نویسنده: دکتور فضل احمد احمدی

4- منابع آیین هندو

میراث فلسفی و دینی و فرهنگی هند از دو مبدأ سرچشمه می‌گیرد. نخست میراث ودایی و آریایی است که به سنن هند و اروپائیان مرتبط است و دوم سهم میراث بومی سرزمین هند می‌باشد.
منبع دوم مربوط به همان تمدن «مهنجودا و روهاراپا» است که بر اثر کاوش‌های باستان‌شناس انگلیسی، سرجان مارشال کشف شد. آنچه در این تمدن ماقبل آریایی توجه را جلب می‌کند، وجود عناصری است که با میراث آریایی و ودائی هند امتزاج و ترکیب یافته و در کیش هندو رخنه کرده است. به عنوان مثال می‌توان آن معبودی را که الهۀ بزرگ می‌نامند و نیز نمونۀ عالی و اصلی شیوا و پرستش و عبادت درخت و آب را نام برد. در «مهنجودا» روی مجسمه و تمثالی که نمونۀ یک «جوکی» و نمونۀ اصلی خدای مخرب جهان یعنی «شیوا» است، بیش از همه چیز توجه را جلب می‌کند. سرجان مارشال دربارۀ این مجسمه می‌نویسد: «خدائی که سه روی دارد، بر تختی هندی و در حالت خاص جوکی یعنی چهار زانو نشسته است».
با این دلایل نمی‌توان منکر اهمیت این تمدن شد. چه میان تمدن هندو بومی و ماقبل آریایی و دین فعلی هندو، رابطۀ پیوسته‌ای وجود دارد؛ به عنوان مثال، جوکی که یکی از ارکان معنویت هندو است و در «ودا» و سنن ناشی از مبدأ هند وجود نداشت به سان عبادت الهۀ بزرگ و خدایان روستاها و نیایش عوام و عبادت توأم با شوق‌وشور، زائیدۀ تمدن ماقبل آریایی هندو است که به وسیلۀ آیین برهمنی جذب و پذیرفته شده، این ترکیب و امتزاجی که از آیین هندو و عناصر غیر آریایی و بومی پدید آمد، تحت الشعاع نظام ودائی قرار گرفت و لطمه‌ای به استحکام آن نرسانید.
عرفای دوران گذشته را شنوندگان احکام حق می‌خوانند و «ودا» را «شروتی» یا کتاب منزل می‌نامند. چون ودا در آغاز خلقت به صورت وحی نازل‌شده و به وسیلۀ سلسله‌های معنوی از نسلی به نسلی دیگر منتقل شده است و بر حسب معتقدات فکری و معنوی هر دورۀ تاریخ صورت‌های گوناگون به خود گرفته است، بدون آن‌که به مبدأ مافوق بشری آن لطمه‌ای برسد. باسانتا کومارچاترجی می‌گوید: «وداها به صورت خلل‌ناپذیری طی ادوار متوالی آفرینش و انحلال عالم موجود بوده‌اند. در انحلال جهان فقط خداوند است که بقای سرمدی دارد. هنگامی‌که خدا قصد آفرینش دارد براهمان را خلق می‌کند و به او معرفت ودا را اعطا می‌فرماید و براهمان طبق احکام ودا عالم را می‌آفریند و گاه‌گاهی نیز عرفائی در جهان یافت می‌شوند که آن را از طریق کشف و شهود درک می‌کنند. عالم براساس ودا خلق شده است، پس در واقع میان عالم و ودا کوچک‌ترین تضاد و ناهماهنگی وجود ندارد.
پس بنابر عقیده‌ای کتب آسمانی ودا از راه وحی نازل شده است؛ ولی در آیین هندو گروه دیگر از نوشته‌های مقدس موجود است که آن را «سمریتی» می‌خوانند. یکی از عارفان و مفسران بزرگ ودا که در قرن هشتم میلادی زندگی می‌کرده است، در بارۀ «شروتی» می‌نویسد:«شروتی یک ادراک مستقیم است، چون خود مبدأ و اصل است پس قائم بذات خویش می‌باشد؛ حال آن‌که سمریتی بیشتر به استقراء وصف شده است و این خود مؤید حقیقتی است که شروتی از راه کشف و بدون واسطۀ نیروی استدلالی کسب شده است؛ ولی سمریتی به معنی حافظه و خاطره است و حافظه و انعکاس ادراک در مرتبۀ ذهن است و ازاین‌رو می‌توان آن را معرف حقیقت همۀ علوم بواسطه و استدلال دانست. در خاتمه این دو یعنی قوه‌ی کاشفه و شهودی و قوه‌ی ادراکی را می‌توان به مثابه‌ی خورشید و ماه دانست.
در این آیین، برای به‌دست آوردن دیدگاه و یا حکمی، راهی صعب و دشوار را باید پشت سر گذاشت. در گام اول، باید به متون مقدس این آیین که خود از کثرت و تنوعی شگرف برخورداراند مراجعه کرد. سپس لازم است به مکتب‌های فلسفی و مهمی که در ذیل این آیین ساخته و پرداخته شده‌اند رجوع کرد. در نهایت رجوع به دیدگاه اندیشمندان، مصلحان و افراد تأثیرگذار در این آیین ضروری است. هنگامی‌که این مسیر طی شد، محقق باید با بیان تنوع دیدگاه موجود در این آیین اعلام دارد که یافتۀ او، به چه دوره از ادوار آیین هند نظر دارد؛ از کدام متن مقدس به دست آمده است؛ چه مکتب فلسفی‌ای از آن حمایت می‌کند و چه افراد شاخصی پای آن را امضا می‌کند. به طور قطع این مسیر بسیار دشوار و مطلب به‌دست آمده، فاقد پذیرش همگانی است.
ظهور دو مکتب غیر ودایی (جینیزم و بودیزم) که به نحوی عصیان علیه هندوئیزم محسوب می‌شدند، سبب ظهور ادبیات دیگری در ارائه‌ی معانی هندویی گردید. بنابراین، متونی حماسی همچون «مهابهاراتا»، «رامایانا» و «پوراناها» شکل گرفتند که حکمت در قالب حماسه و قصه بودند. یکی از بخش‌های مهم و عالی مهابهاراتا که نمایانگر «آواتار ویشنو» در قالب «کریشنا» و تجسد او در صورت ارابه‌ران آرجونا است، به صورت مجزا و با عنوان بهگودگیتا (سرود آن فرهمند) مورد توجه بسیار بود. از دیدگاه متفکران، عالی‌ترین مضامین حکمت هندو پس از «اوپانیشادها» در بهگودگیتا ظهور دارد. این کتاب که آن را از شگفت‌انگیزترین کتب حکمی عالم می‌دانند و منبع اصلی مکتب «یوگا» است، حاوی صریح‌ترین آیات در باب تجسد در اندیشه و آیین هندوئیزم است؛ آیاتی‌که با صراحت، تقاضای آرجونا از ارابه‌ران خویش (که اینک دریافتۀ کریشنا است) را برای صورت نمودن حقیقی خویش بیان می‌کند. این درخواست یکی از فصول مهم حکمت و هنر هند است. گرچه در آرای هندیان تجسد خدایان در قالب صورت‌های بشری، امری رایج و مقبول بود؛ اما صورت بشری یافتن خدایان، معادل بشری شدن آنان بود.
ادامه دارد…
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version