نویسنده: عبدالحمید نوروزی
چکیده
قرآنکریم و توصیههای پیامبران و بزرگان دین در قالب آیات و احادیث و سیره، بر ضرورت و اهمّیت، نظم، انضباط، نظافت و بهداشت و تأثیر آنها در زندگی دنیوی و اُخروی اشارۀ فراوانی دارند.
نظم، انضباط، نظافت و بهداشت از جملۀ ارزشهايي است كه تأثيري بسزا و جدي در زندگي افراد جامعه و موفقيت آنان داشته و در نهايت، جامعه را به سرمنزل ترقي و پيشرفت ميرساند. با تأمل در آيات و نشانههاي الهي، و قوانين و مقررات ديني و دقت در سيرۀ نبوي و آداب و سنن زندگي و نيز بررسيِ زندگي بزرگمردان، بهخصوص انديشمندان موفق مسلمان، اهميت نظم، انضباط، نظافت و بهداشت بر ما آشكار ميشود و درمييابيم كه با نظم، انضباط و نظافت زندگي كردن جزء ضروريات زندگي بشر است و اگر بخواهيم از دايرۀ نظم، انضباط و نظافت كه همهجا را فراگرفته خارج شويم، نه تنها از موفقيت دور ميشويم و نميتوانيم از زندگي و عمر خود بهخوبي استفاده كنيم، بلكه با مشكلات زيادي نيز مواجه خواهيم شد.
در اين نوشته به اهميت و ضرورت نظم، انضباط و نظافت براساس آموزههاي ديني پرداخته شده است. اميد است
بتوانيم با گفتهها و نوشتههاي خود سهمي در نهادينه كردن نظم، انضباط، نظافت و بهداشت در عرصههاي فردي و اجتماعي جامعه داشته باشیم.
واژههاي کلیدی: نظم، انضباط، نظافت، بهداشت.
مقدمه
دین مبین اسلام آیینی است که برای تمامیابعاد زندگی بشر برنامه دارد، اما از آنجا که متأسفانه در میان ما
مسلمانان سواد و دانش صحیح دینی وجود ندارد و یا در جوامع اسلامی، برداشتهای منفی نسبت به برداشتهای مثبت بیشتر وجود دارد؛ لذا بعضی گمان میکنند که دین اسلام فقط ما را به خواندن نماز، گرفتن روزه و رفتن به حج امر میکند و یا اینکه فقط بـه مـا دستور میدهد تا شب و روز به ذکر و یاد خدا مشغول باشیم، در حالی که این مفکوره، جفـا بـه حـق اســلام و دستورات آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم است.
از جمله مواردی که امروزه ما به آنها چندان اهمیت نمیدهیم، و حال آنکه اسلام بر آنها بسیار تأکیده ورزیده، نظم، انضباط، نظافت و بهداشت است.
نظم و انضباط
انسان موجودی اجتماعی است و تنها متعلق به خود نیست، بلکه نفع و ضررش با نفع و ضرر جامعه گره خورده است. رعایت نظم از طرف افراد یک جامعه باعث نفع آن جامعه و رعایت نکردن آن باعث ضرر آن جامعه خواهد بود. اگر افراد یک جامعه قوانین و مقررات اجتماعی را که باعث به وجود آمدن نظم در آن جامعه میشود، نادیده گرفته، طبق خواسته و میل شخصی خود رفتار نمایند، مسلماً نظام اجتماعی جامعه از بین میرود و در نهایت باعث از هم پاشیدن آرامش امنیت و بقای جامعه خواهد شد. همچنین اگر جامعه ای از قوانین و مقررات منظم و برنامهریزیشده برخوردار نباشد، مسلماً هیچ فردی در آن جامعه از آرامش و امنیت کافی برخوردار نخواهد بود. بنابراین فرد و جامعه در تعامل با یکدیگر موظف به رعایت نظم و انضباط فردی و اجتماعی هستند، در غیر این صورت باعث ایجاد هرجومرج در جامعه شده و فرد و جامعه هر دو متضرر خواهند شد.
