نویسنده: امعائشه
-
اعطای حق تعلیم و تعلم
یکی از وظایف خطیر پیامبران الهی، تعلیم و تربیت است. الله تعالی میفرماید: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ»؛ ترجمه: «او ذاتی است که در میان جمعیت درس نخوانده، رسولی از خودشان برانگیخت که آیتش را بر آنها میخواند و آنان را تزکیه میکند و به آنان کتاب و حکمت میآموزد.»
اسلام همانطور که به فراگیری علم و معارف و مکارم تشویق کرد، زنان را نیز از این خوان گسترده محروم نساخت و نقش مساوی در تعلیم و فراگیری علم برای مرد و زن در نظر گرفت. هدف دین مبین اسلام این است که تمام انسانها در این امر مهم بهپیش روند و به درجات عالیۀ کمال نائل آیند. ازاینرو، چنان بستری فراهم نموده که زنان نیز همچون مردان به فراگیری علم و دانش و تزکیۀ نفس بپردازند. اسلام نهتنها فراگیری علم و دانش را بر آنها جایز شمرده، بلکه آن را لازم و ضروری دانسته است. رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوسلم میفرماید: «طلب العلم فریضة علی کل مسلم»؛ ترجمه: «فراگیری علم و دانش بر هر مرد و زن مسلمان لازم و ضروری است.»
اسلام نمیخواهد زنان مسلمان دوران زندگی خود را با غفلت و بیخبری و به دور از هرگونه ترقی و کمال سپری کنند. احادیث پیامبر صلیاللهعلیهوسلم نیز بین مردان و زنان در مورد طلب علم برابری و مساوات را برقرار کردهاند. ایشان در حدیثی که از حضرت ابوهریره رضیاللهعنه روایت شده، فرمودند: «کسیکه راه علم را بجوید، خداوند متعال راه جنت را برای او آسان و هموار میگرداند».
این حدیث بهصورت عمومی بیان شده است و زن و مرد را شامل میشود؛ همچنین، از جملۀ احادیثی است که برابر بودن زن و مرد را در طلب علم ثابت میکند و هر شخصی را بهسوی این حرکت خردمندانه تشویق مینماید، حتی اگر کنیز هم باشد، از او میخواهد مقداری از وقتش را برای کسب علم اختصاص دهد، در مجالس علمی شرکت کند و در این زمینه با دیگران رقابت داشته باشد.
حقیقت این است که خواندن و نوشتن از جملۀ نعمتهای خداوند متعال بر انسان است و مناسب نیست که پدران، دخترانشان را از یادگیری آن محروم کنند و باید همانطور که به تربیت پسران خود بر اساس اخلاق اسلامی اهتمام میورزند، به دختران خود نیز توجه داشته باشند و در این مورد هیچ فرقی بین دختر و پسر قائل نشوند.
اسلام همواره به تعلیم و تربیت زن فراخوانده است؛ زیرا زن به منزلۀ یک مدرسه برای تربیت فرزندانش است. اگر زن بیخبر، ناآگاه و بیسواد باشد، فرزندانش نیز بیسواد، جاهل و نافهم بهبار میآیند.
-
اعطای حق ازدواج برای زنان
یکی از نمونههای اکرام و اعزاز اسلام نسبت به زن این است که ازدواج در زمان جاهلیت نوعی بردگی زنان برای مردان بود. اسلام آن را به یک عقد دینی و مدنی تبدیل کرد تا حق فطری آرامش یافتن نفس از اضطراب جنسی از طریق محبت بین زن و مرد، گسترش دایرۀ مودت و دوستی بین دو خانواده و عاطفۀ رحمت انسانی از والدین به فرزندان برآورده شود؛ بهگونهای که خداوند متعال میفرماید: «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»؛ ترجمه: «و از نشانههای او اينكه همسرانی از جنس خود شما برای شما آفريد تا در كنار آنها آرامش يابيد و در ميانتان مودت و رحمت قرار داد، در اين نشانههایی است برای گروهی كه تفكر میكنند.»
زن نیز در این ازدواج حق انتخاب دارد. خنساء بنت خدام از اینکه او را به ازدواج مردی درآورده بودند ناراحت بود و شکایت داشت. از قاسم روایت شده است: دختری از اولاد جعفر ترسید که پدرش درحالیکه ناراضی است او را به ازدواج شخصی بدهد، پس قاصدی نزد دو مرد بزرگوار، عبدالرحمن و مجمع، فرستاد و آن دو گفتند: «غصه نخور، ما این مسئله را حل میکنیم.» پدر خنساء نیز او را با اجبار به ازدواج شخصی داده بود و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم نکاح او را فسخ کردند.
از مواردی که دین اسلام زن را اکرام و اعزاز کرده این است که مردانی از عرب و بنیاسرائیل و از امتهای دیگر بودند که طبق میل و خواستۀشان زنان متعددی را به عقد خود درمیآوردند و رعایت عدالت میان آنها اصلاً شرط نبود؛ دین اسلام آنان را مقید کرده است که از چهار زن اضافه نگیرید و اگر کسی بیم دارد که بین دو زن عدالت را برقرار نکند، لازم است بر یک زن اکتفا کند؛ خداوند متعال زیادت را در صورتی مباح قرار داده است که نیازمند به آن، توانایی نفقه، پاکدامنی و عدالت را داشته باشد.
در تفسیر «منار» آمده است: بعضی مردم در اروپا و جاهای دیگر اعتقاد داشتند که برای زن درست نیست پیرو دینی باشد، حتی بهطور رسمی خواندن کتابهای مقدس را بر آنان حرام قرار میدادند؛ اما اسلام آمد و مرد و زن را با لقب مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات به تکالیف و انجام اعمال مخاطب قرار داد.
-
تجویز حضور زنان در عرصههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی