نویسنده: رحمتالله رحمانی
«فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ…» [ {سوره نساء/ آیه: 3}
«و با زنان دلخواه خود ازدواج كنيد».
ازدواج و تشکیل خانواده پیمانى مقدس و الهى است که بین زن و شوهر و بر اساس فطرت خدایى و امر خداوند متعال صورت مى گیرد. هر چند در امر ازدواج و تشکیل خانواده نیازهاى جنسى و عاطفى و روانى دخالت دارند ولى ازدواج نوعى تکامل روانى و رسیدن به تمامیت شخصیت است. یعنى همان طور که ما در تعریف شخصیت مى گوییم که شخصیت کل صفات و خصوصیات فرد است; در واقع یکى از آن صفات و خصوصیات مهم ازدواج است. بهترین تعبیر از ازدواج را خداوند متعال در قرآن کریم بیان فرموده است:
[وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ] {سوره روم/ آیه: 20}«و یکی از نشانههاى قدرت او این است که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش بیابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد در این امر (ازدواج) نشانههایى است براى گروهى که فکر مى کنند!»
زندگى مشترک در آغاز غالبا از میل جنسى ریشه مى گیرد ولى در این حد متوقف نمى شود و به تدریج به نوعى همبستگى عمیق روحى و عاطفى اقتصادى و اجتماعى میان آن دو منتهى مى شود که از آن به پیوند همسرى یا زناشویى تعبیر مى شود.
این پیمان در زندگى انسان از اهمیت خاصى برخوردار است زیرا موجودیت دو انسان را از جهات بسیار به هم مى پیوندد و نخستین محیط زندگى نوزاد انسانى را بنیان مى نهد و از این راه بر جسم و جان و اندیشه و عمل آینده او اثر مى گذارد. به همین جهت پیمان ازدواج میان ملل مختلف امرى مقدس شمرده مى شود و در نظام هاى حقوقى مختلف به آن توجه خاصى شده است.
اسلام نیز در نظام اجتماعى خود براى مسئله ازدواج اهمیت فراوان و خاصى قائل شده است. در آیات قرآن و سخنان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوسلم) به تشویق هاى وافر آنان درباره ازدواج برمى خوریم به حدى که بنیان نهادن خانواده از هر بنیان گذارى دیگر در پیشگاه خداوند محبوب تر شناخته شده است زیرا ازدواج و تشکیل خانواده پیمانى مقدس و ملکوتى است که جلوی بى بند و بارى و هرج و مرج طلبىها و هم چنین آشفتگى هاى جنسى را مى گیرد و پسران و دختران جوان را وا مى دارد که در چهارچوب قاعده و رعایت اصول و ضوابطى تن به حیات اجتماعى دهند و موجبات حفظ نسل شناخته شده و تربیت و سرپرستى آنها را از این طریق فراهم آوردند و از پیدایش نسلى ناهنجار که بار سرپرستى احدى بر دوششان نیست جلوگیرى به عمل آورد. تشکیل خانواده مایه سکون و آرامش است در بین نسلى که بحران غرائز آنها را به اضطراب و نابسامانى دعوت مى کند و این سکون خود موجب روابط پایدار و اندیشیده است و از درگیرىها و اختلافات جلوگیرى مى کند. خانواده موجب پدید آمدن دوستى هاى پرشور و مودت و صفاى بى نظیر دوستى هاى خالص و صمیمانه و بالاخره عشق است که خود در پاک نگه داشتن محیط و جلوگیرى از درگیرىها نقش فوق العاده دارد.
اصولا ازدواج این وظیفه را عهده دار است که بین دو نفر که هیچ گونه رابطه اى ندارند انس و الفتى ایجاد کند که یار و غمخوار همدیگر گردند. در قبال رنج ها و مشقت ها از یکدیگر حمایت نمایند حیات خود را بر اساس ضوابط استوار نظام دهند و به کمک همدیگر موجبات رشد خود و اجتماع را فراهم آورند. زناشویى ازدواج دو شخصیت است با حفظ نسبى استقلال هر یک از زن و شوهر براى همکارى متقابل نه انحلال یک شخصیت براى تکمیل خواسته هاى دیگرى!
زناشویى باید بر اساس محبت همکارى همدردى تفاهم تکمیل گذشت فداکارى متقابل و زندگى مشترک زن و شوهر استوار باشد. مفهوم زناشویى با توجه به حفظ نسبى استقلال شخصیت زن و مرد و فراهم ساختن و امکان رشد و تعالى بعدى و ارضاى نیازمندىهاى مشروع و متقابل هر یک از آنها تکوین یافته است. دور شدن از این مفهوم و عدم توجه به هدف اساسى زناشویى متناسب با شرایط و مقتضیات زندگى اجتماعى سبب فراوانى زناشویى هاى سست و نابسامان و طلاق مى شود.
