در سال پنجم هجری بوده است.
در مورد سبب نزول حجاب احاديث متفاوت اند از روايتـی كـه امـام بخـاری در«كتاب الوضـوء» بيان نمـوده، چنـين برمـی­آيـد كـه حكـم حجـاب در داسـتان حضـرت سوده نازل شده و از روايت «كتاب التفسير» معلوم می­گردد كه هنگام وليمه حضرت زينب حكم حجاب فرود آمد.
حافظ ابن حجر: می­‌فرمايد: در اينجا واقعه ديگری نيز وجود دارد، البتـه تمـام ايـن روايات باهم متقاربند از اين سبب است كه نزول حجاب گاهی به اين واقعه و گـاهی بـه ديگري نسبت داده می‌شود.
مولانا محمد ادريس كاندهلوی می‌­فرمايد: «هنگام وليمه حضرت زينب حكم حجاب، يعنی آيه: [وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ] (الأحزاب: 53). «وچون از همسران پيامبر، چيزی خواستيد، از پشت پرده بخواهيد». نازل شد. اين آيه را آيه حجاب گويند، يعنی زن از مردانی كه نكاحش با آنها مي‌تواند منعقد گردد، بايد در حجاب باشد، و آياتی كه در سورۀ نور­اند، [وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ] (النور: 31). «و به زنان مومن بگو: چشمانشان را پايين بگيرند و شرمگاههايشان را حفظ نمايند و زيور خويش را -جز آنچه ظاهر است- آشكار نكنند و روسريهايشان را بر گريبانهايشان بيندازند و زيورشان را ظاهر نسازند جز برای شوهر يا پدر يا پسر يا پدرشوهر يا برادر يا برادرزاده‌ها يا خواهرزاده‌ها و يا زنان همكيش خويش يا غفمانشان يا مردان پير كه به زنان بی­‌رغبتند يا كودكاني كه به مسائل جنسي زنان آگاهی ندارند، و (زنان) پاهايشان را به زمين نكوبند كه زيورآلت پنهانشان جلب توجه كند». در مورد ستر عورت­اند، و اين آيات را آيات ستر گويند، آيات فوق اظهار ميدارند كه پوشيدن چه اندازه از بدن ضروری و ظاهرنمودن چه اندازه از آن جايز است، به طور مثال: در خانه پوشيدن چهره و دو كف دست ضروری نيست، زيرا اگر ستر ايشان در خانه هم ضروری باشد، انسان دچار مصائب و مشقت می­گردد، و مقصود از عدم فرضيت اين نيست كه پيش هرگونه افراد ظاهر كرده شوند، اگر ظاهركردن چهره پيش عموم جايز باشد، پس نزول حجاب چه فايده‌ای دارد.
حافظ ابن عبد البر در کتاب الإستیعاب می‌­فرماید: ازدواج آن‌حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) با زینب بنت جحش در سال پنجم هجری بوده است، که این قول حضرت قتاده می‌­باشد، ابوعبیده می‌­فرماید: ازدواج رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) با زینب بنت جحش در سال سوم هجری بوده است.
علامه انورشاه كشميری می­‌فرمايد: آنچه از الفاظ احاديث برمی­آيد اينست: كه اين حكم در هر واقعه‌ای جداگانه نازل گشته، البته چون روايات باهم متقاربند، نـزول آن بـه ديگری نسبت داده شده در اين صورت بايد آن دسته از آياتی كه در مورد داسـتان سـوده نازل شده‌­اند، غير از آنهایی باشند كه در داستان زينب فرود آمـده­انـد، لـيكن حافظ ابن حجر: روايتی را ذكر نموده كه به صراحت دال بر اينست كه در هر واقعه به عينه همان يك آيه نازل شده است. مشهور اينسـت كـه آيـه حجـاب در مـورد داسـتان حضرت زينب نازل گرديده است.
