نویسنده: ابوعائشه

مقدمه

یکی از پدیده‌های مهم در میدان علم و سیاست، پدیدۀ استشراق و مستشرقین است؛ که دارای اهداف، انگیزه‌ها و مقاصد زیادی می‌باشد. از آن جمله می‌توان اهداف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، استعماری، تبشیری و علمی را نام برد. مهم‌ترین میدان فعالیت این گروه در پوهنتون‌ها، مکاتب، مؤسسات، برگزاری جلسات و کنفرانس‌ها، تألیف کتاب و صدور مجلات در ابعاد و جوانب گوناگون است. این گروه برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود تلاش‌های زیادی انجام داده‌اند که بر هر دعوتگرِ مسلمان لازم است دربارۀ این نهضت، اطلاعات دقیقی داشته باشد و از افکار، ایده‌ها، برنامه‌ها و پلان‌های آنان آگاهی حاصل نماید. با توجه به فعالیت‌های این گروه که در جهات مختلف انجام می‌گیرد و بخشی از حمله‌ی آشکار غربی‌ها علیه اسلام و مسلمانان است، ما در این مقاله می‌خواهیم تا حد توان از این پدیده پرده برداشته و نوع فعالیت‌های آنان را مشخص کنیم. در این مقاله، ابتدا به تعریف استشراق و مستشرقین پرداخته‌ایم؛ سپس انگیزه‌ها و اهداف این گروه را نمایان ساخته و در نهایت شبهات آنان را بررسی می‌کنیم.

تعریف لغوی استشراق

استشراق واژه‌ی عربی بوده و از مادۀ «شرق» گرفته شده است که معنای آن در لغت: «راه و روش شرقیان را برگزیدن، دربارة مشرق‌ زمین مطالعه کردن و شرق‌‌ پژوهی کردن» که ترجمه‌ی اصطلاح انگلیسی «Orientalism» است. بنابراین مستشرق به «شرق‌پژوه و خاورشناس» گفته می‌شود.

تعریف اصطلاحی استشراق

اصطلاح «استشراق» و همچنین واژه‌هایی که از آن گرفته می‌شوند همانند «مستشرق»، اصطلاحات نو و جدید شمرده می‌شوند، گرچه مدلول آن‌ها قدیم است. دانشمندان برای این اصطلاح تعریف‌های متعددی ذکر نموده‌اند؛ که در ذیل بعضی از آن‌ها را به طور نمونه بیان می‌داریم:

     ماکسیم رودنسون، مستشرق بزرگ قرن بیستم، استشراق را چنین تعریف می‌کند: «اتجاه علميّ لدراسة الشرق الإسلامي وحضارته.» یعنی جهت‌گیری علمی برای بررسی شرقِ اسلامی و تمدن آن.

     دکتر محمود حمدی زقزوق معتقد است که استشراق عبارت است از: «علم شرق و یا علم به عالَم شرقی، کلمه‌ی مستشرق به معنای عامش به هر دانشمند غربی‌ای گفته می‌شود که به بررسیِ زبان‌ها، ادبیات، تمدن و ادیان کشورهای خاورمیانه مشغول باشد».

     شیخ محمد غزالی می‌نویسد: «استشراق کهانت جدیدی است که در پژوهش‌های علمی، لباس علم و رهبانیت را به تن کرده است؛ درحالی‌که این گروه از فضای علمی و تجرُّد خیلی دور هستند. اکثر مستشرقین به این هدف اجیر شده‌اند تا به اسلام توهین نموده و به آن افترا ببندند».

     اما اگر بخواهیم از استشراق تعریف جامع و فراگیری داشته باشیم، به‌گونه‌ای که همه‌ی تعریفات را شامل شود، باید در تعریف آن چنین بگوییم: استشراق یعنی مجموعه‌ای از تلاش‌های علمی غربیان برای شناسایی کشورها، شرایط جغرافیایی، منابع، معادن، تاریخ، قومیت‌ها، زبان، ادبیات، هنر، آداب، سنن، عادات، فرهنگ، باورها، ادیان، تمدن‌ها، ویژگی‌های روانشناختی، حساسیت‌های روحی، ابعاد خطرناک و نقاط آسیب‌پذیر مردمِ کشورهای مشرق‌زمین، که شامل خاورِ دور تا خاورِ نزدیک و شرق دریای مدیترانه و حتی سایر سرزمین‌های اسلامی در آفریقای شمالی و دیگر نقاط جهان می‌باشد، در جهت کشف ثروت‌های مادی و معنوی آنان برای تأمین منافع غربیان.

ظهور و پیدایش استشراق:

در مورد زمان پیدایش پدیده‌ی استشراق، نویسندگان آرای گوناگونی دارند: گروهی برآنند که شرق‌شناسیِ رسمی از قرن ۱۸ میلادی آغاز گردید؛ زیرا واژۀ «Orientalism» در نیمه‌ی دوم قرن ۱۸ در فرهنگ کشورهای غربی وارد شد.

