همانطوری که قبلا در حدیث پیامبر صلیاللهعلیهوسلم مراتب امر به معروف و نهی از منکر به اختصار بیان شد در اینجا به تفصیل همان مراتب میپردازیم:
مرتبۀ اول: انکار با دست همراه با قدرت: روش آن این است که شرابها را بریزد و آلات لهوولعب را بشکند و کسیکه میخواهد به مردم بدی کند و یا برسر آنان ظلم روا دارد را از تنفیذ و اجرای مقصدش باز دارد، در صورتیکه توانایی آن را داشته باشد؛ همانند پادشاه و کسانی دیگر که سرقدرت هستند. از [مسئولیتهای این افراد] ملزم نمودن مردم به نماز و احکام خداوند متعال که اتباع آن واجب است، میباشد.
مرتبۀ دوم: امر زبانی است که فرد با زبان خود مردم را امر و نهی میکند، مثل این که بگوید: ای قوم من از خدا بترسید، ای برادران از خدا بترسید، نمازهای خود را بخوانید و زکات را ادا نمایید و این کار منکر و ناپسند را رها کنید و کارهای مناسب انجام دهید. از چیزهایی که خداوند متعال، حرام کرده دوری کنید، با والدین خود نیکی کنید و صلۀ رحم را برپا نگهدارید. این شخص با زبان خود، چنین آنان را به کارهای نیک دعوت داده و از کارهای منکر باز دارد؛
مرتبۀ سوم: وقتی مؤمن از انکار با دست و زبان عاجز شد، نوبت به قلبش میرسد که کار منکر را با قلبش ناپسند بداند و با کار منکر و ناپسندیده بغض و عداوت داشته و با اهل آن کار، مجالست و همنشینی نداشته باشد. از ابن مسعود رضیاللهعنه روایت است که کسی از او پرسید: اگر امر به معروف و نهی از منکر نکنم آیا هلاک میشوم؟ فرمود: «در صورتی هلاک میشوی که قلبت معروف را نشناسد و منکر را ناپسند نداند.
یادآوری:
انسان با جستوجو در مورد اهمیت و جایگاه امر به معروف و نقش آن در جامعه در مییابد که این مسئولیت عظیم چقدر برای یک جامعه مفید و سودمند است؛ به همین خاطر علما با تفاصیل در مورد محتسبین و کسانیکه مسئولیت امر به معروف و نهی از منکر را انجام میدهند پرداخته و برای آنان شرایط فراوانی ذکر نمودهاند. گرچه ما در این بخش نتوانستیم تمام آن شرایط را ذکر کنیم؛ چون بیم از آن میرفت که این بخش از تحقیق ما طولانی شود، لذا در بخشهای آتی إنشاء الله، تلاش میکنیم تا شرایط کسانی را که امر به معروف و نهی از منکر میکنند را با تفاصیل بیان کنیم.
همچنان در مورد فواید امر به معروف و نهی از منکر و عواقب عدم قیام به این مسئولیت بزرگ و مسایلی که مرتبط به این اصل میشود به تفصیل بحث خواهیم کرد. إنشاءالله.