نویسنده: ابو رائف

چکیده

سیرة پیامبر اسلام (ص) در زمینة قیادت و رهبری، سیرة شخصیتی بی‏نظیر و بی‏مثال است که می‏تواند درس‏ها و تعلیمات وزینی برای رهبران جهان داشته باشد؛ چراکه وی توانست در عصری که جهان از قوانین و شیوه‌های کارآمد و منحصر به‌فرد رهبری چیزی نمی‏دانست، به‏روز‏ترین و شایسته‌ترین ضوابط و قوانین رهبری، سیاسی، مدنی و نظامی را آموزش داده و در این راه نمونه‏های نوینی را عرضه کند. رهبران جهان اسلام نیز که به‌عنوان رهروان و پیروان ایشان به حساب می‏آیند، از این سرمایة گران‌بها برخوردار هستند و می‏توانند با الگوقراردادن این فرامین رهبری و مدیریتی، نمونه‏ای جدید از حکومت‏داری را به عرصة وجود بیاورند.

 از این‏جهت، در این نوشتار سعی بر آن خواهد شد تا با بررسیِ آموزه‏های پیامبر اسلام (ص)  در زمینة قیادت و رهبری، به شیوة تحقیقی- نقلی، به بخشی از سیرة رهبری پیامبر اسلام (ص) پرداخته شود و نمونه‏هایی از کارنامة اداری و زمام‏داری ایشان مورد بررسی قرار گیرد.

واژگان کلیدی

سیرة پیامبر اسلام، آموزه‏های نبوی، رهبری،‌ ویژگی‌های رهبر، قیادت و سیاست دینی.

مقدمه

پیامبر اسلام (ص) به‌عنوان آخرین پیام‏رسان الهی و خاتم سلسلة پیامبران، به تمام جوانب و زمینه‏های زندگی توجه ویژه‏ای مبذول داشته و برای هر گوشة آن آموزه‏ها و آموختنی‏های گران‌بهایی داشت. او شخصیت ممتاز و جامعی بود که با بینش صحیح و تدبیر و سیاست سنجیدة خود به‌روز‏ترین و موثر‏ترین راه‌کارها و نقشه‏های پیروزی و موفقیت را به بشریت آموخت.

ایشان نه‏تنها در بعد عبادات، اخلاق، معاشرات، معاملات و مزارعات معلم امت بود، بلکه در زمینة رهبری و نظام اداره کشورها و ممالک نیز آموزگاری بی‏بدیل و معلمی به تمام معنا بود. بامطالعه سیرة نیک وی می‏توان درک صحیح و شفافی از سیاست نظامی، اداری، جهادی و حزبی به‌دست آورد و با مقایسة شیوه‌های رهبری و زمام‌داری امروزی که بر مبنای خودکامگی، ظلم و نیرنگ استوار است با شیوة رهبریِ ناب نبوی می‏توان جایگاه فرمان‌داری نبوی را درک کرد.

بدون شک، سیرة نبوی برای رهبران و زمام‏داران جامعة اسلامی کارساز‏ترین و سازنده‏ترین آموزه‏ها، دستورها و راه کارها را دارد و رهبران حکومت‌های اسلامی با الگوقراردادن دستورات نبی اکرم (ص) در زمینة قیادت و رهبری، فصلی متفاوت و پویا را در زندگی خود تجربه خواهند کرد.

شیوة عملکرد نبی اکرم (ص) و روش رهبری وی از ابتدای بعثت، دوران مکی و هجرت‏های جزئی، هجرت به مدینه، شرکت در غزوات و نبردها، پیوند دوستی میان مهاجرین و انصار، امضای پیمان هم‏زیستی با اهل کتاب و … نمونة بارز و متفاوتی از سیاست و قیادت ناب نبوی را نمایان می‏سازد و نبوغ و یکه‏تازی ایشان را در این زمینه‏ها هویدا می‏کند.