     دکتر مصطفی سباعی می‌نویسد: «دربارة اولین غربی‌ای که به پژوهش‌های شرقی پرداخته و این کارش چه زمانی بوده، دقیقاً چیزی مشخص نیست. ولی این یقینی است که تعدادی از راهبان در زمان مجد و عظمت اندلس به قصد سفر به آنجا رفتند و در مدارس آنجا علم و دانش فرا گرفتند؛ قرآن و کتاب‌های عربی را ترجمه کردند و در برابر علمای اسلام در علوم مختلف، به ویژه فلسفه، طب و ریاضیات زانوی تلمذ زدند.»

     اولین راهبانی که مشهور شدند عبارتند از: «گربرت» که  در سال ۹۹۹ بعد از فراگیری علوم در مراکز آموزشی اندلس و برگشت به کشورش به عنوان پاپ در کلیسای روما، تعیین گردید. بعد از او «پطروس عالی قدر» (۱۰۹۲-۱۱۵۶م.) و همچنان «گیرارد کریمون» (۱۱۱۴-  ۱۱۸۷) که هر کدام به نوبه‌ی خود این منصب را به دست آوردند.

     دکتر محمد فاروق نبهان می‌نویسد: «نهضت استشراق همانند یک پدیده‌ی فرهنگی بعد از رویارویی شدید بین دو تمدنِ متفاوت، یعنی تمدن نوین و پرنشاط اسلامی و تمدن سست‌عنصر و از پا افتاده‌ی غربی-مسیحی، به وجود آمد.»

مراحل استشراق

وقتی تاریخ استشراق را به دقت مورد موشکافی و واکاوی قرار می‌دهیم درمی‌یابیم که اولین گام‌های این پدیده زیر نظر کلیساها و معابد نصارا برداشته شده است و اولین گروهِ مستشرقین را راهبان و علمای نصارا، که هنوز هم جزئی از این حرکت‌اند، تشکیل داده‌اند. در این گروه، روحِ تعصب و اندیشه‌های کلیسایی موج می‌زند و دیدگاه‌شان نسبت به اسلام یک دیدگاه موضوعی بوده و همین امر باعث شده که پدیده‌ی استشراق و مستشرقین در بین آنان آغاز گشته و مراحل متعددی را تجربه نماید. در زیر مختصراً به مراحل آن می‌پردازیم:

     مرحله‌ی اول: این مرحله بعد از فتح اندلس و شکوفایی زندگی علمی در آن، و همچنان در جزیره‌های مدیترانه و جنوب ایتالیا آغاز گردید و با ختم جنگ‌های صلیبی به پایان رسید.

     مرحله‌ی دوم: این مرحله بعد از جنگ‌های صلیبی شروع شد و تقریباً تا نیمه‌ی قرن هیجدهم میلادی ادامه یافت.

     مرحله‌ی سوم: این مرحله به شکل تقریبی از نیمه‌ی قرن هجدهم میلادی آغاز شد و تا پایانِ جنگ‌های صلیبی استمرار یافت.

     مرحله‌ی چهارم: این مرحله، بعد از جنگ جهانی دوم شروع شد و تا حالا ادامه دارد.

انگیزه‌ها و اهداف مستشرقین

در اینکه پژوهشگران و محققان غربی در کشورهای خاورمیانه دنبال چه بوده‌اند و چه اهدافی را دنبال می‌کردند و چه چیزی باعث شد که یک غربی تمام عمر و مالش را در راه مطالعه و پژوهشِ شرق صرف کند، اقوال و آرای زیادی وجود دارد؛ ما در اینجا سعی داریم تا این آراء و نظریات را ذکر کنیم:

۱.   انگیزه‌ی دینی

وظیفه‌ی استشراق از همان روزهای آغازین، مقابله با دین مبین اسلام بود؛ به همین‌ خاطر درسال (۱۰۹۴ – ۱۱۵۶ م.) پطروس عالی قدر یک گروهی از مترجمان را مکلف نمود تا قرآن را به زبان لاتینی ترجمه کنند؛ آنان با این کار می‌خواستند اسلام را به‌خوبی بشناسند تا از این طریق در زمینه‌ی عقیده با آن مبارزه‌ای خوبی داشته باشند. این گروه از مترجمانِ مسیحی، با ترجمه‌ی قرآن، بررسی و نقد آن و نشان دادن چهره‌ی نادرست و زشت از اسلام، خواستند قدرت و توانایی کلیسا را برای حفاظت از مردم و مانع شدن از گرویدنِ افرادِ جدید به اسلام، افزایش دهند. همین انگیزه باعث شد که مستشرقین، زبان عربی و ادبیات آن را فرا بگیرند و به خوبی علوم اسلامی را مطالعه نمایند و از مبادی اسلام، منابع، ملت‌ها، طرح و برنامه‌ریزی آن، آگاهی حاصل کنند‌.

