نویسنده: ابوعرفان

مقدمه

دین مقدس اسلام از بعثت و فرود نخستین پیام‌آور الهی تا پایان بشریت، امر به معروف و نهی از منکر را یک اصل در زندگی هر مسلمان دانسته است؛ زیرا که ادای این وجیبه‌ی دینی باعث ترویج فرهنگِ فضیلت در جامعه می‌شود، مردم را به امور نیک و کارهای خوب تشویق کرده و رذایل را از بین می‌برد، مردم را از اعمال ناپسند و مکروهات بازداشته و باعث حفظ نظم اجتماعی، ثباتِ آرامش جامعه و تحکیم جامعه‌ای مبتنی بر فضایل و دور از رذایل می‌گردد و حتی امت حضرت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم را با داشتن این مسئولیت، برترینِ امت‌ها خوانده است:
«كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ»؛ ترجمه: (شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شده‌اند؛ امر به معروف می‌کنید و نهی از منکر می‌نمایید و به الله ایمان دارید.)
لفظ «خیر» در آیه‌ی فوق، همان مفهوم برتری را القاء می‌کند که دلیل یا علت آن، امر به معروف و نهی از منکر است که دین اسلام توجه خاصی بر آن مبذول داشته است؛ اما در پایانِ آیه، بحث ایمان به الله تعالی مطرح می‌شود که خود بیانگر پیوند مستقیم ایمان و امر به معروف و نهی از منکر است. چه بسا ایمان از طریق امر به معروف و نهی از منکر حاصل می‌گردد و چه بسا که کمال ایمان هم وابسته به امر به معروف و نهی از منکر است.
امر به معروف و نهی از منکر و یا به تعبیر دیگر، کار دعوت، یکی از نیکو‌ترین اعمالی است که وزنه‌ی اعمال داعی را وزین ساخته، مقام او را بلند ‌می‌برد و جزو برترین اعمال صالحه‌ای است که باعث قرب پروردگار می‌شود.
دعوت یکی از خصوصیات و ویژگی‌های انبیاء علیهم‌السلام و اولیای کرام است که با انجام آن بهتر و زودتر معروف می‌شوند؛ دعوت‌شان عام می‌گردد و سرانجام باعث هدایت و رستگاری بسیاری از انسان‌ها شده و آنان را از گمراهی و ذلت می‌رهانند.
امر به معروف و نهی از منکر از جمله‌ی اعمالی است که بر همگان یک‌سان واجب است؛ مرد و زن، پیر و جوان و متخصص و غیرمتخصص، همه را جمعاً پوشش می‌دهد و تنها ایمان و اعتقاد در آن شرط است؛ چنان‌که رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرموده است: «مَنْ رَأَى مِنْكُمْ مُنْكَرًا فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وَذَلِكَ أَضْعَفُ الْإِيمَانِ»؛ (هر کسی از شما عمل منکری را مشاهده کرد، باید با توانایی و قدرتی که دارد، آن را اصلاح کند؛ و اگر نتواند این کار را با دست خود انجام دهد، آن را با کلام و سخن خود تغییر دهد؛ اگر هم این کار نیز برایش ممکن نباشد، پس با قلب و احساس خود از آن تنفر کند و این ضعیف‌ترین درجه‌ی ایمان است.)
حدیث فوق سه جزء دارد که در واقع قضیه‌ی امر به معروف و نهی از منکر را بر اساس صلاحیت‌های اصناف مختلف مردمی، تقسیم‌بندی کرده است؛ به‌طور خلاصه در جمله‌ی «فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ» مقدم‌تر پای دولت‌مردان را وسط کشیده و وظیفه‌ی آنان دانسته است که با استفاده از قدرت و سلطه‌ی خود ملت‌ها را از خطا و گمراهی به‌سوی راه راست، رهنمایی کنند تا مبادا از راه حق منحرف شوند. واژه‌ی دست، مفهوم قدرت و تسلط را می‌رساند و مسلماً در جوامع اسلامی نخستین قدرت اجرائیه، سیستم دولت و حکومت حاکم بر جامعه است.