دکتر عباس محمود عقاد پیرامون خردمندی و چیره‏دستی پیامبر اسلام (ص) در زمینة رهبری جنگی می‏نویسد:« ناپلئون همواره در فنون و فرمول‏های نظامی بویژه نقشه‏های  جنگی رأی و نظر خود را ترجیح می‏داد و به آن توجه می‏کرد ولی با وجود این، بازهم از مشاوره با یارانش بی‏نیاز نمی‏شد، اما پیامبر اسلام (ص) با وجود این‌که عقل و بینش وی از همه کامل‏تر بود بازهم در زمینة نقشه‏های جنگی و تاکتیک‏های دفاعی با اصحاب و یاران خویش مشوره می‏کرد و به بهترین وجه مشوره آنان را قبول می‏کرد که داستان قبول مشورة حضرت سلمان? برای حفر خندق از بارزترین نمونه‏های آن است. »

دکتر محمد سعید رمضان بوطی می‏نویسد:« آنچه از وقایع «احد» برای‌مان واضح می‏شود آن است که پیامبر اکرم (ص) از خرد و اندیشة ناب نظامی و سیاسی در نبردها برخوردار بود و از همة فرماندهان و سردمداران جنگی در زمینة تعیین تاکتیک‏ها و گونه‏های نبرد و سیاست مقدم بود.»

در واقع پیامبر اسلام (ص) با درنظرگیری شرایط و اوضاع پیرامون خود و با داعیة تشکیل حکومت پایدار اسلامی، روش‌ها و بینش‏های رهبری مقتدر و پایداری را دنبال کرده است و به رهبران اسلامی نکات آموزنده‏ای عرضه کرده است.

از این‏رو، در این نوشتار آموزه‏های نبی اکرم (ص) برای رهبران و سردمداران اسلامی را مورد بررسی قرار خواهیم داد و ارزنده‌ترین و والاترین ویژگی‌های رهبر جامعة اسلامی را از منظر سیرة نبوی مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.

ویژگی‌های رهبر جامعة اسلامی در آموزه‏های سیرة نبوی

همان‌گونه که قبلا ذکر شد، پیامبر اسلام (ص) رهبر و فرمان‌روایی جامع‌الصفات بود که با ویژگی‏ها و اوصاف منحصربه‌فرد خویش در تمام زمینه‏ها تعالیم و آموزه‏های بی‌شماری را به امت اسلامی آموخته است.

از این جهت در این مبحث سعی خواهیم کرد مواردی از آموزه‏های ایشان پیرامون رهبری و قیادت امور جامعة اسلامی و این‌که یک رهبر چه ویژگی‏هایی می‏بایست داشته باشد، بیان خواهیم کرد.

۱- شجاعت و دلیری و پرهیز از بزدلی

اولین ویژگیِ که از سیرة نبوی برای شخص رهبر آموخته می‏شود درس «شجاعت» و «دلیربودن» می‏باشد. رهبر جامعه به‌عنوان پیشوا و الگوی مردم می‏بایست از سختی‏ها، تهدیدها و مشکلات نترسد و همواره در صف مقدم جبهه‏ها قرار داشته باشد.

حضرت علی (رض) پیرامون شجاعت نبی اکرم (ص) می‏فرماید:« ما هنگامی‌که نبرد سخت و خونین می‏شد و دشمن به سراغ‏مان می‏آمد، خود را به‌وسیلة رسول خدا (ص) حفاظت می‏کردیم؛ چراکه هیچ کس از وی نزدیک‏تر به دشمن نبود. مرا در جنگ بدر به حالتی می‏دیدی که به نبی اکرم (ص) پناه برده بودم.»

باری، در مدینه صدای ترسناکی شنیده شد، پیامبرخدا (ص) اسب عریان حضرت ابی‌طلحه? را سوار شد و به استقبال آن رفت، مردم نیز خارج شدند، وقتی بیرون رفتند، متوجه شدند که پیامبر اکرم (ص) از آنان سبقت گرفته است و موضوع را بررسی کرده و به آنان می‏گوید: « چیزی نیست نترسید.»

هم‏چنین  در غزوة حنین وقتی مسلمانان گریختند و مشرکین شایعه کردند که پیامبر اکرم (ص) شهید شده است، رسول خدا فرود آمدند و این شعر را زمزمه کردند:« أنا النبی لا کذب أنا ابن عبدالمطلب.»

نمونه‏ها و موارد شجاعت و دلیری آن‏حضرت (ص) بی‏شمار است و همه، این را می‏رساند که یک رهبر می‏بایست شجاع و نترس باشد.

