نویسنده: ابورائف

۴- عدالت اجتماعی؛

     اسلام به عدالت اجتماعی از دو منظر «تکافل عمومی» و «تعادل اجتماعی» پرداخته است و مسلمانان را تشویق می‌کند تا مددگار و کمک‌کنندۀ برادر مسلمان خود باشند. اسلام برای این امور مهم، مباحثی مانند صدقه، زکات، هبه، عشر، قسامه، کفارات و… را ارایه کرده است.
     داکتر «عبدالله‌بن عبدالمحسن الطریقی» می‌نویسد: «برای حمایت از افرادی که توانایی کسب مال را ندارند، تکافل اجتماعی و توازن فردی در اسلام مشروع شده است، تا تناقضات کوبندة سطح معیشتی ازبین برود؛ ازاین‌جهت، ارث مشروع شده است تا ثروت تقسیم شود، زکات مشروع شده است و بر امیر مؤمنان لازم شده است تا نیاز فقرا را ازبین ببرد.
     هم‌چنین اسلام الزامی دانسته است تا از بیت‌المال مقداری که فقرا را حمایت می‌کند، برای آن‌ها تعیین شود و از اسراف و خوش‌گذرانی نهی کرده است تا سطح معیشت در میان افراد برابر شود و توازن اجتماعی حاصل شود.
     هم‌چنین بر خویشاوندان توانمند الزامی شده است تا بر خویشاوندان فقیر خود خرج کنند. هم‌چنین، کفارات، هبه‌ها، صدقات، قرضه‌ها، مهمانی‌ها، قربانی و عقیقه، و انواع ولیمه‌های مختلف مشروع شده است تا فرد مسلمان را مکلف به سخاوت با مال خود بکند.»

۵- آزادی اقتصادی در محدوده مشخص؛

     اسلام، اقتصاد و کسب روزی را آزاد گذاشته است و هر فرد می‌تواند ثروت‌اندوزی کند، اما این کار در محدودة مشخص و مقیدی است و افراد برای ثروت‌اندوزی نمی‌توانند به هر حیله و ابزاری متوسل شوند.
     به این علت، اسلام، ربا، قمار، فریب‌کاری، احتکار، گمانه‌زنی و… را ممنوع اعلان کرده است. اسلام، بسیاری از معاملات را به‌خاطر حاوی‌بودن غرر و فریب، حرام قرار داده است و بر ثروت‌اندوزی توأم با صداقت تاکید دارد.
     داکتر «عبدالرحمان حبنکة المیدانی» در مورد آزادی‌های اقتصادی از نظر اسلام و نیز محدودیت‌های آن می‌نویسد: «لیکن آزادی عمل در این زمینه‌ها (اقتصادی) مقید به قیود اسلامی است که هدف از آن‌ها، ممنوعیت هر نوع ضرر و ظلم و تجاوز به حقوق دیگران، خواه افراد باشند یا گروه‌ها، ممنوعیت هر آن‌چه که به سیاست دولت اسلامی ضربه وارد می‌کند و یا به نیروها و رهبری آن توهین می‌کند و نیز ممنوعیت هرآن‌چه که سبب تشویق مخالفت با هر یک از مبادی اسلام یا حکمی از احکام اسلام که انجام یا ترک آن الزامی است، می‌باشد.»

 این ممنوعیت‌ها را می‌توان در چهار مورد خلاصه کرد:

۱- ممنوعیت ضرر رساندن به افراد یا تجاوز به حقی از حقوق آن‌ها، این ضرر شامل ضرر به نفس، جسم، عقل، مال و آبرو می‌شود.
۲- ممنوع‌بودن آزادی عمل در هر آن‌چه که سبب اضرار به جامعه یا تجاوز به یکی از حقوق عامه می‌شود و این اضرار شامل مواردی می‌شود که به وحدت مسلمانان لطمه وارد می‌کند یا مصالح آن‌ها و یا حقوق عمومی آن‌ها را پایمال می‌کند.
۳- ممنوعیت آزادی عمل در مورد آن‌چه که سبب ضرر به دولت اسلامی یا تجاوز به حقی از حقوق آن می‌گردد، این اضرار شامل اضرار سیاسی، اداری، مالی، نظامی و… می‌شود.
۴- ممنوعیت آزادی عمل در هر آن چیزی که سبب ضرر و اخلال در یکی از مبادی اسلامی متعلق به عقاید و یا شرایع می‌شود، می‌گردد. این تجاوز و اضرار خواه به‌وسیلۀ ظاهری باشد یا پوشیده.

۶- اعتدال‌گرایی؛

     مبارزة تمام عیار با نابرابری‌های افراطی اقتصادی و تأمین عدالت فردی و اجتماعی از کلیدی‌ترین مسایل نظام اقتصادی اسلام به‌شمار می‌رود. درنظر‌گرفتن تفاوت عملی و توانایی‌ها و استعدادهای انسانی و رعایت اصل توزیع مجدد (زکات، صدقات و…) از مهم‌ترین برتری‌های اقتصاد اسلامی به‌شمار می‌رود.
     خداوند متعال همین مورد را گوش‌زد کرده است و می‌فرماید: «کیلا یکون دولة بین الأغنیاء منکم وما آتاکم الرسول فخذوه ومانهاکم عنه فانتهوا إن الله شدید العقاب»؛ (این بدان‌خاطر است که اموال تنها درمیان اشخاص ثروتمند شما دست‌به‌دست نگردد و نیازمندان از آن محروم نشوند. چیزهایی را که پیغمبر خدا برای شما از احکام الهی آورده است اجرا کنید و از چیزهایی که شما را از آن بازداشته است، دست بکشید، از خدا بترسید که خدا عقوبت سختی دارد.)

۷- توازن در مخارج و مصارف؛

     توازن به شکلی روشن و صریح در جوانب گوناگون رفتار مسلمانان آشکار است، هم‌چنین منابع اسلامی اعم از قرآن و سنّت آن را ترسیم کرده‌اند، مانند: میانه‌روی، پرهیز از اسراف و بخل شدید. حتی در برخی اوقات اسراف‌کننده در صدقات، به‌رغم این‌که گاهی اموال حرام را صدقه نمی‌کنند، «سفیه» خوانده شده‌اند، حتی دربارة انفاق چیزهای مشروع، انسان باید معتدل باشد.
بخش قبلی | بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version