بخش دوم این حدیث «فَبِلِسَانِهِ» به عموم مسلمانانی که قدرت بیان و قوه‌ی تشخیص حق و باطل را دارند، تذکر می‌دهد که پس از حاکمان، دعوت، وظیفه‌ی شما است تا مردم را از منکرات بازدارید و به راه صحیح راهنمایی کنید.
نوعیت دعوت این گروه زبانی-بیانی بوده و شامل ترغیب و ترهیب می‌گردد، که توأم با دل‌سوزی و به‌عنوان وظیفه‌ی ایمانی و اسلامی اجرا می‌شود، چه مخاطب آن را بپذیرد چه نپذیرد، دعوتگر وظیفه‌ی خود را بر اساس اصول و قواعد امر به معروف و نهی از منکر انجام می‌دهد.
بخش سوم حدیث «فَبِقَلْبِهِ» حالت مسلمانانی را بیان می‌کند که توان اجرای احکام و دعوت بیانی را ندارند؛ اما باز هم مسئول هستند تا وظیفه‌ی خود را به حیث یک فرد مسلمان و متدین که عبارت از نفرت منکر و محبت با معروف است، انجام دهند و این پایین‌ترین درجه‌ی ایمان است؛ زیرا اسلام بر کسب قوت و نیرو تأکید داشته و در مواضع مختلف مؤمنان قوی را بر مؤمنان ضعیف برتری داده است. این مبرهن است که افراد قوی و توانمند راحت‌تر می‌توانند مفاهیم و دیدگاه‌های خود را در شرایط مختلف و در مواضع گوناگون جامعه حاکم گردانند و این مزیتی است که انسان‌های ضعیف از آن برخوردار نیستند؛ بنابراین، وجه برتری ما انسان‌ها در دنیا، وابسته به وظیفه‌ی‌ ما و اِعمال آن است. هم‌چنین میزان موفقیت ما در وظیفه، میزان محبوبیت و قوت ایمانی ما را تبارز می‌دهد؛ زیرا امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه‌ای مهم و مقدسی است که تمامی انبیا بر عهده داشتند. پس از انبیا، هر فرد مسلمان و اهل ایمان مؤظف است که این عمل دینی و ایمانی را به شیوه‌ای صحیح و اصولی اجرا کند، به ویژه در شرایطی که فتنه و بلاهای مختلف از سوی برخی جریان‌های ضد اسلامی مانند نواندیشی دینی، سکولاریسم، فمینیسم، الحاد و…، در جامعه شکل می‌گیرد. مسلمانان باید هویت فکری و اعتقادی خود را حفظ کرده و از تساهل در امور دینی و اخلاقی پرهیز کنند، تا از دام دشمنان خطرناکی که همواره در کمین گمراهی اهل ایمان هستند، جلوگیری کنند. این دشمنان با هزینه‌های بسیار، برای تضعیف اعتقادات و ارزش‌های مذهبی مسلمانان، برنامه‌های تبلیغاتی و تباه‌کارانه‌ای دارند.
به همین دلیل است که امر به معروف و نهی از منکر، یک امر مقطعی نیست و هر انسان هرازگاهی محتاج به‌روز رسانی و تازه کردن ایمان خویش است تا زنگ از رخ ایمانش بزداید و جلای یقین بر آن بیفزاید تا مبادا در گذر زمان و غفلت از وظیفه، در مخمصه‌های لادینی یا ضد دینی بیفتد که بازگشت وی نیز کار صعب و سختی گردد؛ هم‌چنان که سنت تجدید ایمان در بین صحابه کرام رضوان‌الله‌علیهم نیز وجود داشته و قرآن عظیم‌الشأن نیز بر آن تأکید دارد؛ چنان‌که خطاب به اهل ایمان می‌فرماید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا»؛  ترجمه: (ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! به الله و پیامبرش و کتابی که بر او نازل کرده و کتابی که پیش از این فرستاده است، ایمان بیاورید [و بر آن پایدار باشید] و هر کس به الله و فرشتگان و کتاب‌هایش و پیامبرانش و روز قیامت کافر شود، به تحقیق در گمراهی دور و درازی افتاده است.)
ادامه دارد…
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version