مدخل: از آنجایی که عقیده و باور، یکی از مهمترین انگیزههای فرد برای انجام کاری است و انسان برای باور و عقیدهی خود دست به اقداماتی میزند که دیگران آنرا در هر حال محال میدانند. یکی از دلایلی که فرقهی مرجئه را منزوی و از سایر فرقهها جدا کرد، نیز عقیده و باور آنان بود. ما در این بخش، آرا و عقاید مرجئه و مسائل وابسته با آن از قبیل رشد و ترقی آنان در عصر اموی و سپس افول و زوال آنان را بیان نمودهایم.
آرا و عقاید مرجئه
این فرقه معتقدند که با وجود کفر، نیکی فایدهای ندارد و با وجود ایمان «تصدیق قلبی» هیچ گناهی ضرر نمیدهد، همچنان اگر کافری در تمام عمر نیکی انجام دهد، بازهم لحظهای در بهشت داخل نمیشود؛ چون بهشت برای او حرام است. همچنین اگر مؤمنی تمام عمرش در گناهان غرق باشد، لحظهای در دوزخ داخل نمیشود؛ چون دوزخ بر او حرام است و این مذهب باطل و کاملاً گمراهی است؛ زیرا در قرآن و حدیث به مسلمانان دستور داده شده است تا اعمال صالح انجام دهند و از اعمال بد اجتناب کنند.
به گفتهی جعفر سبحانی، اعتقادات مرجئه فقط در زمینهی ایمان و کفر، با دیگر مسلمانان متفاوت است، آنها عمل را از حقیقت ایمان خارج میدانند، مسائلی که از این نوع عقیده به دست میآید شامل موارد زیر میشود:
به این دلیل که ایمان به معنای تصدیق قلبی یا زبانی و امری مجرد است، کم یا زیاد شدن آن غیر ممکن است.
کسیکه مرتکب گناه کبیره میشود، حقیقتا مؤمن است؛ زیرا صرف اعتقاد قلبی یا اقرار به زبان، برای داشتن ایمان کافی است و کسیکه مرتکب گناهان کبیره میشود، هیچگاه دچار عذاب نخواهد شد، نه دائم و نه هم موقت.
جایگاه فرقهی مرجئه
خطری که از سوی مرجئه، فرهنگ و تمدن اسلامی را تهدید میکرد، موجب شد تا پیامبر صلیاللهعلیهوسلم با این فرقه مقابله کرده و انحراف آنها را گوشزد کند و بر انجام اعمال در کنار ایمان، تاکید کند.
علمای اهل سنت نیز به انکار مرجئه و پاسخ به افکار آنها پرداختهاند، امام اوزاعی رحمهالله از فقها و محدثین سرشناس اهل سنت نقل میکند که در نزد برخی از افراد برجستهی صدر اسلام، همچون قتاده فرقهای نگران کنندهتر از مرجئه در آنها وجود نداشت.