زناشویى را نباید به هیچ وجه به منظور دستگیرى و ترحم به فردى انجام داد. چه ترحم نه هدف و نه ضامن دوام زناشویى است زیرا نمى توان پیش بینى کرد که حس ترحم تا چه مدت مى تواند ادامه یابد و جایگزین سایر عواطف و سبب تسکین نیازمندىهاى دیگر حیات زناشویى گردد. ممکن است چنین زناشویىهایى با موفقیت نیز توإم باشند ولى این استثناها نمى توانند ملاک کلى در این مورد باشند. زناشویى نباید به منظور اداى دین و کفاره گناهان و یا رفع کدورت و شرمندگى باشد و چنین مقاصدى مانند احساس ترحم و میل به دستگیرى نمى تواند غایت اساسى و ضامن دوام زناشویى بشود.
زناشویى نباید مساوى با انتخاب نوکر و یا کلفتى مهربان و دلسوز باشد. اگرچه وجود همسرى متناسب و پرمحبت در امور داخلى به فرد مدد مى رساند لیکن به زناشویى نمى توان تنها با چنین دیدى نگریست. هیچ زن باشخصیتى حاضر نیست که تنها آشپز یا کلفت همسر خود باشد. توجه به احساسات و تمایلات و اغراض یک طرفه و خود پرستانه موجب بروز اختلالات عمیق در زندگى خانوادگى خواهد بود.
زناشویى هایى که فقط بر مبناى احساسات سطحى و زودگذر بنا نهاده شده باشند و پیش از بلوغ روانى براى ازدواج و عدم بلوغ شخصیتى پدران و مادران براى درک مسوولیت عمیق پرورش صحیح فرزند انجام گیرد موجب اثرهاى ناگوارى بر فرزندان و موجب تظاهرات گوناگون روانى و سرشکستگى اجتماعى مى گردد.
به طور کلى ازدواجى که براى تفنن و ارضاى هوس انجام گیرد یا به خاطر روابط جنسى رسیدن به مال و ثروت و زیبایى و یا رسیدن به مددکار در انجام کارها فخرفروشى و خودنمایى و طلب آرزو در سایه وصلت با فردى از طبقه بالاتر فراغ از رنج خدمات زندگى و انداختن بار آن به دوش همسر که نوعى استثمار است ترحم و لطف به فردى که بى پناه است و فریب دادن براى ارضاى هوس انجام گیرد نمى تواند با موفقیت توإم گردد و با شکست روبه رو مى شود.
لذا باد دانست ازدواج نخستین سنگ بنای تشکیل خانواده و به تبع جامعه و اجتماع است و میزان اندیشه و تدبر در آن در میزان پیشرفت یا انحطاط و صعود یا سقوط جامعه تاثیر دارد از این رو اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی نه تنها آن را کاری محبوبه مقدس دانست بلکه جوانان را موکدا بدان توصیه کرده است ودربین مکاتب و مذاهب هیچ مذهبی به اندازه اسلام درباره ازدواج بحث به میان نیاورده است. ازدواج پیمان مقدسی است که برقراری آن بر اساس مقررات، آداب و رسوم ،تشریفات ،سنت ها و قوانین خاص شرعی وعرفی صورت می گیرد.
تشکیل خانواده یکی از حساس ترین تصمیمات دوران زندگی است که اقدام آن نیاز به بررسی و دقت هوشیاری و مشورت با افراد با تجربه دارد چرا که غفلت و اشتباه در این زمینه یک عمر پشیمانی را به دنبال خواهد داشت.
برخی از پشیمانی ها زود گذرند و پس از چندی به دست فراموشی سپرده می شوند اما گاه این پشیمانی با رنج و درد همراه می شوند که تا پایان عمر ناچار به تحمل آن خواهیم بود.
این را همه میدانند و همه می گویند که ازدواج به این معنی است که دختر و پسری که پیوند زناشویی می بندند می باید تا پایان عمر در کنار هم باشند در غم و شادی یکدیگر شریک گردند و از زندگی با یکدیگر لذت ببرند تا بتوانند بهره لازم را از زندگی بر گیرند و فرزندانی شاد سالم و مفید برای خود و خانواده و جامعه تربیت کنند . متاسفانه دستیابی به این اهداف چندان هم آسان نیست. و ازدواج و زندگی زنا شویی جزئیات بسیاری را در بر دارد که تعداد معدودی از پسران و دختران از آنها آگاهی دارند. در بیشتر موارد پسرها و دخترها از درخواست و هدف خود از ازدواج آگاهی لازم را ندارند و تنها بعد از ازدواج است که به بسیاری از جزئیات زندگی و اهمیت آن پی می برند و گرفتار مشکلاتی می شوند که حل آنها به سادگی امکان پذیر نیست.