۲- رجال‏سازی و تربیت نیروهای مستعد

درس دیگری که در واقع ثمره و نقطة عطف بعثت و سیرة پیامبر اسلام (ص) است، «تربیت رجال» و «ساخت انسان‏های الگو و اسوه» بود. ایشان توانست با انفاس روحانی و نبوی خویش از نیروهای خام جاهلیت انسان‏های نمونه، مدبر، کارساز و مدیر ساخته و بقای رسالت خویش را به‌وسیلة آنان تضمین کند. وی از امتی که ناخوان و بی‏دانش بود امتی دانش‏پژوه و علم‌محور ساخت که گروه‏های دانشجویان از اروپا بدانجا سرازیر بودند. او از عمر(رض) که مشغول چوپانی در مکه بود، شخصیتی ساخت که امپراتوری قیصر و کسرا را به زیر کشاند و نیز از اهل صفه که نه خانه‏ای داشتند و نه کاشانه‏ای ائمه و امرای لشکر ساخت.

از این‏جهت، رهبر جامعة اسلامی بیش از همه می‏بایست به تربیت رجال و نیروهای متخصص بپردازد و در این مسیر تلاش و تکاپو کند.

۳- شناخت علائم نبوغ و ویژگی‏های انسان‌‏ها

رهبر جامعة اسلامی می‏بایست چنان فراست و درک عمیقی داشته باشد که آثار نبوغ و رشد انسان‏ها را تشخیص داده و توانایی، نیروهای فطری و نشانه‏های شخصیتی آنان را کشف کند. این ویژگی را می‏توان در سیرة نبوی به‌وضوح مشاهده کرد. ایشان در بیان حقایق و اسرار انسان‏ها می‏فرماید:« الناس معادن کمعادن الذهب والفضة خیارهم فی الإسلام خیارهم فی الجاهلیه إذا فقهوا» و باز می‏فرماید: « تجدون الناس کإبل مائة لا یجد الرجل فیها راحلة»

روز حدیبیه وقتی که سهیل بن‌عمرو به نبی اکرم (ص) گفت «محمد رسول الله» ننویس و مسلمانان خشمگین شدند، پیامبر خدا (ص) به صحابه فرمودند:« روزی خواهد رسید که سهیل در مقامی باشد که شما وی را مدح و ستایش کنید.»  از این واقعه سال‏ها می‏گذرد و سهیل مسلمان می‏شود و باز در جایگاهی که بسیاری از اهل مکه مرتد می‏شوند او پابرجا می‏ماند و بر دین خود استقامت می‏کند.

این واقعه نشان از آن دارد که پیامبر اسلام (ص) ویژگی‏های باطنی و آثار نبوغ سهیل را درک کرده بود و بر مبنای آن تصمیم عجولانه نگرفت و به آینده پر برکت وی بشارت داد.

۴- توجه ویژه به آموزش و پرورش و محو بی‏سوادی

در زمینة امور اجتماعی و آموزشی، رهبری وزینی که پیامبر اسلام> به جهانیان آموخت بحث «گسترش تعلیم و تعلم» و «ارزش‏دهی به مسئلة سوادآموزی» بود؛ به‌گونه‏ای که ایشان در مسجدالنبی حلقه‏های تعلیم و آموزش برپا می‏کردند و به صحابة کرام امور دینی و هر آنچه به زندگی آنان ارتباط داشت را می‏آموختند و نیز سوال‏هایی را مطرح کرده و مسابقات علمی منعقد می‏کردند.

امام بخاری (رح) روایت می‏کند: حضرت عبدالله ابن عمر (رض) می‏فرماید: رسول اکرم (ص) فرمود: «از میان درخت‏ها درختی است که برگ‏هایش نمی‏ریزد و شبیه شخص مسلمان است، آن چه درختی است؟» صحابه فرمودند: ای رسول خدا! شما به ما خبر بدهید. نبی اکرم (ص) فرمودند: «درخت خرما است.» حضرت ابن عمر(رض) می‏فرماید: من به پدر بزرگوارم گفتم در دلم این جواب آمده بود، ایشان فرمود اگر می‏گفتی، برایم از این‌قدر و این‌قدر مال بهتر بود.

هم‏چنین ایشان در غزوة بدر، فدیة اسیران را تعلیم ده تن از فرزندان مسلمانان قرار داد.

بدینوسیله پیامبر اسلام (ص) حرکت تعلیمی و سوادآموزی را درمیان مسلمانان رهبری نمود و به آنان گوش‌زد نمود که سواد و دانش‌آموزی جایگاه والایی در نگاه ایشان دارد.

۵حل‌وفصل امور بر مبنای شورا و  مشاورة همگانی

مشوره و شورا جایگاه ویژه‏ای در سیاست‏های نظامی و مدنی نبی اکرم (ص) داشت. ایشان بنابر این دستور خداوند «و شاورهم فی الأمر» ، و به‌عنوان یک رهبر، همواره با صحابه مشاوره می‏کردند و از آرای آنان بهره می‏برد.

