نویسنده: محمدعاصم اسماعیلزهی
اومانیزم «انسانگرایی»
بخش چهاردهم
اومانیزم در مواجهه با مسلمان! (ادامه)
با این وجود جنگ دارای سنتهایی است یا به عبارت دقیقتر اخلاقیات اسلام در همهچیز حتی با مشرکین معاند رعایت میشود.
رسول الله صلیاللهعلیهوسلم در آن حال که اخلاقیات جنگ را به ارتش خود میآموختند فرمودند:“وقاتلوا من كفر بالله اغزوا ولا تغدروا ولا تغلوا ولا تمثلوا ولاتقتلوا وليدا” «و با کسانیکه نسبت به خدا کفر میورزند پیکار کنید. بجنگید اما کسی را به غلّ و زنجیر نکشید و خیانت نکنید! دشمن را مُثله و اعضای بدنش را قطعه قطعه نکنید و کودکان را نکشید.»[1]
سپس اگر مسلمین به دشمنان عهد و پیمانی دادند در این صورت خداوند جلجلاله به آنان امر میکند که به عهد و پیمان خود وفا کنند و تحت هیچ شرایطی و برای هیچ هدفی، پیمان خود را نقض ننمایند و اگر از خیانت دشمنان ترسیدند آشکارا عهد و پیمانشان را به آنها برگردانند و خیانت ننمایند و پیش از فسخ عهد و پیمان، دشمن خود را با جنگ غافلگیر نکنند: “وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهَ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهُ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ * وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكَاثًا تَتَّخِذُونَ أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللهُ بِهِ وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ * وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ * وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ” ترجمه: «به پیمان خدا (که با همدیگر میبندید) وفا کنید هرگاه که بستید و سوگندها را پس از تأکید (آنها با قسم به نام و ذات خدا) نشکنید در حالیکه خدای را آگاه و گواه (بر معامله و وفای به عهد خود) گرفتهاید. بیگمان خدا میداند آنچه را که میکنید. شما (که با پیمان بستن به نام خدا تعهدی میپذیرید به عهد خود وفا کنید و) همانند آن زنی نباشید (که به سبب دیوانگی، پشمهای) رشتۀ خود را بعد از تابیدن، از هم وا میکرد. شما نباید به خاطر (ملاحظۀ این و آن و) اینکه گروهی جمعیتشان از گروه دیگری بیشتر است (پیمانها و) سوگندهای خود را (بشکنید و آن را) وسیلۀ خیانت و تقلب و فساد قرار دهید. (آگاه باشید که) خداوند با امر به وفای به عهد، شما را مورد آزمایش قرار میدهد و (خداوند نتیجۀ این آزمایش و) آنچه را در آن اختلاف میورزیدهاید در روز قیامت برای شما آشکار میسازد. اگر خدا میخواست شما را ملت واحدی میکرد لیکن (بدانید که در هر حال از حیطۀ قدرت خدا خارج نیستید و) هر که را بخواهد گمراه مینماید و هر که را بخواهد هدایت عطا میفرماید، و به طور قطع در برابر کارهایی که میکنید (مسؤولید و) از شما بازخواست میشود. سوگندهایتان را در میان خود وسیلۀ نیرنگ و فساد نسازید (و مردمان را با قسمهای دروغ گول نزنید. اگر سوگند یاد کنید و بدان وفا نکنید، این امر سبب میشود که گامهای ثابت (بر ایمان مردمان) از جای بلغزد و به سبب جلوگیری از راه خدا (با رفتار ناهنجاری که میورزید، در دنیا) دچار بلا و بدی بشوید و در آخرت عذاب بزرگی داشته باشید.»[2]
“وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةٌ فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ” ترجمه: «هرگاه (با ظهور نشانههایی) از خیانت گروهی بیم داشته باشی (که عهد خود را بشکنند و حملۀ غافلگیرانه کنند، تو آنان را آگاه کن و) همچون ایشان پیمانشان را لغو کن (و بدون اطلاع بدانان حمله مکن چرا که این کار خلاف مروت و شریعت است و خیانت است و) بیگمان خداوند خیانتکاران را دوست نمیدارد.»[3]
حضرت معاویه رضیاللهعنه تا مدت زمانی معین به رومیها عهد و پیمان داد سپس خبرچینها به او خبر دادند که رومیها از آتشبس به منظور آمادگی برای نابودی مسلمانان استفاده میکنند به همین دلیل تصمیم گرفت که آنها را غافلگیر نماید، اما وقتی با مشاوران خود موضوع را در میان نهاد آنان وی را منصرف نمودند و به او گفتند یا اینکه آشکارا و با اطلاع رومیها، عهد و پیمان را به آنها باز میگردانی و یا اینکه تا پایان مدت پیمان منتظر میمانی که خداوند جلجلاله تو را بهخاطر اطاعت از امر او یاری میدهد، بنابراین تا پایان مدت پیمان منتظر ماند و به اذن خداوند بر رومیان پیروز گردید.