نگاهی گذرا به حجم زیاد کتابهای قوانین و مقررات و بودجه های هنگفتی که صرف قانونگذاری و تنظیم آنها میشود و اهمیتی که ملل جهان به آن میدهند ضرورت و لزوم نظم فردی و اجتماعی را در زندگی بشر آشکارتر مینماید، به خصوص در عصر حاضر که همۀ امور زندگی اعم از ساعات کاری ادارات، نهادها، سازمانها و کارخانجات، حرکت هواپیماها قطارها و … از روی نظم خاص و با دقیقهها و ثانیهها سنجیده میشود.
نظم و انضباط از منظر آیات الهی
-
«وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ(۳۸) وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ (۳۹) لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»؛ و آفتاب نیز به سوی (مسیر) قرارگاهش روان است، این اندازهگیری و تعیین اللهِ غالبِ دانا است. و برای ماه نیز منزلهایی تعیین کردهایم که (پس از طی کردن آنها) چون شاخۀ خشکیدۀ کهنۀ خرما باز گردد. نه آفتاب را سزاست که به ماه برسد و نه شب را توان سبقتجستن از روز است. و هر یک در مسیر خود شناورند.
-
«وَأَكْوَابٌ مَوْضُوعَةٌ (14) وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ (15) وَزَرَابِيُّ مَبْثُوثَةٌ (16)» و (در بهشت) جامهای (به ترتتیب) چیدهشده و بالشهای در صف نهادهشده و فرشهای گسترده شده ا وجود دارد.
جلوههای نظم و انضباط در زندگی رسولالله صلیاللهعلیهوسلم
با مطالعۀ سیرت مبارک پیامبر اکرم صلياللهعليهوسلم به وضوح میتوان پی برد که آنحضرت صلياللهعليهوسلم در تمام امور زندگی خود به نظم و انضباط اهمیت ویژهای قائل بودند. نظم در عبادتهای فردی و اجتماعی، نظم در آراستگی ظاهر، تقسیم اوقات شبانهروزی به امور فردی اجتماعی و خانوادگی، عبادی و سیاسی، نظم در میادین دعوت و جهاد و … از جملۀ جلوههای بارز نظم در زندگی آنحضرت (صلياللهعليهوسلم) بوده است. از نحوۀ زندگی پیامبر اکرم صلياللهعليهوسلم معلوم میشود که تمام امور زندگی ایشان، منظم و مستحکم بود، طوری که در تمام عمر به قدر ذرهای فرق و تفاوت در آنها به وجود نیامد. یک بار شخصی دربارۀ اعمال و عبادات آنحضرت صلياللهعليهوسلم از عایشه رضیاللهعنها سؤال کرد که آیا در روز خاصی آنها را انجام میدادند. وی در پاسخ اظهار داشتند: «لا، كان عمله ديمة»؛ عمل ایشان پیوسته و مداوم بود.
آنحضرت صلياللهعليهوسلم برای هر عملی وقتی مقرر کرده بودند و هیچگاه از آن وقت تخلف نمیکردند؛ اوقات نماز، تسبیحات، تعداد نوافل، ساعات خواب و بیداری، برنامۀ ملاقات با افراد، همۀ اینها روی حساب و برنامه بودند که همین برنامه دستورالعمل زندگی مسلمانان به حساب میآید.
در سیرۀ آنحضرت صلياللهعليهوسلم نماز بالاترین جلوۀ نظم و انضباط را دارد. رسولالله صلياللهعليهوسلم برای منضبط نمودن یاران خود از طریق نماز اهتمام ویژهای داشتند، حتی که روزانه پنج بار صفهای نماز جماعت را همچون تیرهای کمان مرتب و منظم میکردند. نعمان بن بشیر رضیاللهعنه میگوید: «كَانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُسَوِّي صُفُوفَنَا حَتَّى كَأَنَّمَا يُسَوِّي بِهَا الْقِدَاحَ حَتَّى رَأَى أَنَّا قَدْ عَقَلْنَا عَنْهُ»؛ رسول خدا صلياللهعليهوسلم صفهای نمازگزاران را چنان راست میکرد که گویی با آنها تیر را راست میگرداند، و این کار را تا جایی ادامه داد که احساس کرد ما دیگر این کار را از او فهمیدهایم.