 از همین‏جهت حضرت ابوهریره‌ (رض) می‏فرماید:« هیچ کس را ندیدم که با اصحاب و یاران خویش بیشتر از رسول الله (ص) مشوره کند.»

رسول اکرم (ص) در جنگ خندق مشورة حضرت سلمان (رض) را مبنی بر حفر خندق پذیرفت و نیز در جنگ بدر خطاب به مسلمانان فرمود:« أشیروا علی أیها الناس»،  هم‏چنین مشورة حضرت سعد ابن معاذ (رض) را مبنی بر آماده‏ساختن مرکزی برای فرماندهی که پیامبر اکرم (ص) در آن باشد قبول کرد.

دکتر مصطفی سباعی می‏نویسد:« در این‌که پیامبر اسلام (ص) مشورة حضرت حباب بن منذر (رض) را در جنگ بدر مبنی بر نقل مکان از محلی که انتخاب کرده‏اند قبول کرد،  نیز این‌که مشورة صحابه را در روز خیبر پذیرفت، دلایلی است که غرور دیکتاتورهای امروزی را خرد می‏کند؛ آنانی که بدون خواست ملت‏ها بر گردة آنان سوار شده‏اند و خود را عقل‏کل گمان می‏کنند و اراده و خواست ملت‏ها را حقیر دانسته و خود را از این‌که با عقلا، حکیمان و متفکرین مشوره کنند، بالاتر می‏دانند.»

۶- عدم ترجیح اقوام، اقارب و خویشاوندان

رهبر جامعه می‏بایست دارای دید فراجناحی و وسیع بوده و پست‏ها و مقام‏ها را بر مبنای شایستگی و توانایی اشخاص به آنان محول کند و در این زمینه مرتکب ترجیح اقوام و نزدیکان خویش بر دیگران نشود. این درس والایی است که از سیره نبی اکرم (ص)  می‏توان آموخت.

در جنگ بدر وقتی مشرکین بعنوان مقدمة نبرد، از پیامبر (ص) خواستند چند تن از اصحاب خود را جهت نبرد تن به تن ارایه کند، آن‏حضرت (ص) حضرت حمزه، حضرت علی و عبیده بن حارث (رضی‌الله عنهما)  را جلو فرستاد. حضرت حمزه عمو و علی و عبیده پسر عموهای ایشان بودند. پیامبر اسلام اقوام نزدیک خود را به میدان سختی و نبرد فرستادند درحالی‌که می‌توانستند دیگران را برای این کار مقدم کنند.

باز در روز فتح مکه کلید کعبه را به پسر عمویش علی ابن ابی‌طالب نداد بلکه آن را به بنی‏شیبه که نگهبانان آن بودند، بازگرداند.

هم‏چنین وقتی حضرت فاطمه (رضی‌الله‌عنها) از ایشان خادمی خواست تا این‌که در امر آردکردن گندم‏ها وی را کمک کند، ایشان فرمود: « چگونه من به تو خادمی بدهم درحالی‌که اهل صفه گرسنه هستند؟»

این‏ها نمونه‏‌ها و مواردی هستند که شخص زمام‏دار و پیشوا را تشویق می‏کند بر این‌که نباید نزدیکان خودرا درکارها و پست‏ها ترجیح دهد.

۷- مشارکت و همراهی با صحابه در کارها و وظایف

پیامبر اسلام (ص) با آن‌که رهبر و زمام‏دار جامعة اسلامی بود و صحابه حاضر بودند برای رفاه و راحتی ایشان هرکاری انجام دهند، اما هرگز خود را از صحابه متمایز نمی‏دانست بلکه در کنار آنان مشغول کار بود.

در روز بدر وقتی مرکب‏ها را تقسیم کردند و به هر سه نفر یک سواری رسید و حضرت علی و سلمان (رضی‌الله‌عنهما) با نبی اکرم (ص) همراه شدند، این دو بزرگوار از پیامبر اکرم (ص) خواستند که همه‌وقت بر مرکب سوار باشند و آن دو پیاده‏روی کنند، اما آن‏حضرت (ص) قبول نکرد و فرمود :« شما از من توان‌مند‏تر به پیاده‏روی نیستید و من نیز از شما بی‏نیازتر از ثواب نیستم.»