تاریخ روایت میکند که صلیبیها چگونه به عهد و پیمان خود با صلاحالدین ایوبی[4] رحمهالله خیانت کردند و به یکباره مسلمانان غیر نظامی و بیدفاع را غافلگیر کردند، مسلمین هم در مسجد پناه گرفتند، اما صلیبیها وارد مسجد شدند و دست به قتلعام مردم زدند تا جاییکه خون تا زانوی اسبها رسید.
اما زمانیکه ورق برگشت و صلاح الدین رحمهالله بر آنها پیروز گردید از انتقام گرفتن از آنان سر باز زد و گذشت نمود و هیچگاه به عهد و پیمانی که به آنها داده بود خیانت نکرد.
وفاداری مسلمانان به عهد و پیمانهای خود در صلح و جنگ پیوسته در طول تاریخ مثالزدنی بوده است چرا که آنان از آموزههای اسلام پیروی نمودهاند و اخلاق لا إله إلا الله را در پیش گرفتهاند.
اسلام در ارشاد پیروان خود به تمایز و متفاوت بودن از حالتهای جاهلیت، صریح میباشد؛ متمایزشدن به نظافت و پاکی خصلت و اخلاق و رفتار و نیز استعلای ایمانی بر تمامی منابعی که یا اسلامی نیست و یا با اسلام در تعارض میباشد، حتی اگر هم شکستی موقت یا ضعفی عارضی گریبانگیر آنها گردد: “وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنتُمْ مُؤْمِنِينَ” ترجمه: «و (در راه خدا به سبب آنچه بر سرتان میآید) سست و زبون نشوید و (برای کشتگانتان) غمگین و افسرده نگردید، و شما (با تأییدات خداوندی و قوه ایمان راستین و نیروی حقی که از آن دفاع میکنید) برتر (از دیگران) هستید (و پیروزی و بهروزی از آن شما است) اگر که به راستی مؤمن باشید.»[5]
منبع متمایزبودن، احساس به این امر است که مسلمانان بر هدایت هستند و دیگران بر گمراهی، و اینکه منهج و برنامهای که با آن زندگی میکنند والاترین منهج است؛ زیرا منهج ربانی میباشد و برنامهای که غیرمسلمین بر آن زندگی میکنند پستترین منهج است؛ زیرا منهج جاهلی میباشد.
لذا این وجه تمایز بر پایۀ نژاد و رنگ و پُست و مقام و ثروت و قدرت یا هر یک از مفاهیم جاهلیای که جاهلیت بدان افتخار میکند و با آن بر مردم فخر میفروشد و برتریجویی میکند استوار نیست بلکه این تمایز، برگرفته از شناخت منهج ربانی و پیروانش میباشد.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. السجستانی، سليمان بن الأشعث، سنن أبي داود، ج۲، ص۴۴، کتاب الجهاد، باب في دعاء المشركين، رقم الحدیث: ۲۶۱۳، تحقيق: محمد محي الدين عبدالحميد، الناشر: دار الفكر.
[2]. سورۀ نحل، آیه: ۹۱-۹۴.
[3]. سورۀ انفال، آیه: ۵۸.
[4]. جهت شناخت بیشتر شخصیت و زندگینامۀ سلطان صلاحالدین ایوبی رحمهالله، به قسمت حکمای مسلمان در بخش عظماءالامة سایت ادارۀ علمی و تحقیقاتی کلمات مراجعه نمائید.
[5]. سورۀ آل عمران، آیه: ۱۳۹.