دانستيم كه سبب نزول حجاب وليمه حضرت زينب بود، اكنـون لازم اسـت كـه بدانيم آنحضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم)، حضرت زينب (رضی‌الله‌عنها) را در چه سالی به نكاح خويش درآورد:
«قال قتادة والواقدي وبعض اهل المدینة، تزوجها (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) سنة خمس وزاد بعضهم في ذي القعدة، قال الحافظ البیهقي: تزوجها بعد بني قریظة وقال خلیفة بن خیاط وأبو عبیدة ومعمر بن المثنی وابن مندة: تزوجها سنة ثلاث، والأول أشهر وهو الذي سلکه ابن جریر وغیر واحد من أهل التاریخ».
«قتاده و واقدی -رحمه‌الله- و برخـی علمـاء مدينـه برآننـد كـه آنحضـرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم)، حضـرت زينب را در سال پنجم هجری در حباله به نكاح خود درآورد و بعضی اين را نيـز افـزوده‌­انـد: كه اين نكاح در ماه ذی­قعده صورت گرفت، امام بيهقی می­فرمايد: بعد از غزوه بنـی قريظـه او را در نكاح خويش درآورده، امام خليفه بن خياط و ابوعبيده و معمـر و ابـن منـده ـ رحمهـم الله ـ برآنند كه اين نكاح سال سوم هجری بوقوع پيوست، ليكن قول اول يعنـی ايـن كـه سـال پـنجم هجری صورت گرفت، معروفتر است و همين قـول را ابـن جريـر: و بسـياری از مـورخين اختيار نموده­‌اند».
ابن اثير: می‌­نويسد: «فیها ـ السنة الخامسة من الهجرة ـ تزوج رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) زینب بنت جحش (رضی‌الله‌عنها) وهي إبنت عمته». «در همـين سـال يعنـی پـنجم هجـری پيـامبر زينـب بنـت جحش (رضی‌الله‌عنها) را كه دختر عمه­اش بود به نكاح خود درآورد».
پس معلوم شد كه آنحضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) زينب بنت جحش (رضی‌الله‌عنها) را بعد از غزوۀ بنـو قريظـه درسنه 5 هجری در نكاح خود درآورد، گرچه مورخين در تاريخ وقوع اين غـزوه اختلاف نموده­اند، ليكن آنچه از مجموع روايات بدست می­آيد اينسـت كـه غـزوة بنـو قريظـه واحزاب در ماه شوال سنه 5 هجری بوقـوع پيوسـتند، در روز خنـدق (احـزاب) حضـرت عايشه (رضی‌الله‌عنها) در قلعه بنی حارثه كه يكی از محكمترين قلعه­های مدينه بود قـرار داشـت واين قبل از نزول حجاب بود بعد از مراجعت از اين غزوه، فوراً بـه سـوی بنـو قريظـه حركت نمودند و سعد بن معاذ در اين غزوه وفات كرد، بعد از آن در مـاه ذی­قعـده آنحضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) با حضرت زينب (رضی‌الله‌عنها) ازدواج نمود، و اين هفتمين نكاح بود.
در شعبان سنه 6 هجری غزوة بنی مصطلق پيش آمد و اين غزوه بعد از نزول حجاب بود، چنانكه می‌فرمايد:
«فخرجت مع رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) بعد ما أنزل الحجاب، فکنت أحمل في هودجي». در اين غزوه حضرت جويريه از جمله اسيران بود كـه بعـد از آزادی درنكاح آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) درآمد و اين هشتمين نكاح بود.
در واقعه افک حضرت زينب (رضی‌الله‌عنها) در نكاح آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) قرار داشت، چنانكه رسـول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) زمانی كه در مورد حضرت عايشه (رضی‌الله‌عنها) از او پرسيد، در جواب گفت: «یا رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) أحمي سمعي وبصري، والله ما علمت إلا خیرا». «اي رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وسلم)، مـن گـوش و چشـمم را حفاظت مينمايم بخدا سوگند كه به جز خير و خوبی چيزي ندانسته­‌ام».
بخش قبلی | بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version