نویسنده: دکتور فضل احمد احمدی
چکیده
سکولاریزم که نوعی ایدئولوژی است، ریشه در اخلاق طبیعی دارد و مبتنی بر وحی و امور فراطبیعی نیست. در واقع، این ایدئولوژی در پی جدایی دین از سیاست و دعوت بهسوی دنیاپرستی، اعتقاد به اصالت امور دنیوی، غیر دینگرایی، جدا شدن دین از دنیا، نادینیگری، مخالفت با شریعت و مطالب دینی، عرفگرایی و تقدسزدایی است. حالا با توجه به این ویژگیهای سکولاریزم، مسألۀ اساسی این است که سکولاریزم چگونه به وجود آمد و رابطۀ آن با دین چگونه است.
با استفاده از منابع کتابخانهای و روش توصیفی-تحلیلی، این یافتهها به دست میآید که سکولاریزم بهعنوان اندیشۀ فلسفی/سیاسی در قرن شانزدهم ظهور کرد و در قرن نوزدهم، با تضعیف قداست کلیسا و پاپ پس از انقلاب فرانسه، تقویت شد. در زمینۀ رابطه میان سکولاریزم و دین، بینشهای متفاوتی مانند بینش حداقلی، بینش حداکثری و بینش میانه وجود دارد که هر کدام از این بینشها پیروان خاص خود را دارند و بر اساس هر یک از این بینشها، تفاوت رابطه میان سکولاریزم و دین مشاهده میشود.
واژهگان کلیدی: سکولار، سکولاریزم، دین، اخلاق و اندیشه.
مقدمه
همه چیز در گذر زمان دچار فراز و نشیب میشود و حتی اندیشهها و باورهایی که ممکن است در سالیان متمادی پیروان زیادی داشته باشند، دگرگون شده و مراحل صعود و افول خود را طی میکنند. سکولاریزم که نوعی ایدئولوژی است، ریشه در اخلاق طبیعی دارد و مبتنی بر وحی و امور فراطبیعی نیست. در واقع، این ایدئولوژی در پی جدایی دین از سیاست و دعوت بهسوی دنیاپرستی، اعتقاد به اصالت امور دنیوی، غیر دینگرایی، جدا شدن دین از دنیا، نادینیگری، مخالفت با شریعت و مطالب دینی، عرفگرایی و تقدسزدایی است که امروزه در جوامع مختلف دارای پیروان و حامیان متعددی میباشد؛ ازاینرو، بررسی این باور و اندیشه نشان میدهد که مخالفت با دینداری و امور دینی وجههای بزرگ و جهانی دارد.
تحقیق در زمینۀ اندیشههای سیاسی بهصورت عمومی و در زمینۀ سکولاریزم بهطور خاص، تاکنون و در قرن بیستویکم که همه چیز آشکار است، دارای اهمیت و پیروان زیادی است و از منزلت و ویژگی خاصی برخوردار است. در عین حال، یکی از عمدهترین مسائلی که سبب رشد و توسعۀ زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعۀ بشری میشود، فهم متقابل از تفاوتها و باورهای متعدد سیاسی/فلسفی است که بر اساس ارادۀ بنیانگذاران آن بر مسائل اساسی جامعۀ بشری حاکم شده است. با توجه به همین مطلب، بررسی اندیشۀ سیاسی سکولاریزم یکی از نیازهای سیاسی است که توجه به آن سبب رشد و توسعۀ باورها و احترام به باورهای دیگران میشود و همچنین ما را به این باور نزدیک میکند که هنوز تعداد زیادی از انسانها به اندیشههای سیاسیای باور دارند که ممکن است از نظر ما و به ویژه از نظر شریعت اسلام مردود باشد.
در زمینۀ اندیشههای سیاسی بهصورت عمومی، کتابهای متعددی از سوی نویسندگان به رشتۀ تحریر درآمده است. تقریباً میتوان گفت در هر کتابی که پیرامون اندیشههای سیاسی بهطور عمومی نگاشته شده باشد، بحثی مفصل یا مختصری در مورد آموزههای سکولاریزم نیز وجود دارد. همچنین، تعداد زیادی از مقالات پیرامون اندیشۀ فلسفی/سیاسی سکولاریزم به نگارش درآمده است که در فهرست منابع این تحقیق تعدادی از آنها لیست شده است.
اما وجه تمایز این تحقیق با سایر پژوهشهای موجود در این زمینه این است که پژوهش حاضر نگاه کلی و بیان مختصری از باورها و عقاید، عوامل پیدایش و عناصر آموزۀ سکولاریزم را مطرح میکند. خواننده میتواند در یک نگاه کلی، سکولاریزم را در ذهن خود تصور کند و بداند که این اندیشۀ سیاسی دارای چه باورهایی بوده و در واقع در تقابل با کدام باورها رشد و توسعه یافته است. همچنین، این تحقیق به بررسی فراز و نشیبهای سکولاریزم در طول چند قرن عمر خود میپردازد.
با توجه به مطالب پیشین، سوال اصلی این است که سکولاریزم چگونه به میان آمد و رابطۀ آن با دین چگونه است؟ با استفاده از منابع کتابخانهای و با کمک روش توصیفی-تحلیلی، این یافتهها به دست میآید که سکولاریزم بهعنوان یک اندیشۀ فلسفی/سیاسی در قرن شانزدهم ظهور کرد و در قرن نوزدهم، با تضعیف شدن قداست کلیسا و پاپ پس از انقلاب فرانسه، تقویت شد. در زمینۀ رابطه میان سکولاریزم و دین، بینشهای متفاوتی مانند بینش حداقلی، بینش حداکثری و بینش میانۀ سکولاریزم مطرح است. هر کدام از این بینشها پیروان خاص خود را دارد و بر اساس هر یک از این بینشها، تفاوتهایی در رابطۀ میان سکولاریزم و دین دیده میشود.
ادامه دارد…