۲.   انگیزه‌ی استعماری

استعمار توانست تعداد زیادی از مستشرقین را برای خدمت به مقاصد و برآورده ساختن اهداف خود در کشورهای استعمار شده، بسیج نماید؛ بنابراین استعمار، برای استحکام موضع و جایگاه استشراق، تلاش‌های فراوانی انجام داد. از اینجا بود که رابطه‌ی مستحکمی بین استشراق و استعمار پدید آمد.

۳.   انگیزه‌ی اقتصادی و تجاری

 یکی از انگیزه‌های استشراق، انگیزه‌ی اقتصادی و تجاری بود. دولت‌های غربی در صدد این بودند تا تجارت‌شان را با کشورهای اسلامی (شرقی) گسترش دهند تا از این طریق بتوانند برای تولیدات‌شان بازارهای خوبی پیدا کرده و مواد خام مورد نیاز خود را برای ساخت و افزایش تولیدات تأمین نمایند. این مسئله باعث می‌شد تا آن‌ها طبیعت و جغرافیای کشورها، و همچنین عادت و باور ملت‌ها را بشناسند.

۴.   انگیزه‌ی سیاسی

 این انگیزه و هدف بعد از استقلال کشورهای عربی و اسلامی نمایان گردید. دکتر مصطفی سباعی می‌نویسد: «نتیجه‌ای که در عصر حاضر و بعد از استقلال بسیاری از کشورهای عربی متجلی شده این است که در تمام سفارت‌خانه‌های کشورهای عربی، سکرتر و یا نماینده‌ی فرهنگی وجود دارد. این نمایندگان به زبان عربی مسلط بوده و ازاین‌رو با اندیشمندان، روزنامه‌نگاران و سیاسیون ارتباط داشته و با افکار آنان آشنا هستند. و گرایش‌هایی را که دولت‌شان می‌خواهد، در بین آنان پخش می‌کنند.»

۵.   انگیز‌ه‌ی علمی

در میان مستشرقین تعداد اندکی هستند که به انگیزه‌ی اطلاع حاصل کردن بر تمدنِ امت‌ها، ادیان، فرهنگ‌ها و زبان‌ها، به شرق‌شناسی روی آورده‌اند. به طور عموم نمی‌توان همه‌ی مستشرقین را متعصب و دشمن اسلام خواند؛ زیرا اهداف بعضی از آنان تحقیق و پژوهش بوده است تا جایی که تعدادی از آنان مسلمان شده‌اند.

۶.   انگیزه‌ی فرهنگی

از مهم‌ترین اهداف و انگیزه‌های استشراق، نشر فرهنگ غرب، زبان‌های اروپایی، مقابله با زبان عربی و درآوردن کشورهای عربی و اسلامی به صبغه‌ی فرهنگ غربی بود؛ به همین هدف ناپلیون به فکر مهمان کردن بیش از ۵۰۰ نفر از مشایخ و رؤسای قبایل مصری بود تا مدتی را در فرانسه بمانند و زبان فرانسوی، رسوم و آیین آنان را یاد بگیرند، تا وقتی که به مصر برگشتند همان چیزی را که به آن عادت کرده‌اند عملی نمایند.

ابزار مستشرقین برای دستیابی به اهداف‌شان

۱.   تألیف کتاب‌ها

بر هیچ کس پوشیده نیست که کتاب در نشر مبادی و گسترش ایده‌ها و افکار نقش ارزنده‌ای دارد. کتاب وسیله‌ی بسیار قدیمی است که اختراعات جدید، چه در عرصه‌ی رسانه‌ها و چه راه‌های ارتباطی، نتوانسته‌اند از جایگاهش بکاهند و یا نقش فعال آن را در ترویج و نشر فرهنگ‌ها و افکار کمرنگ نمایند. به همین خاطر مستشرقین به این وسیله، توجه و اهتمام ورزیدند و به تألیف کتاب‌ها، چاپ و نشر دائرةالمعارف‌ها و فرهنگ لغت‌ها روی آوردند.

۲.   نشر مجلات

مستشرقین دارای مجله‌ها، ماهنامه‌های سیّار بسیار زیادی بودند که در بسیاری از کشورهای اروپایی منتشر می‌شد. تعداد این مجلات، که در موضوعات متعدد مخصوص استشراق به زبان‌های مختلف چاپ و نشر می‌شد، را بیش از سیصد مجله گفته‌اند. مباحث عمده‌ی این مجلات زبان‌های کشورهای خاورمیانه، ادیبان، علوم و ادبیات قدیم و جدید آنان بود.

۳.   اعزام گروه‌های تبشیری

گروه‌های اعزامی تبشیری در جهان اسلام، نقش  بسیار مهمی در ترویج و نشر افکار استشراقی مخالف با اسلام داشته‌اند.

بخش‌های دیگر این ابزار که نیاز به توضیح بیشتر دارند در بخش دوم این مقاله ذکر خواهند شد، إن‌شاء‌الله.

ادامه دارد…

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version