حضرت براء (رض) می‏فرماید :« من رسول اکرم (ص) را در روز خندق دیدم که خاک را حمل می‏کرد تا اندازه‏ای که خاک‏ها موهای مبارک سینة وی را پوشانده بود.» حضرت جابر(رض) می‏فرماید:« رسول اکرم (ص)  و یاران ایشان سه روز کامل خندق را حفر می‏کردند و چیزی نخورده بودند.»

این‌‏ها نمونه‌‏هایی از مشارکت پیامبر اسلام (ص) در کارها بود که نشان از آن دارد که رهبر جامعه می‏بایست در وظایف حضور فعال داشته باشد.

۸- انتخاب عقوبات و تنبیه‏‌ها طبق حالات انسان‏‌ها

مربی و رهبر موفق کسی است که در برنامه‏‌های خود ترغیب و ترهیب و پاداش و زجر داشته باشد تا این‌که انسان‏های نیکو‏کار و بدکار در یک سطح قرار نگیرند. پیامبر خدا (ص) با توجه به همین مسئله، مسلمانان را بر اساس روحیات و ویژگی ایمانی آنان ترغیب و ترهیب می‏کرد؛ به‌گونه‏ای که بعضی از آنان با یک اشاره آگاه می‏شدند و بعضی دیگر با تصریح نیز نمی‏دانستند تا آن‌که برای‌شان زجری تعیین می‌‏شد.

این شیوه را می‏توان در روش برخورد پیامبر اسلام (ص) با حضرت کعب ابن مالک (رض) مشاهده کرد. هنگامی‌که وی از غزوة تبوک باز ماند، رسول خدا (ص) عقوبت همراه با رحمت پدرانة خویش را بر وی اجرا کرد و تا مدت پنجاه روز با وی سخن نگفت.

هم‏چنین رسول خدا (ص) به مدت یک ماه همسران خود را ترک کردند تا این‌که بر سختی‏ها و دشواری‏های راه اسلام تربیت شوند و آماده جان‏فدایی باشند.

۹- احترام به تخصص افراد و ارزش‌‏دادن به توانایی‏‌های آنان

رهبر جامعه می‏بایست به تخصص افراد و این‌که در چه بعد و عرصه‏ای توانایی دارند احترام گذاشته و هر کدام را طبق تخصص و توانایی وی مورد استفاده قرار دهد. دراین‏صورت، همة افراد مورد بهره‏برداری قرار می‏گیرند و نیرو و توان هیچ‏کس ضایع نخواهد شد. پیامبر اسلام (ص) این مسئله را در سیرة خویش بیان نموده‏اند، به‌گونه‏ای که ایشان هر کدام از صحابه را در آنچه که تخصص دارند بکار گرفته‏اند و القابی را برای آنان انتخاب نموده اند که دلالت بر توانایی آنان دارد.

ایشان به حضرت خالد (رض) لقب «سیف الله المسلول» را داده‏اند که دلالت بر تخصص ایشان در میادین نبرد دارد و نیز حضرت ابوعبیده (رض) را ملقب به «امین امت» کرده‏اند. در مورد حضرت ابوبکر و حضرت عمر (رضی‌الله‌عنهما) فرموده‏اند:« أرحم أمتی بأمتی أبوبکر و أشدهم فی دین الله عمر و أعلمهم بالحلال و الحرام عبدالله ابن مسعود و أقضاهم علی.»

در مورد حضرت عثمان (رض) می‏فرماید:« آیا من از شخصی که ملائکه از وی حیا می‏کنند حیا نکنم؟»

این گفته‌‏های ایشان در واقع نشانه‏‌ای از آن است که وی هر شخص را نسبت به تخصص وی مورد اکرام و اعزاز قرار می‏داده‏است و توانایی‏‌های همه را پاس می‏‌داشته‌اند.

۱۰- نگهداری و پوشاندن اسرار و رازهای حکومت اسلامی

یکی از ویژگی‏‌های رهبران عاقل و خردمند آن است که اسرار و رازهای حکومتی و برنامه‏های کاری خویش را مخفی ساخته و در اختیار عموم قرار ندهد. پیامبر اسلام (ص) بر حفظ اسرار حکومت اسلامی بسیار حساس و کوشا بود و هیچ‏گاه آن‏ها را به عموم مردم بازگو نمی‏‌کرد.

