اخلاق جمع خُلق است و به معنای خوبیها میباشد. در اصطلاح، اخلاق به علم معاشرت با خَلق اطلاق میشود و از اقسام حکمت عملی است. به این علم تهذیب اخلاق یا حکمت خلقیه نیز میگویند.
پیامبر صلیاللهعلیهوسلم دارای صفاتی مانند مهربانی، عدالت، تواضع، شجاعت، صبر و حیا بودند و حتی قبل از بعثت نیز دارای حسن خُلق فراوانی بودند که بهعنوان اسوۀ حسنه مطرحشدهاند.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم مصداق زیبایی اخلاقی در اسلام هستند و برای آنکه بتوان بهخوبی و شایستگی، ویژگیها و خصوصیات اخلاقی ایشان را الگو قرار داد، باید به شناختی عمیق از آنحضرت نائل شد. در دین اسلام، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم بهعنوان الگو، درسهای خداوند متعال را که در قرآن کریم آمده است، برای ما بیان کردند و خود نیز معلم این کتاب آسمانی شدند. وظیفۀ ما این است که از پیامبر صلیاللهعلیهوسلم سرمشق بگیریم. هر شخصی که حضرت پیامبر صلیاللهعلیهوسلم و خصوصیات اخلاقی ایشان را بشناسد، خود را از جهت معرفت و اخلاق کامل کرده است.
در گام اول از الگو قرار دادن رفتار پیامبر صلیاللهعلیهوسلم در زندگی، این امر مستلزم آن است که همۀ ابعاد وجودی ایشان برای ما قابل درک باشد. هنگامیکه عمق وجودی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم شناخته شد، بهطور ناخودآگاه تمام رفتارها شبیه رفتار پیامبر صلیاللهعلیهوسلم میشود. لذا موضوع شناخت ویژگیهای اخلاقی پیامبر صلیاللهعلیهوسلم بسیار مهم است.
در مرحلۀ بعد، ابعاد خوشخلقی از نظر مفهومی باید موردبررسی قرار گیرند تا مصداقهای آن دچار اشتباه نگردند تا بدانیم که آیا تبسم داشتن بر لب، خوشخلقی محسوب میشود یا اینکه معنای عمیقتری دارد.
درون زیبا، سیره و باطن نیک داشتن در بروز حسن خُلق مؤثر است. با توجه به اینکه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم دارای درونی زیبا بودند، پس از شناخت این مطلب و روشن شدن قضیه، اراده و عزم مهم است. هنگامیکه شخص اراده و عزم میکند که پیامبر صلیاللهعلیهوسلم را الگوی خود قرار دهد، آنگاه میتواند موفق باشد. در واقع تا زمانی که ارادهای قوی وجود نداشته باشد، کسی قادر نیست پیامبر صلیاللهعلیهوسلم را بهعنوان الگو برای خود در نظر داشته باشد.
در زمانی که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم زندگی میکردند، بسیاری از افراد ایشان را بهطور کامل میشناختند، اما به دلیل نداشتن ارادۀ بهرهگیری از آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم، هرگز نتوانستند پیرو ایشان باشند و در برخی موارد حتی گمراه نیز شدند؛ همچنین برعکس این قضیه نیز وجود داشت.
مسئلۀ دیگری که در زمینۀ شناخت بعد خوشخُلقی پیامبر الزامی است، مسئلۀ استمرار و نظارت و در اصل، مراقبت از این ویژگی است که در مراحل بالا به دست آمده است. بهکارگیری و بهرهمندی از این صفت نیازمند استمرار و محافظت از آن است.
اگر ویژگی خوشخُلقی قدمبهقدم به کار گرفته شود، آثار فراگیر و فراوانی در وجود فرد ظاهر میشود که در درونش آرامش ایجاد کرده، به او وسعت وجود بخشیده و وجودش را مظهر خوبیها میگرداند.
اهمیت این خصوصیت (اهمیت شناخت اخلاق پیامبر صلیاللهعلیهوسلم) بهقدری است که خداوند تبارکوتعالی پیامبرش را چنین توصیف کرده است: «وَ إِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ»؛ «ای پیامبر! در حقیقت تو به خلقی نیکو و عظیم آراستهای.»
از سوی دیگر، آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم نیز هدف از بعثت خود را اتمام مکارم اخلاق معرفی فرموده است: «إنما بُعِثتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الأَخلاق»؛ «من ازآنجهت برانگیخته شدم که شرافتهای اخلاقی را کامل کنم.»