روابط بین زن و شوهر بسیار حساس و دارای جزئیاتی است که بسیاری از معیار ها ناتوان از تشخیص مشکل و یا حل آن است و قانون نیز نمی تواند بدرستی در این زمینه قضاوت کند چون عمر و انرژی روانی از دست رفته برگشت ناپذیر است. ازدواج ناموفق و یا طلاق برای اکثر زن و شوهر ها شکستی غیر قابل جبران محسوب می شود.
ساکنین کره خاکی و جامعه بشری اعم از مسلمان، غیر مسلمان، مرد یا زن همه اهمیت ازدواج را مد نظر دارند و درک میکنند. بلکه جامعه بشریت از مشکلات آن به ستوه آمده و نگران است. حتی از نظر برخی نگران کنندهترین موضوع برای بشریت مسئله ازدواج است فقراء که بمانند ثروتمندان همه از سنگینی مشکلات ازدواج نالانند «غافل از اینکه اكثر مشکلاتشان خود ساخته و بیهوده است.»
اسلام ازدواج را آسانترین موضوع معرفی کرده است حضرت پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) و اصحاب گرامیش عملاً آن را به آسانی و سادگی اجرا نموده و الگویی را به جهانیان نشان داده اند. اما امروزه مشکل ترین کار ازدواج بنظر میآید.
ازدواج جشن شادی بوده و است اما امروزه در اثر مشکلاتش، از یک غم و سوگواری هم اندوهناک تر شده است. چقدر دختران جوان خودکشی کرده و خودشان را آتش زدند چه بسیار والدینی که از خبر تولد دخترشان غمگین و میشوند و خیلیها فقط در همین جرم زنشان را طلاق میدادند، که چرا دختر زائیده است. تولد دختر در این دوران یک بلا و مصیبت تلقی میشود.
[وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظيمٌ ] {سوره نحل / آیه: 58}
«هنگامی که به یکی از آنها مژده تولد دختر برسد، صورتش سیاه و از غصه خفه میشود.» این وضع جاهلیت قبل از اسلام بوده اما متاسفانه امروزه نزدیک به این وضع رسیده است و این فقط بخاطر این است که از بدو تولد دختر فکر ازدواج، جهیزیه و … والدین را نگران میکند امروزه ازدواج مترادف آوارگی خانواده شده است، اول غم خواستگار واجد شرایط سپس فکر جهیزیه و بعد برنامه جشن عروسی، دعوت بستگان و راضی کردنشان با اجرا کلیه مراسم قومی و بر باد دادن کل دارائی در اجرای آن.
این کوچکترین خواص ازدواج است آدم فقیر از کجا بیاورد و اجرا کند. فقرا که بماند ثروتمندان هم از نگرانی اجرای آن در امان نیستند.
خلاصه اینکه امروزه کل جامعه بشری در این موضوع نگران و پریشان است و علت اصلی نگرانی بی توجهی به راهنماییهایی است که اسلام در این مورد ارائه داده و دین اصولی را که آموزش دادهاست ، حضرت رسول گرامی و یارانش «مرد و زن» الگویی که گذاشتهاند، متاسفانه به فراموشی سپرده شده است.
هنگام ازدواج کسی در این فکر نیست که در این مورد اسلام چه برنامهای دارد و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوسلم) چه روشی را آموزش دادهاند. دین کامل شده است و دین هم یک بعدی نیست که فقط در مورد عبادات و امور آخرت دستوراتی داشته باشد بلکه دینی است جامع و کامل که در معاملات و معاشرت و عقد و ازدواج هم دستوراتی دارد. یک نفر مسلمان چگونه آن را نادیده میگیرد، در صورتی که دین در نماز و روزه منحصر نیست بلکه معاملات از قبیل عقد و ازدواج هم جزء آن است.
[لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ الله أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ] {سوره احزاب / آیه: 21}.
«البته شمارا به رسول خدا(چه در صبر ومقاومت با دشمن وچه دیگر اوصاف وافعال نیکو) اقتدایی نیکوست»
امروزه با کنار گذاشتن همین الگوی زیبا جهان در نگرانی و بلا گرفتار است که رسوم پوچ قومی و محلی جای دین و شریعت را گرفته است، که در اثر آن دین از دست رفته بماند علاوه بر اتلاف دنیا آسایش و آرامش را هم از دست دادهایم.