ایشان دو وزیر داشتند که حضرت ابوبکر و حضرت عمر (رضی‌الله‌عنهما) بودند و با آن دو مشوره و رایزنی می‏‌کردند و نیز هنگامی‌که ارادة جنگی را در مکانی می‏‌کرد به مردم چنین وانمود می‏‌کرد که مکان دیگری را نیت کرده است تا این‌که منافقین را مشغول و سرگردان سازد. مثلا اگر طرف شمال می‌‏خواستند بروند می‏‌فرمودند: می‌‏خواهیم جنوب برویم. پس در راه متوجه شمال می‏‌شدند.

هم‏چنین گاهی اوقات شخصی را با نامه‏‌ای به مکانی می‏‌فرستاد و می‏‌گفت تا زمانی‌که به مقصد نرسیده‏‌ای نامه را باز نکن.

این نوع عملکرد به رهبران می‏‌آموزد که می‌‏بایست بر حفظ اسرار حکومت خویش حریص باشند.

۱۱– پایبندی به قوانین و مقررات بین‌المللی و جهانی

انسان‏ها مجموعه‏‌ای از بلاد و مناطقی هستند که با همدیگر در یک کرة خاکی زندگی می‌کنند و هر کدام دارای قوانین و ضوابطی هستند که در کشور و یا منطقة‏شان اجرا می‏شود، اما نوع دیگر از ضوابط و مقررات، آن‌هایی هستند که بین‌المللی و جهانی هستند و بر همه رهبران لازم است که به آن‏‌ها پایبند و عامل باشند.

وقتی دو سفیر مسیلمة کذاب نزد پیامبر اسلام (ص) آمدند، به آنان گفت آیا شما از پیروان وی هستید؟ گفتند بله. پیامبر اکرم (ص) فرمود:« اگر این قاعدة کلی نمی‏بود که پیک‏‌ها کشته نمی‏‌شوند، حتما شمارا به قتل می‌رساندم.»

هم‏چنین در صلح حدیبیه وقتی مشرکین نخواستند که «محمد رسول الله» بنویسند، پیامبر اکرم (ص) فرمود: من پیامبر خدا هستم گرچه شما من را تکذیب کنید ولی مشکلی نیست «محمد بن عبدالله» بنویسید.

باز وقتی می‏خواست به پادشاهان نامه بنویسد به ایشان گفتند که پادشاهان هیچ نامه‌‏ای را نمی‏‌خوانند مگر این‌که به آن مهر زده شده باشد. از این جهت ایشان برای خود مهری ساختند که روی آن «محمد رسول الله» نوشته شده بود.

پیامبر اسلام (ص) با این موارد این نکته را گوش‏زد نمود که رهبر جامعة اسلامی می‏‌بایست سعة صدر و تفکر وسیع داشته باشد و قوانین بین‌المللیِ را که با ضوابط دین وی تضادی ندارد، قبول کند.

۱۲– شرکت در نبردها و پختگی در این راه

نبی اکرم (ص) با شجاعت و رادمردی خویش در بسیاری از معارک و نبردها شرکت کرد و در خط مقدم جبهه قرار داشت. وی در این راه چنان به پختگی و کارکشتگی رسیده بود که بسا اوقات خود ایشان نبرد را هدایت می‌کرد.

از این مسئله فهمیده می‏‌شود که رهبر جامعة اسلامی باید در نبردها و معرکه‌‏ها شرکت کند تا به پختگی و تربیت روحی و جسمی محکمی برسد و همواره آماده باشد.

نتیجه

از آنچه در این نوشتار گذشت این حقیقت به‌دست آمد که پیامبر اسلام (ص) شخصیتی بی‏نظیر در تمام عرصه‌‏های زعامت و رهبری بود و توانست نمونه‏‌های استوار و مدبرانه‏‌ای از رهبری اجتماعی، دینی، مدنی و نظامی را به جامعة اسلامی آموزش داده و آن را در این زمینة خودکفا کند. در سیاست رهبری نبوی، جان‏‌ها محفوظ، مال‏‌ها در حال رشد، و کشورها مملو از صفا و صمیمیت است. صداقت و دین‏‌محوری حرف اول را می‏‌زند و فرقی بین حاکم و شهروند وجود ندارد.

آموزه‏‌های سیرة نبوی چراغ فروزانی بر شاهراه رهبران و زمام‏داران حکومت اسلامی بوده و در این زمینه آنان را آموزش داده و تربیت می‌‏کند. رهبر جامعة اسلامی می‌‏بایست شخصی راستگو، شجاع، متمدن و با خرد و دانشِ اجتماعی باشد که خود را فدای نظام اسلامی و قوانین آن بکند.

Share.

۱ دیدگاه

Leave A Reply

Exit mobile version