حتى رسول خدا صلياللهعليهوسلم اندکی بینظمی را در صف نمازگزاران تحمل نمیکرد و این بینظمی را باعث اختلاف و پراکندگی دلها میدانست؛ چنان که نعمان بن بشیر در ادامۀ حدیث میگوید: «خَرَجَ يَوْمًا فَقَامَ حَتَّى كَادَ يُكَبِّرُ فَرَأَى رَجُلًا بَادِيًا صَدْرُهُ مِنْ الصُّفْ فَقَالَ عِبَادَ اللَّهِ لَتُسَونَ صُفُوفَكُمْ أَوْ لَيُخَالِفَنَّ اللَّهُ بَيْنَ وُجُوهِكُمْ»؛ سپس روزی برای ادای نماز به میان ما آمد و به نماز ایستاد و نزدیک بود که تکبیر تحریمه بگوید، در همین حال مردی را دید که سینهاش از صف بیرون آمده است. فرمود: ای بندگان خدا! صفهای خویش را راست کنید یا اینکه خداوند در میان شما اختلاف خواهد افکند.
آری، اینگونه رسولالله صلياللهعليهوسلم نظم را به یاران خود میآموخت تا در پرتو نماز، جامعهای منضبط و منظم به وجود آید.
نظم و انضباط در سیرۀ عملی اندیشمندان
نظم، ساماندهندۀ برنامۀ زندگیِ موفقیتآمیز و وسیلهای مؤثر برای رسیدن به اهداف بزرگ است و این راهی است که مردان بزرگ تاریخ از آن پیروی کرده و به آن پایبند بودهاند. مسلماً موفقیت بدون برنامهریزی و برنامهریزی بدون نظم امکانپذیر نبوده و باعث موفقیت نخواهد شد. مطالعۀ سیرت اندیشمندانِ عرصۀ علم و دانش به خوبی به نقش ویژه نظم در موفقیت آنان اذعان مینماید.
به عنوان مثال، اندیشمند گرانمایه، اشرف علی تهانوی رحمهالله توانست با تنظیم اوقات خود یک هزار تألیف از خود به یادگار بگذارد. علامه تهانوی رحمهالله در تنظیم اوقات و تقسیمبندی درست و صحیح آن، بینِ الله و بندگان و بين اعمال شخصی و خانوادگی، شخصیتی نمونه بودند و در پایبندی به این تقسیمبندی خللی به وجود نمیآوردند و استثنایی را نمیپذیرفتند، مگر به هنگام اضطرار. شیخ عزیزالحسن مجذوب رحمهالله میفرماید: «بهراستی از بارزترین خصوصیات و ویژگیهای مولانا تهانوی این بود که هر لحظه از زندگیاش را دقیقاً محاسبه میکرد و آنها را ارزشمندترین و گران بهاترین نعمت الهی برمیشمرد، این ویژگی از کودکی تا وفات ایشان همواره در زندگیاش محسوس بود و همین ویژگی، او را در تحقق انجام کارهای مهم و بزرگ، در وقتی کوتاه یاری مینمود. ایشان به فضل و یاری الله تعالی و به برکت تنظیم اوقات و نظمی که در زندگی داشتند، به تنهایی توانست آثار علمیِ جاودانه و کتابخانۀ وسیع و ارزشمندی که شاید تألیف آنها در توان مجامع علمی نباشد، از خود بر جای بگذارند و در میان همعصران خود بیشترین تألیف را داشته باشند.» پس یکی از رموز بزرگ موفقیت مردان بزرگ، توجه به نظم و انضباط در رسیدن به هدف بود.
ادامه دارد…