نویسنده: شکران احمدی

چکیده

اسلام در پی پایه‌ریزی جامعه‌ای پارسا و با تقوا است که حرکات و سکنات آن برای رسیدن به اوج ارزش‌های اخلاقی و مثال‌گرایی است، جامعه‌ای که بشریت می‌تواند با دیدن آن پروردگار و خالق خود را بشناسد و جامعه‌ای که با زبان ارزش‌های رفتاری، همه را به‌سوی الله متعال دعوت می‌‌کند.
قرآن کریم و سنّت نبوی ضمن معرفی مفاهیم و ارزش‌های عمومی اخلاق، در دو مرز نور و ظلمت؛ چون: خوبی و بدی، حق و باطل، زشتی و زیبایی، تقوا و پرهیزگاری، زهد و پارسایی، عدل و انصاف، استبداد و ظلم، از ویژگی‌های اخلاقی اسلام سخن گفته و فرق آن با دیگر مکتب‌ها را روشن نموده است و فهم و درک درست و علم و دانش، کردار نیک و گفتار نیکو را به عنوان روش‌هایی که ارزش‌های اخلاقی را در جامعه پیاده می‌کنند، معرفی کرده است و با شدت با عناصر ویران‌گر اخلاقی؛ چون: خواهشات نفسانی، شیطان و اهریمن خراب‌کار، دنیاپرستی و مادی‌گری در ستیز است، دنیا را مزرعه‌ی آخرت شمرده، عمران و سازندگی آن را از اهداف خلقت انسانی معرفی کرده است، تنها از مؤمنان خواسته با آن به عنوان یک وسیله، نه هدف  برخورد کنند.
واژگان کلیدی: اخلاق، کردار، گفتار، تزکیه و تربیت.

مقدمه

اسلام تنها برنامه‌ی زندگی است که سعادت و خوش‌بختی را برای هر فرد تضمین می‌کند و در این اساسنامه که از سوی آفریدگار و خالق انسان جهت راهنمایی‌اش فرو فرستاده شده، ریز و درشت نیازهای او برای رسیدن به کمال سعادت و خوش‌بختی مطرح شده است و باید بدون کوچک‌ترین شک و تردیدی پذیرفت که دین اسلام، دستورالعمل و کتاب راهنمایی است که خالق و آفریدگار بشریت همراه با پیامبرش به زمین فرستاده، و آنچه مهندس و متخصص در شئون این اختراع و صنع بی‌نظیر، فرستاده و پیامبرش آن را روشن نموده، تنها راه سعادت و رشادت و خوش‌کامی انسان‌ها است.
بدون تردید، سازندگی درونی انسان و اصلاح و تهذیب نفس او در سعادت فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی وی نقش به‌سزایی دارد، به‌طوری‌که اگر انسان تمامی علوم را حاصل کند و کلیه‌ی نیروهای طبیعت را به تسخیر خویش درآورد؛ اما از تسخیر درون و تسلط بر نفس خود ناتوان باشد، از رسیدن به سعادت و نیل به کمال باز خواهد ماند و تمامی پیشرفت‌های علمی و صنعتی، در صورتی که با اصلاح درون انسان همراه نباشد، همچون کاخ‌های سربه‌فلک‌کشیده‌ای می‌مانند که بر فراز قله‌ی آتش‌فشانی بنا شده باشند. ازاین‍رو، تربیت روحی و اخلاقی انسان و در یک کلام، برنامه‌ی انسان‌سازی برای هر جامعه‌ای امری بسیار جدی و حیاتی است.
نظری گذرا به فلسفه و حکمت عبادات در اسلام این حقیقت را روشن‌تر می‌سازد و نماز، روزه، حج و زکات که اساس و پایه‌های عبادی دین مبین اسلام شناخته می‌شوند، راه‌کارها و مشق‌های الهی برای رسیدن به تقوا و پرهیزگاری می‌باشند. خداوند متعال در رابطه به نماز می‌فرماید: «اتْلُ مَا أُوحِي إِلَیكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ یعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ»؛ ترجمه: «آنچه را از این کتاب به تو وحی شده است، بخوان و نماز را برپا دار، یقیناً نماز از کارهای زشت و کارهای ناپسند باز می‌دارد و همانا ذکر الله بزرگ‌تر است و الله آنچه را انجام می‌دهید، می‌داند».
همچنین زکات شیوه‌ای است برای کاشتن تخم مهر و محبت و برادری و همبستگی افراد جامعه و پاکی دل و جان از پستی‌ها و حرص و آزرو، مال‌پرستی و مادی‌گری: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»؛  ترجمه: «تو از اموال مؤمنان صدقات را دریافت دار که بدان صدقات، نفوس آن‌ها را پاک و پاکیزه می‌سازی و رشد و برکت می‌دهی و آن‌ها را به دعای خیر یاد کن که دعای تو در حق آنان موجب تسلّی خاطر آن‌ها شود و الله شنوا و داناست».
و روزه مدرسه‌ای است نمونه، برای تربیت نفس بشری و مهار کردن خواسته‌ها و شهوت‌های نفسانی، قرآن کریم میوه‌ی این عبادت بزرگ را در تقوا و پرهیزگاری خلاصه می‌کند: «یاأَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیكُمُ الصِّیامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»؛ ترجمه: «ای اهل ایمان! بر شما [هم] روزه واجب گردید؛ چنانکه امم گذشته را فرض شده بود، [و این دستور برای آن است که] تا پاک و پرهیزگار شوید».
و همچنین فرموده است: «وَإِذَا كَانَ يَوْمُ صَوْمِ أَحَدِكُمْ، فَلا يَرْفُثْ وَلا يَصْخَبْ، فَإِنْ سَابَّهُ أَحَدٌ أَوْ قَاتَلَهُ فَلْيَقُلْ: إِنِّى امْرُؤٌ صَائِمٌ»؛ «روزه از خورد و نوش نیست؛ روزه از بدگویی و بیهودگی‌هاست، اگر کسی به وی دشنامی داد یا بدی نمود بگوید: من روزه‌ام».
همان‌طور که حج، کنفرانس سالانه‌ی وحدت و هماهنگی و برادری و برابری بشر برای رسیدن به معانی اخلاقی است: «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیرٍ یعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یاأُولِي الْأَلْبَابِ»؛ ترجمه: «حج [واجب] در ماه‌هایی معین است؛ پس هر که در این ماه‌ها حج می‌گزارد، بایست آنچه میان زن و شوهر روا است را ترک کند و کار ناروا [مانند: دروغ و بدگویی] را ترک کند و مجادله نکند و شما هر کار نیک کنید الله بر آن آگاه است و توشه [تقوا برای راه آخرت] برگیرید که بهترین توشه‌ی این راه تقوا است و از من پروا کنید ای صاحبان عقل».
بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version