والدین گرامی! بعضی از باورها در زمینۀ تربیت کودکان میتواند بسیار مخرب بوده و باعث بروز مشکلات در روابط والدین و کودکان شود. در اینجا به بعضی از آنها اشاره میکنیم.
برخی از والدین فکر میکنند که کودک رفتار نامناسب را فقط به این جهت انجام میدهد که آنها را اذیت کند. با این تفکر کودک مقصر شناخته میشود و باعث بروز یک خشم شدید از طرف پدر و مادر میگردد.
والدین بعضی از رفتارهای نامناسب کودک را مؤقتی و زودگذر میدانند و زمانی اقدام به تغییر آن رفتار میکنند که شدید و طولانی مدت شده و در نتیجه، کنترل آن نیز مشکلتر شده است.
«همۀ این مشکلات به خاطر من است.» این جملهای است که ممکن است والدین در زمان بروز یک رفتار اشتباه از جانب فرزند، به ذهنشان خطور کند. در اینجا والدین خود را مقصر میدانند و در نتیجه، احساس گناه و افسردگی و اضطراب پیدا میکنند. این حالات تحمل آنان را کم کرده و باعث بروز واکنشهای عصبی شدیدتری میشود.
بسیاری از والدین انتظارات غیرواقعبینانهای از کودک خود دارند که با سطح رشد کودک متناسب نیست. این والدین، کودکان را بالغین کوچکی میدانند که همۀ تواناییهای بالغین را دارا هستند؛ برای مثال: کودک دو ساله باید بتواند به خوبی و با تمیزی کامل با قاشق و چنگال غذای خود را بخورد و یا کودک زیر شش سال بتواند ساعتها پیادهروی و خرید کردن با پدر و مادر را تحمل کند، یا قادر باشد ساعتها در مهمانی، مرتب و ساکت بنشیند؛ هیچ کدام از این انتظارات با سطح رشد کودک هماهنگی ندارد.
بعضی از والدین توقع زیادی از کودکان خود دارند، یعنی دوست دارند که کودکانشان عالی و کامل باشند، در این صورت است که با دیدن بعضی از رفتارهای کودک که حتی میتواند متناسب با سن او باشد برافروخته و عصبانی میشوند.
پیشگیری از دزد شدن فرزند
دزدی عملی است که در آن، شخص مال دیگری را بدون اجازه و اطلاع او ضمیمۀ مال خود میکند و خود را صاحب آن میداند. معمولاً زمانی عمل دزدی در کودکان بروز میکند که مفهوم مالکیت و من و تو در آنها به وجود آمده باشد. این مفهوم تقریباً در چهار یا پنج سالگی پیدا میشود. کودکی که معنا و مفهوم مالکیت را درک نکرده و به حدی از آن آگاه نیست و فرق مال خود و مال دیگران را نمیشناسد، اگر دست به مالی زند و آن را از آن خود کند، نباید این عمل او به حساب دزدی گذاشته شود.
علل دزدی
نیازهای مادی:
محروم کردن کودکان از مواد غذایی مورد علاقه؛
انگیزۀ تملک در وجود کودکان؛
گرسنگی و محرومیت از غذا و لباس و اسباببازی؛
نیاز به اسباببازی و اشیای پرزرقوبرق.
علل عاطفی:
محرومیت از محبت و نوازش که موجب اضطراب است؛
جبران احساس حسادت و نشان دادن خود؛
انتقام از والدین یا دیگران به هر علتی که باشد؛
تأمین مادیات جهت مصرف برای دیگران؛
خود نمایی.
علل روانی:
احساس تنهایی در کانون خانواده و رغبت داشتن به انجام دادن عمل چشمگیر در این قالب، تا خود را از تنهایی بیرون کند؛