نویسنده: م. فراهی توجگی
در بخش اول از نگاه حقوق بین‌الملل این موضوع به بحث گرفته شد، در این یادداشت سعی بر آن است تا از نکته‌نظر اسلامی نیز این موضوع بررسی شود.
اسلام دین جامع و کاملی است که هیچ نوع نقصی در آن نیست، اگر امروز برخی به این دین آسمانی توهین یا اعتراض و نقص وارد می‌کنند علتش یا کینه و عدوات شخصی است یا این‌که درک نادرستی از آن دارد که این بر می‌گردد به بی‌دانشی و نداشتن آگاهی کافی از اسلام.
حال ببینم که در معارف اسلامی در این زمینه چه موضعی اتخاذ شده‌است؛ در قرآن کریم آمده‌است: «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (۱۰۸/انعام) «و (شما مؤمنان) به آنچه مشرکان غیر از خدا می‌خوانند دشنام ندهید تا مبادا آن‌ها از روی ظلم و جهالت، خدا را دشنام دهند. این چنین ما عمل هر قومی را در نظرشان زینت داده‌ایم، سپس بازگشت آن‌ها به‌سوی پروردگارشان است و خدا آنان را به کردارشان آگاه می‌گرداند.»
به‌نظر می‌رسد آن‌چه در آیۀ فوق از آن نهی شده به شرح ذیل باشد:
۱. احساسات خود را نسبت به مخالفان كنترل كنيم و از هرگونه بددهنى و ناسزا بپرهيزيم؛
۲. به بازتاب برخوردهاى خود توجّه كنيم؛
۳. ناسزاگويى، عامل بروز دشمنى و كينه و ناسزاشنيدن است؛
۴. هر كارى كه سبب توهين به مقدّسات شود، حرام است؛
۵. استفاده از حربهٔ دشنام و ناسزا، در نهى از منكر و تبليغات و مناظرات ممنوع‌.
بنابراین دین مبین اسلام بر احترام به دیگران تأکید دارد، توهین تحقیر را ناپسند می‌داند و تحقیر دیگران را با انگیزۀ ایذاء نکوهش کرده‌است.
بسیاری امروزه با استدلال به استفاده از اصل “آزادی بیان” به خود اجازه می‌دهند تا هر نوع توهین و تحقیری را بر دیگران روا دارند.
“نطق” و “بیان”، موهبتى است الهى که خداى متعال به انسان عطا فرمود، اما از آن‌جا که انسان موجودى ضعیف است، براى او هم حجت درونى «عقل» و هم حجت بیرونى «پیامبران» قرار داد تا او را به‌سوى کمال و اهداف عالیه الهى رهنمون سازند ولى در عین حال بشر در انتخاب راه صواب و خطا آزاد است که کدام راه را انتخاب کند،
اسلام برای آزادی‌بیان چارچوبی مشخص کرده که نباید به دیگران ضرر مادی یا معنوی زد؛ زیرا در اسلام جایز نیست.
تعرض به آبروی دیگران، تجسس در زندگی آنان، تهمت زدن، غیبت کردن و دروغ گفتن از همهٔ این‌ها در اسلام نهی شده، پس آزادی بیان در دین اسلام بی‌قیدوشرط نیست، اسلام اساس کرامت و شرافت انسان را در نظر گرفته است، نه این‌که آزدی‌بیان را وسیله قرار داده باشد تا در جهت رسیدن به اهداف سیاسی و امیال دنیوی استفاده شود؛ آنچه امروز در مجامع بین‌المللی به‌وضوح دیده می‌شود.
دین اسلام اصل آزادى بیان را مى‏پذیرد، اما محدودیت‌هاى طبیعى آن را به رسمیت مى‏شناسد و البته این تنها دیدگاه اسلام نیست که مواردى را از موضوع آزادى بیان استثنا کرده‏، بلکه اندیشمندان غربى نیز در مواردى به محدودیت آزادى بیان اذعان کرده‏اند. از باب نمونه، اسپینوزا در «رساله مذهبى سیاسى» خود مى‏گوید: «شهروندان مى‏توانند حق داورى‌کردن و بیان آشکار داوری‌هاى خویش را به‌شرط آن که معارض با صلح نباشد، حفظ کنند.»(تساهل، ص 166)
خلاصه این‌که مبنای “آزادی‌ بیان” نباید با حقوق عمومى در تضاد باشد و سبب نابودى حقوق افراد و… گردد.
در آیین اسلام، اصل آن است که همهٔ انسان‌ها داری حرمت‌اند و آبروها و حیثیت­ آنان بایدحفظ شود. بدون شک ادبیات گفتاری و رفتاری مسلمانان، مشحون از نکات اخلاقی و تربیتی است و به شدت با دشنام، بدزبانی و دشمن ­تراشی مخالف است.
بر این اساس است که هرگونه اهانت و تحقیری نسبت به مقدسات دیگران از نظر شریعت اسلام جایز دانسته نشده است؛ زیرا هر ملت و امتی امور مقدس خویش را برترین امور می‌داند و در پاسداشت و دفاع از آن تلاش می‌کند.
در این آیه ( ۱۰۸/ سور انعام) به‌وضوح در تعلیل عدم جواز اهانت به مقدسات دیگران و امت‌ها به این نکته اشاره شده است که رفتار اهانت‌آمیز مومنان موجب می‌شود تا آنان به مقدسات شما توهین کنند، هرچند که شما می‌دانید که مقدسات آنان امری باطل و خرافی است ولی چون آنان نسبت به حقانیت مقدسات شما آگاهی ندارند، در واکنش به عمل شما به مقدسات حقانی، توهین و اهانت می‌کنند؛ زیرا از طبیعت و فطرت انسان است که نسبت به مقدسات خود به دیده احترام و تکریم بنگرد و هرگونه بی‌احترامی و هتک حرمت را برنتابد.
ادامه دارد…
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version